دیوارسبز
مجموعه دیوار سبز سارا با ارایه بهترین متریال آماده ارایه خدمات طراحی و اجرای دیوار سبز طبیعی با بیش از 50 پروژه اجرایی آماده خدمات به شما عزیزان می باشد.
سایت رسمی جهت دریافت کاتالوگ
www.saragreenwall.com
www.saragreenwall.com
مجری دیوارسبز هوشمند
1-فیلتروتهویه هوا
2-ایده ای امروزی و مدرن
3-روح بخشیدن به محیط
4-اجرای دیوار سبز در داخل و خارج بنا
5-همیشه سبز بودن
6- نگهداری آسان
7-بدون نیاز به نور طبیعی
8-سیستم آبیاری هوشمند
9-افزایش ارزش بنا
برای اینکه بتوان منظرهای زیبا را برای فضا ایجاد کرد، بهتر است از دیوار سبز استفاده کرد که مزایای بسیاری دارد. البته بهتر است نگهداری از آن را به طور کامل در نظر داشت و در فواصل زمانی مختلف مرمت و بازسازی یا رسیدگی روزانه به گیاهان و زیبایی آنها را در نظر داشت.
مشاوره و فروش :09122654783-09392654783

شیشه عطر بهار لب دیوار شکست
وهواپرشدازبوی خدا
همه جا آیت اوست
دیدنش آسان است
سخت آن است نبینی اورا...
یا مقلب القلوب والابصار
یا مدبراللیل والنهار
يا محول الحول والاحوال .حول حالنا الي احسن الحال.
سال 1395 شمسي برتمام ايرانيان مبارك.
مديروبلاگ
چگونه یک پرسپکتیو رسم کنیم ؟
سه نما:
براي شناخت كامل يك حجم بايد سه نمای آنرا داشته باشیم (مشخصات کامل اندازه، حجم، ارتفاع، ضخامت).
سه نماه= 1- نمای جلو (نمای مقابل) 2- نمای سر (نمای بالا) 3- نمای پهلو (جانبی).
نمای جلو:
نمای اصلی یک حجم.
نمای پهلو یا جانبی:
چنانچه حجم را در حالی که نمای جلوی آن دیده میشود 90 درجه بگردانیم نمای سمت چپ حجم را خواهیم دید که این نما ارتفاع، ضخامت مکعب مستطیل را به ما نشان میدهد.
نمای سر (بالا – افقی)
چنانچه مکعب مستطیل را در حالی که نمای جلوی آن دیده میشود 90 درجه به سمت پائین بچرخانیم نمای بالای آن دیده میشود که این نما نیز عرض و ضخامت حجم را نشان میدهد ( بنابراین با ترسیم سه نما اندازه اصلی یک حجم بدست می آید).
پرسپکتیو
خصوصیات هر پرسپکتیو:
1- فاصله 2- زاویه دین 3- ارتفاع ناظر
سه بعدی
- تصاویر مجسم و موازی شامل قائم، مایل (ابلیک) که قائم شامل ایزومتریک و دیمتریک.
- تصاویر مجسم مرکزی (پرسپکتیو)
ایزومتریک:
رسم ایزومتریک براساس اصول سه محورOx,Oy.Oz میباشد. در این حالت دو محور Ox.Oy با خط افق زاویه 30 درجه و محور Oz عمود بر خط افق در نقطه O رسم میگردد. اندازه این نوع تصاویر تصویر مجسم با مقیاس 1:1 میباشد.
لازم به توضیح است که طول هر خط در تصاویر ایزومتریک بر روی سه محور به اندازه 82/0 طول واقعی میباشد.در واقع ترسیم اضلاع تحت قاعده ایزومتریک به اندازه 18% از اندازه اصلی بزرگتر رسم میشوند و آن بدلیل سهولت در امر نقشه کشی میباشد.
دیمتریک:
ترسیم دیمتریک نیز بر اساس رسم سه محور کمکیOz,Oy,Ox بوده ، معمولاً محور Oy تحت زاویه حقیقی 25ً و 41 درجه قابل ترسیم است که با تقریب اضافی اندازه آن بر 42 درجه انتخاب میگردد. محور Ox تحت زاویه 7 درجه واقع شده به اندازه طول هر خط بر روی محور Ox,Oz برابر با 94/0 طول حقیقی و اندازه خط روی محور Oy به انداز 47% طول واقعی میباشد.بر روی محور Oy به اندازه 2/1 طول حقیقی و دو اندازه دیگر و برابر طول حقیقی ترسی میگردد که به اندازه 6% از اندازه واقعی بزرگتر است.
رسم زاویه های 7 درجه و 42 درجه در تصویر دیمتریک:
اول خطی را رسم کرده و آنرا به 7 قسمت مساوی تقسیم، اولین قسمت را امتداد میدهیم به طرف محور x و زاویه بوجود آمده از این امتداد تقریباً 7 درجه میباشد. و در آن سمت هفتمین قسمت از خط تقسیم شده برابر 42 درجه میباشد. (البته این زاویه ها به صورت تناسبی بوده).
نحوه ترسیم دایره در پرسپکتیو
در مرحله اول دایره را در یک مربع محیط میکنیم و در مرحله بعد مربع را رسم کرده و بعد از رسم مربع دو عمود اخراج میکنیم از چهار گوشه مربع و همچنین از تلاقی این عمود ها دو نقطه بوجود می آید که با مرکزیت هریک از این دونقطه شعاعی رسم میگردد که با رسم این دو نیم دایره یک بیضی بوجود میآید که (دایره در پرسپکتیو تبدیل به بیضی میشود).
مایل (ابلیک):
که شامل کاوالیر ، جنرال، کابینت، پلان ابلیک، نما ابلیک که هریک از اینها را با رسم شکل نشان میدهیم.
1 - کاوالیر: تمام اندازه ها حقیقی .
2- جنرال: هر سه ضلع اندازه 3/2 یا 4/3 کوچکتر میشود.
کابینت: تمام اندازه ها نصف میشود.
3- پلان ابلیک: اندازه ها حقیقی که به دوصورت دو زاویه 45 درجه و دیگری بصورت یک زاویه 30درجه و یک زاویه 60 درجه میباشد.
4- نما ابلیک: خط Y 2/1 اندازه حقیقی.
چند اصطلاح:
Station Point = SP نقطه دید
E =(eye) چشم
Graund line = G L خط زمین
Pletute Plane = PP صفحه مجازی
Horizoh line = HL خط افق
خط افق= خطی که آسمان را به زمین می دوزد.
نکته: اگر صفحه تصویر بین شکل و ناظر باشد هر چه به ناظر نزدکتر شود تصویر کوچکتر و اگر این صفحه پشت ناظر قرارگیرد تصویر بزرگتر میگردد.
برای ترسیم یک پرسپکتیو:
1- صفحه تصویر و خط افق و خط زمین را ترسیم میکنیم.
نکته: فاصله خط زمین و خط افق همان ارتفاع ناظر میباشد. H
2- اکنون نقطه مرکز دید را (E) در جایی نزدیک به صفحه تصویر ترسیم مینمائیم. با در نظر گرفتن این موضوع که هرچه نقطه دید به تصویر نزدیکتر باشد پرسپکتیو بزرگتر میشود و بلعکس.
3- با توجه به زوایای دید مناسب برای دیدن یک شی زاویه های 60 و 30 درجه از نقطه دید ترسیم کرده تا صفحه تصویر را قطع کند از این نقطه عمودی بر خط افق رسم میکنیم تا خط افق را در نقاط VP1,VP2 قطع کند.
4- سپس برای بدست آوردن ارتفاع یکی از اضلاع موازی مخروط را (که ضلع موازی مخروط 30درجه پیشنهاد میشود) را امتداد داده تا صفحه تصویر را در نقطه H قطع کند. نقطه H نیم خطی بر صفحه تصویر رسم میکند که این نیم خط را محل تقاطع نیم خط H, HB` با خط زمین (GL) نقطه صفر ما محسوب میگردد که این نقطه راO نامگذاری میکنیم از نقطه O به میزان ارتفاع شکل جدا کرده و آن را H محسوب میکنیم.
اکنون برای بدست آوردن پرسپکتیو چهار ضلعی A,B,C,D به ترتیب زیر عمل میکنیم.
از نقطه E (نقطه مرکز دید) به هریک از رئوس A,B,C,D وصل کرد و امتداد داده تا صفحه تصویر را در نقطه A1,B1,C1,D1 قطع کنید. از هریک از این نقاط عمودی بر صفحه تصویر رسم میکنیم و آنها را به ترتیب A0,B0,C0,D0 مینامیم، با در نظر گرفتن اینکه نزدیک رأس به ما نقطه A میباشد از Vp1 به نقطه Oوصل کرده تا خطوط A0, B0 را در نقاط A`,B` قطع نمائیم خط A`B` پرسپکتیو AB میباشد سپس از A` به Vp2 وصل کرده تا خط D0 را در نقطه D` قطع نماید از نقطه D` به Vp1وصل نمایم تا خط CO را در نقطه C` قطع نماید اکنون میتوانیم با وصل کردن نقاط B`,C` به یکدیگر چهارضلعی A`,B`,C`,D` را بدست آوریم.
برای رسم ارتفاع این حجم
از Vp1 به H وصل مینمائیم وآن را امتداد می دهیم تا A0 , B0در نقاطA`B`قطع نماید ادامه ترسیم همچون مرحله پیش میباشد.
1- پس از پاک نمودن خطوط اضافه ونیز خطوط ندید(برای نشان دادن خط ندید هم میتوان از خط چین استفاده نمود)هال پس از پاک کردن خطوط ندید مکعب A`,B`,C`,D` - A",B",C",D"نمایان میشود.
2- توصیه>مخروط دید را 30و60درجه ترسیم کنید.
ترسیم پرسپکتیو به گونه ای که به جای سقف کف دیده شود:
3- همانند تمرین قبل این کار را نجام می دهیم تا جایی که ارتفاع را بدست می آوریم وبه جای اینکه از روی خط اچ ال جدا کرده و به بالا می بریم هال ادامه مراحل همانند تمرین قبل است.
پرسپکتیو1نقطه ای:
همانند قبل خطوط زمین و افق وصفحه تصویر را رسم میکنیم ولی خروط دید را 45درجه رسم میکنیم ونقطه گریز را عمودی رسم می کنیم از نقطه دید ناظر خط HL را قطع کند(Vp)بعد برای بدست آوردن ارتفاع ضلع بالایی را امتداد می دهیم تا روی خط زمین مستطیلی درست شود بعد از نقطهE مانند حالت قبلی به نقاط مستطیلی وصل کرده و عمودی اخراج می کنیم سپس از نقطه Vp به A1 وبعد به سمت B1 وصل می کنیم به طوری که ارتفاع را درصفحه (روی خط زمین قطع کند)
سپس از نقطهVpدوباره بهA1,B1وصل می کنیم این بار از روی ارتفاع وصل می کنیم.
پرسپکتیو یک نقطه ای(شیوه دوم)
طریقه ترسیم دایره در پرسپکتیو30و60درجه:
همانند گذشته بعد از ترسیم مخروط دید وقرا دادن دایره در آن دایره را در مربعی محاط کرده به طوری که دایره بر روی وسط هر ضلع مربع با مربع نقطه تقاطعی ایجاد کند
هال از نقطه دید به هر یک از این نقطه تقاطع خطی رسم کرده و امتداد می دهیم تا به خط زمین برسد.هال از امتداد این 4خط به صورت قائم چهار گوشه دایره به دست می آید که همانند قبل که گفته شد دایره در پرسپکتیو به صورت بیضی نشان داده می شود.
نکته:برای ترسیم دایره بهتر است که دایره دورتر از نقطه دید باشد تا دایره پرسپکتیو جالب تری به تصویر کشیده شود.
طریقه ترسیم گنبد در پرسپکتیو30و60درجه:
همانند ترسیم دایره است فقط با فرق اینکه به این دایره نیز ارتفاعی داده می شود.
طریقه کشیدن پنجره در پرسپکتیو 30 و 60 درجه:
برای این کار همانند گذشته مخروط دید را رسم کرده، حال پلان را در آن قرار میدهیم که خطی از پلان موازی با 30 درجه و خطی دیگر موازی با 60 درجه همانند قبل خطوطی را از نقطه دید به تمام گوشه های اضلاع رسم کرده تا خط تصویر امتداد میدهیم حال از اینها عمودهای اخراج میکنیم مانند تمرین گذشته. از پنجره ای در پلان بود خطوط را اخراج کردیم و با امتداد این خطوط و جدا کردن ارتفاع از زمین که ارتفاع پنجره از زمین محسوب میشود و با کم کردن ارتفاعی از سقف کف و سقف پنجره بدست میآید حال پنجره را در پرسپکتیو مشاهده میکنید البته با دیدن ضخامت دیوار این پنجره یا این شکل به صورت جزابتری مشاهده میشود.
طریقه کشیدن قوس در پرسپکتیو 30 و 60 درجه:
برای این کار همانند گذشته مخروط دید را رسم کرده، حال پلان را در آن قرار میدهیم که خطی از پلان موازی با 30 درجه و خطی دیگر موازی با 60 درجه همانند قبل خطوطی را از نقطه دید به تمام گوشه های اضلاع رسم کرده تا خط تصویر امتداد میدهیم حال از اینها عمودهای اخراج میکنیم مانند تمرین گذشته. که فقط برروی قوسی که در پلان مشاهده میشود نقطه ای مگذاریم و آنرا هم امتداد میدهیم که این نقطه در پرسپکتیو همان نقطه اوج قوس میباشد این کار همانند کشیدن پنجره است که ارتفاع آن تا سطح زمین و ارتفاع آن تا سقف را جدا میکنیم و از گوشه ها به نقطه اوج قوس وصل میکنیم بصورت نیم دایره حال قوس ما کامل است.
گالری مارپیچ زاها حدید در 25 سپتامبر 2013 در باغ کنزینگتون لندن افتتاح شد و ساختمان اصلی گالری در عرض رودخانه قرار دارد. شکل مارپیچ گالری باعث اشغال شدن فروشگاه 200 ساله اطراف گالری شده است. زاها حدید معماری ساختمان قدیمی آجری را برای ایجاد فضای گالری جدید بازسازی کرد. سپس منحنی هایی را برای کافه و فضای اجتماعات از یک طرف ساختمان گسترش داد.
ساختار کششی جدید بکار رفته در گالری از منسوجات فایبر گلاس ساخته شده است و سایبانی سفید و کاملا روان را فراهم آورده است.امتدادهای منحنی ها در سه نقطه از ساختمان از اطراف محیط دیده می شود که با یک دیوار شیشه ای فریم لس داخل گالری مشاهده می شود.
گالری توسط پنج ستون فولادی مخروطی شکل با قابهای بیضی شکل برای نورگیری طبیعی بر روی آنها ، ساختمان را حمابت می کند.
مبلمان موجود در گالری به نحوه ای انتخاب شده اند که ساختار و معماری گالری را منعکس کند.
به گفته معماران گالری فرم طراحی شده به صورت آرام و جامد با یک نور شفاف، گسترش حرکتی در ساختمان های کلاسیک قرن معاصر است که در واقع ترکیب قدیم و جدید که یک ترکیب متضاد است را خلق کرده است.
برای ساختمان اصلی معماران سقفی جدید اضافه کردند که بین نمای اصلی خارجی ودیوارهای محوطه خارجی قرار گرفته باشد.
مجموعه ای از نورگیرها اجازه می دهد که فضا به طور طبیعی روشن شود اما در صورت لزوم به وسیله پرده فضا را تیره می کنند.
پنجم اسفند روز مهندس مبارک
پيام فيديك
مهندسان بيشترين سهم را در دستيابي به كيفيت زيست كنوني ، كه از آن بهره مند هستيم ، داشته اند. آب پاكيزه و سالم ، سيستم ترابري كارآمد ،مهار شدن مخاطرات سيل و طغيانها ، مديريت مواد زائد ، ساختمانهاي مقاوم در برابر زلزله ، طرحهاي توليد و توزيع نيروي برق و نظائر آنها ، همه دستاوردهاي مهندسانند ، اما اغلب در گمنامي واقعي به انجام رسيده اند. ما مهندسان - وتنها ما - در اين باره مقصريم ، زيرا نخواسته ايم و يا غفلت كرده ايم كه به ازاي اين فضائل ، كسب اعتبار كنيم. اين كوتاهي را چگونه بايد جبران كرد؟
گام نخست : بايد وظيفه خود را به خوبي انجام دهيم وآن را با هيجان به دنيا بازگو كنيم. بگذار مردم ، دنيايي بدون مهندسي ، "اين عنصر خلاقيت" ، را مجسم كنند ، دنيايي بدون پلها ، ساختمانهاي بلند ، آب پاكيزه و نيروي برق ، ارتباطات و ترابري سريع ، بدينسان ، كارهاي سترگ ما در چشم اندازي شايسته قرار مي گيرند. در آن موقع ، ما بايد از افزودن پيشوند "مهندس" به اسم خود ، همانطور كه برخي از همكاران ، در اروپا و آمريكاي لاتين عمل مي كنند ، به وضوح نشان دهيم كه "به حرفه خودمباهات مي كنيم."
گام دوم : ما بايد خواستار آن باشيم كه خدمات ما بر مبناي عملكرد ، ارج نهاده شوند و مثل يك كالا مورد خريد و فروش قرار نگيرند. اگر قدر و منزلت حرفه ما با ساير حرفه هاي عملي ، همانند پزشكي همسنگ نباشد ، بهترين مغزهاي تعليم يافته ، مهندسي مشاور را انتخاب نخواهند كرد.
تامين آينده : بگذار از سايه گمنامي بدر آييم و و سركردگي چالشها براي رويارويي با دنياي قرن بيست و يكم را به عهده گيريم. ما بايد بانگ توانمند دفاع از امر حفظ و كاربرد خردمندانه منابع موجود باشيم. بگذار از حرف زدن با خودمان در گذريم و با كساني كه ميتوانند پندار ما را تقويت كنند ، ارتباط برقرار كنيم ، صداي ما شنيده نخواهد شد مگر اينكه پا از ميان جمعيت تماشاگر بيرون نهيم و به روي صحنه بيائيم.
حرفه ناپيدا ، قدمي به پيش بگذار و از تاريكي به در آي
ويليام - د- لوئيز- رئيس فيديك
برگردان به فارسي :شادروان مهدي قاليبافيان
این که مهندسان مشاور چه نقش و وظیفه ای در چرخه فعالیت صنعت دارند و حضور آنها چه منافعی دارد ، نظر عده ای از متخصصان این صنعت را به خود جلب کرده است . برای شناخت خدمات و وظایف گروه مهندسان مشاور ، مراحل انجام کار آنها بشرح زیر آورده میشود .
لازم به توضیح است که وظایف تشریح شده مربوط به مهندسان مشاوری است که مشاوره طرحهای عمرانی را برای کارفرما انجام میدهند و حدود خدمات و شرح وظایف مهندسین مشاور که عهده دار وظیفه مشاوره برای پیمانکاران میباشند متفاوت خواهد بود.
مرحله اول – مطالعات مقدماتی
مرحلهدوم – انجام مطالعات تفصیلی و تهیه اسناد مناقصه
مرحله سوم – انجام مناقصه و نظارت
مرحله اول : مطالعات مقدماتی
مطالعات مقدماتی شامل دو قسمت اساسی است :
الف – شناسایی و بررسی اولیه
ب – تهیه طرح مقدماتی
الف – شناسایی و بررسی اولیه
۱- مذاکره و تبادل نظر با کارفرما و کسب اطلاعات از نیازمندیهای طرح
۲- مطالعه و بررسی نیازمندیهای کنونی و آتی طرح
۳- تحقیق و بررسی در مورد مصالح ساختمانی محلی ، لوازم و تجهیزات و تأسیسات ، نیروی انسانی و همچنین پیش بنیی نوع مصالح اصلی و تأسیسات ساختمان که مورد استفاده قرار خواهد گرفت .
۴- تعیین فضاهاوسطوح لازم،مقیاسها وروابط بین قسمتها و اجزاء تشکیل دهندهطرح
۵- تهیه نقشههای شماتیک
۶- تهیه یک برآورد اولیه از هزینه اجرای طرح
ب – تهیه طرح مقدماتی
۱- بــررسی راه حلهای مختلف و تعیین بهترین و مناسب ترین آنها با توجه بــه اعتباراتی که برای اجرای طـرح پیش بینی شده است در این بررسی باید نهایت کوشش برای صرفه جویی صورت گیرد.
۲- مهندس مشاور در طرح مقدماتی باید نیازهای کنونی را تعیین کرده و طرح مقدماتی را که شامل این قسمتها است تنظیم و برای تصویب کارفرما تسلیم کند :
الف – اطلاعات درباره نیازهای کنونی و گزارش توجیهی درباره طرح پیشنهادی شده
ب – ذکر مشخصات اصلی اجزای طرح و تنظیم صورت برآورد هزینه با توجه به حدود خدمات موضوع قرارداد
ج – نقشههای مربوط به طرح مقدماتی
د – گزارش ضمیمه از قبیل نتایج آزمایشهای خاک ، آب ، آبده چاه و…
هـ – زمان تقریبی لازم برای اجرای مراحل مختلف طرح و برنامه در مرحله دوم
تذکر : هنگام تنظیم طرح مقدماتی ، تأمین هماهنگی طرح با سایر طرحهای مشابه و همچنین توسعه آینده مراعات خواهد شد . در ضمن در موقع تنظیم طرح مقدماتی باید کمیت و کیفیت نیروی انسانی در حوزه عملیات طرح مربوط چه از نظر اجرای طرح و چه از نظر بهره برداری آینده مورد توجه مشاور قرار گیرد و توصیه لازم را به کارفرما بکند.
مرحله دوم : انجام مطالعات تفصیلی و تهیه اسناد مناقصه
خدمات و وظایف مهندس مشاور در مرحله دوم به این شرح است :
۱- بررسی کامل و جامع درباره مصالح و سایر منابع محلی و مسایل مربوط به زمین شناسی ، هواشناسی ، آب آشامیدنی ، آبهای زیرزمینی ، تأمین و توزیع برق ، شبکه فاضلاب و سوخت و سایر شرایط مهم عمومیو محلی که برای تهیه پروژه و اخذ تصمیم راجع به خصوصیات آن لازم است.
۲- تهیه مشخصات فنی عمومیو خصوصی و تهیه جدول مقادیر کار
تبصره ۱- مهندس مشاور باید مشخصات فنی را طوری تنظیم کند که لااقل سه پیمانکار یا سازنده یا پیشنهاد دهنده ، بتوانند در مناقصه شرکت کنند.
تبصره ۲- مهندس مشاور همچنین باید در مورد تجهیزات در شرایط پیمان متذکر شود که نظارت بر ساخت و آزمایش محصول ، باید به وسیله کارفرما یا مؤسسات فنی دارای صلاحیت که به عنوان نماینده کارفرما انتخاب میشوند انجام شود و پیمانکار موظف به همکاری در این خصوص است .
تبصره ۳ – در شرایط مناقصه بایددستور داده شود که پیشنهاد دهندگان در مناقصه برنامه کلی کار خود را که بعداً با توافق بین کارفرما و مهندس مشاور و پیمانکار قابل اصلاح خواهد بود به ضمیمه اسناد مناقصه تنظیم کنند مرحله سوم : انجام مناقصه و نظارت
شروع مرحله مناقصه و نظارت با ابلاغ کتبی کارفرما خواهد بود . این مرحله خود شامل سه قسمت اساسی است :
اول- انجام مناقصه و تعیین پیمانکار یا پیمانکاران
دوم – نظارت بر اجرای کار
سوم – نظارت در دوره نگهداری
اول – انجام مناقصه و تعیین پیمانکار یا پیمانکاران
الف – مهندس مشاور موظف است پس از دریافت دستور کتبی کارفرما مبنی بر شروع مرحله مناقصه و نظارت با رعایت کلیه مقررات معمول ، تشریفات انتخاب ، دعوت از پیمانکاران برای مناقصه ، قیاس پیشنهادات ، تهیه گزارش توجیهی نتیجه مناقصه و تعیین برنده را براساس دستورالعملهای مربوطه به این ترتیب انجام دهد :
۱- در مورد شرکتهای واجد صلاحیت تحقیق کرده با سازمانهای ذیصلاح و کارفرما در انتخاب پیمانکاران همکاری کند.
۲- در مهلت مقرر به پیمانکاران انتخاب شده برای شرکت در مناقصهها دعوتنامه بفرستد.
۳- نسخههای کافی از اسناد مناقصه را به شرکتهای دعوت شده بدهد . ( بهای اسناد مناقصه که مهندس مشاور به شرکت کنندگان در مناقصه میفروشد با موافقت قبلی کارفرما تعیین خواهد شد).
۴- در صورت مراجعه اطلاعات اضافی و توضیحات کافی را در اختیار شرکت کنندگان در مناقصه قرار دهد (اطلاعات اضافی باید در اختیار تمام شرکت کنندگان گذاشته شود).
۵- اصلاحیههای لازم برای اسناد مناقصه را پس از دریافت مصوبه لازم ، صادر کند.
۶- در کمیسیونهای مختلف مربوط به مناقصه شرکت کند.
۷- از وضع پیشرفت مناقصه گزارش تهیه کرده و ارایه کند.
۸- با کارفرما در مذاکره با برنده مناقصه همکاری کند.
ب – کارفرما پس از بررسی گزارش مشاور ، برنده مناقصه را تعیین و اعلام میکند و پس از آن مهندس مشاور نسخههای پیمان و پیوستهای آن را صادر میکند.
ج – کارفرما پس از امضای پیمان ، نسخههایی از آن را به مشاور برای مبادله با پیمانکار میدهد.
دوم – نظارت بر اجرای کار
۱- مهندس مشاور باید برنامه تفصیلی اجرایی پیشنهادی پیمانکار را که باید براساس برنامه کلی کارباشد پس از رسیدگی و اصلاح و تأیید کارفرما به پیمانکار ابلاغ کند .
۲- مهندس مشاور باید طبق نقشهها و مدارک ، اراضی و نقاط اصلی کار را ضمن صورت مجلس به پیمانکار تحویل دهد.
۳- مهندس مشاور باید نقشهها ، محاسبات ، طراحیها و روشهای آزمایش مربوط به تجهیزات مختلف موضوع پیمان را قبل از اقدام پیمانکار به سفارش ، رسیدگی و تأیید کند و مطمئن شود که مارک محصولات و مشخصات آنها با مشخصات تجهیزاتی که پیمانکار به ضمیمه پیشنهاد خود ارایه کرده است یکسان باشد.
۴- مهندس مشاور هنگام تحویل تجهیزات به کارگاه و نصب آنها موظف است آنها را بازرسی کرده و آنها را از نظر کیفیت و کمیت با مشخصات تأیید شده قبلی تطبیق دهد.
۵- باید از تمام دستورها و مکاتبهها با پیمانکار و نقشهها نسخه ای برای کارفرما بفرستند.
۶- مهندس مشاور باید نظارت کار را با کارکنان خود که به طور مرتب تمام فعالیتها را بازدید میکنند انجام دهد . مطابق بودن عملیات پیمانکاران را با مشخصات منضم به قرارداد نظارت کند و تصدیق کند که کار طبق مشخصات انجام شده است.
۷- مشاور موظف است پس از اندازه گیری کارهای انجام شده صورت وضعیتهای تهیه شده از سوی پیمانکاران و نیز تعدیل صورت وضعیتها را رسیدگی و گواهی کند.
۸- مشاور موظف است گزارشهای تفصیلی و جامع ماهیانه از جریان عملیات را به همراه نمودارهای لازم و صورت هزینههای انجام شده و برآورد مبالغ مورد نیاز برای اتمام بقیه کارها تهیه و تنظیم کرده و ارایه دهد.
۹- مشاور موظف است بر قراردادهای پیمانکاران جزء در هماهنگی با برنامه زمان بندی کلی پروژه نیز نظارت و دقت کافی داشته باشد.
۱۰- مشاور موظف است فعالیتهای پیمانکاران را در مقاطع مختلف ارزیابی کرده و در صورت هماهنگ نبودن آنها با زمان بندی پروژه اخطاریه کتبی برای پیمانکاران صادر کند.
۱۱- کمک و همکاری حین اجرای عملیات با کارفرما برای حل و فصل دعاوی و اختلافاتی که ممکن است بر اثر اجرای قراردادهای مربوط بین پیمانکار و کارفرما در زمان اجرای عملیات به وجود آید.
۱۲- مهندس مشاور پس از اطمینان از این که عملیات موضوع قرارداد با پیمانکاران طبق مفاد قرارداد مربوط به پایان رسیده و قابل تحویل است تحویل موقت یا قطعی را پیشنهادمیکند ودر کمیسیونی که برای تحویل تشکیل خواهد شد شرکت میکند .
۱۳- مهندس مشاور پس از پایان کار و انجام تشریفات تحویل موقت ، صورت وضعیت قطعی را که به وسیله پیمانکار تهیه شده و شامل تمام محاسبهها و اندازه گیریهای نهایی و سایر مدارک لازم است رسیدگی و به کارفرما میدهد.
۱۴- تهیه گزارش نهایی طرح
سوم – وظایف مهندس مشاور در دوره نگهداری
۱- نظارت بر عملیات انجام شده در صورت لزوم وانجام آزمایشهای لازم برای اطمینان از درستی انجام کارها و رضایت بخش بودن نتیجهها و نیز رفع به موقع معایب و صدور گواهینامههای لازم
۲- تهیه و تسلیم گزارشهای لازم در دوران نگهداری
۳- ترتیب آزمایش نهایی کارها و تشکیل کمیسیون تحویل قطعی و شرکت در آن
۴- صدور گواهی نامههای تحویل قطعی و تکمیل نهایی کارها
۵- تأیید نقشههای اصلاحی کارهای انجام شده که براساس اصلاحات اعمال شده در دوران نگهداری از طرف پیمانکار ارایه خواهد شد و تحویل آن به کارفرما
نقل از https://e-pm.ir/شرح-وظایف-مهندسان-مشاور/
پایان نامه کارشناسی ارشد معماری طراحی محور
مقدمه
بیان مسأله
اهمیت موضوع
اهداف پژوهش
سوالات پژوهش
روش پژوهش )دیاگرام چارچوب کلی پژوهش(
منافع پژوهش
تعریف واژه هاي کلیدي
جمع بندي و ساختار پایان نامه
مقدمه
پیشینه ي پژوهش)رویکرد طراحی(
مطالعات تطبیقی )نمونه هاي داخلی و خارجی(
نتیجه گیري)تدوین مبانی نظري طراحی:رویکرد طراحی(
مقدمه
ارائه ي رویکرد طراحی)مبانی نظري طراحی(
ارائه ي شیوه هاي طراحی رسیدن به رویکرد
نتیجه گیري
مقدمه
مطالعات مربوط به منطقه و شهر)اقلیمی،فرهنگی،اجتماعی و...(
معرفی و قابلیت سنجی انتخاب سایت
مطالعات مربوط به سایت)اقلیمی،کالبدي،فضایی و...(
ارائه ي برنامه ریزي فیزیکی طراحی
امکان سنجی و قبلیت سنجی سایت و عملکرد
جمع بندي
پلان ها )مقیاس ارائه متناسب با سطح اشغال طرح باشد.(
نما )مقیاس ارائه متناسب با سطح اشغال طرح باشد.(
برش)مقیاس ارائه متناسب با سطح اشغال طرح باشد.(
نما،برش)صفحه نما() مقیاس ارائه متناسب با سطح اشغال طرح باشد.(
پرسپکتیو هاي داخلی و خارجی)ناظر و پرنده(
عکس از ماکت
پایان نامه کارشناسی ارشد معماریپژوهشمحور
مقدمه
بیان مسأله
اهمیت و ضرورت طرح موضوع
اهداف پژوهش
سوالات پژوهش
فرضیه هاي پژوهش )در صورت نیاز(
روش پژوهش )دیاگرام چارچوب کلی پژوهش(
سودمندي پژوهش
محدوده و قلمرو پژوهش
تعریف واژه هاي کلیدي
خلاصه و نحوه ي فصل بندي پایان نامه
مقدمه
پیشینه ي پژوهش
مطالعات تطبیقی
نتیجه گیري
مقدمه
سوالات پژوهش
اهداف و چگونگی تدوین فرضیه ها
روش پژوهش )ترجیحا به همراه دیاگرام متدولوژي پژوهش(
تکنیک هاي جمع آوري اطلاعات
معرفی تکنیک هاي استفاده شده
جامعه ي آماري،چگونگی نمونه گیري و نمونه )ها(
داده هاي مورد نیاز،متغیر هاي پژوهش و روش هاي محاسبه ي آن ها
طرح آزمون
محدوده ي پژوهش
معرفی شهر
معرفی محدوده ي مورد نظر)فضایی کالبدي، اجتماعی، فرهنگی و ...(
مقدمه
آمار توصیفی داده ها و متغیر هاي پژوهش
آمار استنباطی داده ها و متغیر هاي پژوهش
تشریح فرآیند آزمون فرضیه ها
نتیجه گیري
مقدمه
یافته هاي پژوهش
بحث در مورد یافته ها و مقایسه ي نتایج با مبانی نظري مستخرج از پژوهش
ارائه ي الگوي مستخرج از یافته هاي پژوهش
محدودیت هاي پژوهش
کاربردهاي نتایج و استفاده کنندگان آنها
پیشنهادات براي انجام پژوهش هاي آینده
انواع روش های طراحی معماری
در معماری، هر طرح یک سیستم است. طراحی فرایندی است که از تفکر شروع و به یک محصول (بنا) ختم می شود، بنا محصول تجسم و تخیل، تفکر است.
|
۱) روش طراحی فرم گرا: برای طراحی بناهایی مثل سینما، تئاتر، موزه، فرهنگسرا و تا حدودی بناهای مذهبی می توانیم از چنین سبک و سیاقی استفاده کنیم. |
|
روند طراحی معماری |
|
در معماری، هر طرح یک سیستم است. طراحی فرایندی است که از تفکر شروع و به یک محصول (بنا) ختم می شود، بنا محصول تجسم و تخیل، تفکر است. |
|
ایده ها |
|
ایده ها تفکراتی معین و غیر آنالیزوارانه هستند که از مشاهدات مدارک و اندیشه برای ما حاصل می شوند. در معماری، ایده ها شامل مسائل مختلفی می شوند مانند چگونگی جهت گیری ساختمان ها، جانمایی یک آشپزخانه در یک واحد، روش های بهره گیری از جریان طبیعی هوا، ارزش انرژی و حفظ و صرفه جویی در آن، اهمیت مصالح، دوام، تعامل بین اجسام، مناسبترین راه های برقراری ترتیب فضایی و یا چیزهایی از این قبیل. بنابراین ساختمان و طراحی آن، شامل بسیاری تصمیمات کوچک است و طبیعتاً کسب مهارت و ارتقاء آن در جهت تولید ایده ها و کانسپت هایی که توانایی پاسخگویی به این گستره وسیع از امور را داشته باشد از اهمیت بسزایی برخوردار است. |
|
آفرینش فرم در معماری |
|
آفرینش معماری همواره با دو مقوله اساسی سر و کار داشته است: فرم یا شکل و مفهوم یا معنا. این دو مقوله به ترتیب جنبه های صوری و معنایی معماری را تشکیل می دهند که از بحث انگیزترین مقولات در طول تاریخ معماری بخصوص معماری معاصر بوده اند. |
|
نقش فرم در آفرینش معماری |
|
برای معماران که از دیدگاه آفرینشی در فضای معماری به فرم می نگرند، آفرینش فرم از اهمیتی بسیار برخوردار است زیرا معمار در آفرینش فضا آنچه را می خواهد بگوید با استفاده از فرم ابراز می کند، همچنان که موسیقی سازان، نقاشان، شاعران و فیلمسازان نیز هر یک به زبان و بیان خاص خود آنچه را در دل دارند از طریق صوتها، کلامها و رنگها به مخاطبان خودشان انتقال می دهند. فرم چه در موسیقی، چه در معماری و چه در شعر، بعدهای ذهنی را می نمایاند و تنها راه ممکن برای انتقال مفهومی خاص از سوی آفریننده اثر به استفاده کننده و مخاطب است. |
|
تشخیص فرم |
|
خصوصیت عملکردی فضا، به دنبال صفت های فرمال فضا می آیند و وقتی ما اتاق را ساختیم خود به خود عملکرد را تعیین کرده ایم. بنابراین در معماری یعنی در ساختن فضاها، ما به منظور دستیابی به فانکشن باید از فرم شروع کنیم. |
|
فرم و فضای معماری |
|
عناصر فرم و فضا همراه یکدیگر، واقعیت معماری را تشکیل میدهند. وقتی فضا توسط عناصر تشکیل دهنده فرم شروع به حبس شدن، محصور شدن، شکل گرفتن و سازماندهی شدن میکند، معماری بوجود میآید. |
|
تعریف کانسپت |
|
در تعریف ساده می توان گفت کانسپت ها ایده هایی هستند که عناصر گوناگونی در یکجا گرد هم می آورند. این عناصر گوناگون، تفکرات و تصورات و مشاهدات هستند. در معماری، کانسپت مسیری است که طی آن نیازهای فیزیکی، شرایط محیطی و باورها به هم می پیوندند و به این ترتیب کانسپت ها بخش مهمی از روند طراحی معماری را شکل می دهند. |
|
عوامل موثر بر کانسپت در طراحی |
|
هدف، تحلیل سایت و مکان یابی ساختمان، عوامل فرهنگی اجتماعی، عوامل جغرافیایی، شرایط آب و هوایی، برنامه فیزیکی طرح، خواسته کارفرما، مقیاس و تناسبات، بررسی مصالح و تکنولوژی ساخت بنا، ابعاد انسانی و فضاهای معماری (حرایم) و الزامات تأسیساتی از عوامل موثر بر کانسپت در طراحی هستند.
|
|
کانسپت ها |
|
همیشه کانسپت ها توسط معماران پدید نمی آیند. شاید بهترین نمونه این موضوع پاسخ لوکوربوریه به کانسپت مورد نظر کارفرما در ساختمان کارگاه های چوب در مرکز هنرهای بصری در دانشگاه هاروارد باشد. این مرکز یک بخش دانشجویی است که نه تنها برای دانشجویان رشته های هنری بلکه برای سایرین هم قابل استفاده است. کانسپت مورد نظر مسئولان دانشگاه این چنین بود که اگر دانشجویان بیشتری از فعالیت های مرکز با خبر باشند و بتوانند جریان کار و زندگی درون آن را مشاهده کنند آنگاه شرکت و حضور آنها در کارگاه ها متحمل تر خواهد بود و لوکوربوزیه کانسپت را به اجرا در آورد، به این صورت او از درون مسیر عبور پیاده موجود در سایت رمپی طراحی کرد که مانند تونلی از درون ساختمان عبور می کرد و امکان مشاهده بسیاری از استودیوها و کارگاه ها را فراهم می آورد. |
|
کانسپت ها و طراحی معماری |
|
شکل گیری کانسپت پدیده ای خود به خودی نیست بلکه نیازمند تلاشی متمرکز برای گردآوری و ترکیب مسائل مختلف است. گردآوری این مسائل کاری هوشمندانه است، به عقیده بسیاری از طراحان، معماران، منتقدان نویسندگان، هنرمندان،شکل دهی کانسپت متشکل از ۱۰ درصد الهام و استعداد و ۹۰ درصد پشتکار و سخت کوشی است. شکل دهی کانسپت برای بسیاری کاری ناآشنا است همچنین دانشجویان برای اندازه فراگیری و درک سایر مباحث طراحی در این مورد، با سختی مواجه اند. در زمینه تقویت مهارت کانسپت سازی سه مانع اصلی وجود دارد:
|
|
تصورات |
|
تصورات در مقایسه با ایدهها از اساس و تکامل و اغلب اهمیت کمتری بر خوردارند. ممکن است تصور شود که تصورات نمی توانند نقشی در شکل دادن کانسپت ها داشته باشند، این نتیجه گیری درستی نیست. در علم سینکتیک یا همان تجربه و تحلیل مسائل علمی اصلی، اساسی به نام تولید اتفاقی ایده ها وجود دارد که بر این اساس هنگام تحلیل مسائل که از راه های موجود قابل حل نیستند، هر ایده یا تصور تازه می تواند سبب گشایش شود. بخش کوچکتری از افراد، این توانایی را دارند تا با استفاده از سینکتیک و یا سایر روشهای تولید اندیشه، به ارائه ایده های متنوع برای مسائل بپردازند. ایدههایی که اگر چه ظاهراً بی معنی و بی ارتباط و گاهی موهومی به نظر آیند ولی در واقع مرحله آغازین اهمیت روند تحلیل مسائل را می سازند. در معماری هم گاهی عناصر یک کانسپت ایده آل را به هیچ عنوان نمی توان در یکجا جمع کرد، در این صورت شاید استفاده از تصورات برای رسیدن به کانسپت به عنوان تکنیکی اساسی برای شکل دادن کانسپت و البته در نتیجه عدم تجربه کافی در طراحی و کانسپت سازی ضروری باشد.
|
|
کانسپت ها و ایده ها |
|
کانسپت ها از این نظر که تفکراتی حاصل از ادراک ما هستند تشابه زیادی با ایده ها دارند، با این تفاوت که کانسپت ها دارای یک ویژگی خاص خود هستند و آن این است که این تفکرات، معطوف به راه های گرد آوری چند عنصر و ویژگی، در یک کل هستند. در معماری کانسپت تعیین کننده چگونگی تأثیر گذاری جنبه های مختلف نیازمندیهای بنا بر طراحی و ساخت آن از طریق اجتماع در یک اندیشه خاص است و کانسپت در معماری موضوعی هدفمند است. نتیجه تلاش متمرکز و خلاقانه در یکپارچه کردن عناصری به ظاهر نامتشابه.
|
|
سناریوهای کانسپچوال (مفهومی) |
|
با توجه به اینکه هر نوع بنایی می تواند صدها نیاز خاص خود را داشته باشد که این نیازها تازه غیر از نیازها و اهدافی است که شخص معمار بر آن می افزاید. دستیابی به کانسپتی واحد که همه این عناصر را به هم همبسته سازد امری بلند همتا و البته بلند پروازانه است. معماران در مقالات و نوشته های مربوط به کانسپت های طراحی خود، مسأله گره زدن فاکتورها و تفکرات مهم و تأثیر گذار، در طراح را در نوعی سناریوی کوتاه مطرح می کنند. فرانک لوید رایت می گوید: کوین روش می گوید:
|
|
سلسله مراتب کانسپت |
|
درک رابطه، تقدم و تاخری موجود بین تصور، ایده، کانسپت و سناریوی کانسپچوال در واقع سرآغاز روند دستیابی به کانسپتی مناسب برای یک بنا است. این رابطه به این صورت ترتیب داده می شود: تصور – ایده – کانسپت – سناریوی کانسپچوال که براساس الگوی افزایش پیچیدگی، متناسب بودن و عمق فکری است. در مراحل ابتدایی پروژه، همواره فرصت برای متصور شدن ایده ها وجود دارد خصوصاً اگر ذهن توانایی و تمایل پذیرش تفکرات خلاقانه غیر عادی و پر تخیل را که می توانند راه حل و گره گشای بسیاری از نیازها باشند، داشته باشد. پس از این، معماران زمانی که بیشتر با پروژه آشنا و از مسائل آن آگاهی پیدا می کنند کم کم برخی از تصورات و ایده ها را با اهمیت تر و مناسب تر از بقیه تشخیص می دهند. سرانجام شباهت ها و جذابیت های بالقوه و دسته بندی ایده ها شکل می گیرند و بر پایه این ملاحظات مسیر قطعی انجام گرفتن فعالیت ها در آینده مشخص خواهد شد. مینیات و انتقاد از خود:
|
|
انواع پنجگانه کانسپت: |
|
۱) کانسپت های قیاسی (نگاه به دیگر چیزها)
|
|
کانسپت قیاسی
|
|
از پنج گونه ذکر شده مقایسه احتمالاً متداولترین راه شکل دادن کانسپت هاست. مقایسه روابط عینی موجود بین اشیاء را آشکار می کند. اگر موضوعی حضور تمام ویژگی های مورد نظر را در خودش داشته باشد آنگاه می تواند به عنوان الگویی برای طراحی پروژه در نظر گرفته شود. تا قبل از ظهور مکتب مدرن معماران تصور می کردند که همه شاه کارهای معماری در شهر بوجود آمده اند و وظیفه معمار در این میان این بود که در یابد کدام بنای قدیمی می تواند الگویی مناسب برای پروژه در حال طراحی باشد. زمانی اصلی ترین الگوی قابل قبول برای کلیساها و کالج ها و دانشگاه ها “گوتیک”، برای بانک ها “دوریک یونانی” و برای ساختمان های مقر حکومت “سنت پیتر” در نظر گرفته می شد. نمونه های برخی از این مقایسه ها بیش از بقیه یافت می شوند. یکی از رایج ترین آنها الگوی خیابان روستایی یا همان گذری سر پوشیده در میان مغازه ها است، مانند گالریا در طراحی خوابگاه دانشگاه آلبرتا در ادمونتون است. در اینجا واحدهای دانشجویان مجرد و دانشجویان مزدوج در کنار هم قرار داده شده اند. آپارتمانها در امتداد یک گذر داخلی با سقفی مخفی وار که نور را فراهم می کند قرار گرفتند. در طراحی پروژه صحت و نحوه انجام گیری این مقایسه مورد توجه معماران قرار داشته است و در این رابطه در برخی از موارد بهینه سازی هم انجام داده اند که نمونه آن استفاده از پنجره های تانل داری است که به درون گذر باز می شوند. آنها در مراحل ابتدایی کار دریافتند که دید پرسپکتیوی امتداد گذر فاقد زندگی و رنگارنگی نمونه هایی است که قبلاً بررسی کرده اند. به منظور بازنمائی این پویایی بصری آنها پنجره های مخصوصی مشرف به گذر طراحی کردند. پنجره هایی که در آنجا پانل هایی مسلب و رنگارنگ بودند و وقتی گشوده می شوند علاوه بر جریان هوای اضافی برای داخل نمایی از جریان حرکت و فعالیت در گذر را هم مورد نظر معماران بوجود آورده اند. یک نمونه دیگر پروژه تری تاپس (Tree-tops) اثر دیوید گلسر از مارکیس، ستولر، گلسر در کارولینای جنوبی است. در این پروژه سیستم راهروها و پلهای ارتباطی ای که در ساختمان انبارها در ساوانای جورجیا وجود دارد به عنوان الگوی مناسب حل کردن بسیاری از مسائل مربوط به جانمایی و سیرکولاسیون انتخاب شده با وجود این که سایت پروژه برخلاف ساختمان انبارها تخت و کاربری آن مسکونی است، سیستم راهروها به خوبی جوابگو هستند. این چنین سنجش ها یا مقایساتی می توانند فقط با توجه یک ساختمان خاص صورت نگیرند. لویی کان در مورد کانسپت طراحی اش در ساختمان تحقیقات پزشکی دانشگاه پنسیلواینا اظهار می کند که در چند مورد مختلف، از مقایسه ها استفاده کرده است. او توضیح می دهد که محققین برقراری ارتباط و مشارکت فکری از نیازهای اساسی به شمار می رود، بنابراین اولین مرکز تحقیقاتی را با جایی برای گردهمایی ملاقات و آگاهی از فعالیت های یکدیگر مقایسه کرد. این کانسپت او مشابهت بسیاری با روش ساختمان موسسه فورد دارد. کان همچنین با مشاهده وضعیت محققین پزشکی در محوطه دانشگاه پنسیلواینا که همواره به شکلی نامناسب در سرتاسر محوطه پراکنده بودند کانسپت دوم خود را حول تصور شخصیتی این افراد شکل داد. او تفکرات خلاقانه و فعالیتهای این افراد در آزمایشگاههایشان را با کار هنرمندان در استودیوهایشان مورد مقایسه قرار داد او می گوید: اگر چه کان توانست کانسپتی مبتکرانه را از طریق انجام مقایسه ای صحیح بدست آورد و برخی حتی این ساختمان را بنایی با اهمیت در دهه ۶۰ می دانند اما در عمل کاربران آن با مشکلات زیادی روبرو شده اند. یوناس سالک برای احداث ساختمانی تحقیقاتی به نام خود، نمونه های ساخته شده این بنا را در سراسر آمریکا مورد مطالعه قرار داد. او از ساختمان تحقیقات پزشکی دانشگاه پنسلیواینا در زمان فعالیت روزانه بازدید به عمل آورد و با کاربران آن به گفتگو پرداخت و از مشکلات آن آگاه شد. علی رغم نکات منفی اش این ساختمان تنها موردی بود که در آن سعی شده بود تا مسائل فلسفی خلاقیت و آفرینش هم مورد توجه قرار گیرد و سرانجام لویی کان برای طراحی موسسه تحقیقاتی سالک در سان دیگو برگزیده شد.از پنج گونه ذکر شده مقایسه احتمالاً متداولترین راه شکل دادن کانسپت هاست. مقایسه روابط عینی موجود بین اشیاء را آشکار می کند. اگر موضوعی حضور تمام ویژگی های مورد نظر را در خودش داشته باشد آنگاه می تواند به عنوان الگویی برای طراحی پروژه در نظر گرفته شود. تا قبل از ظهور مکتب مدرن معماران تصور می کردند که همه شاه کارهای معماری در شهر بوجود آمده اند و وظیفه معمار در این میان این بود که در یابد کدام بنای قدیمی می تواند الگویی مناسب برای پروژه در حال طراحی باشد. زمانی اصلی ترین الگوی قابل قبول برای کلیساها و کالج ها و دانشگاه ها “گوتیک”، برای بانک ها “دوریک یونانی” و برای ساختمان های مقر حکومت “سنت پیتر” در نظر گرفته می شد. نمونه های برخی از این مقایسه ها بیش از بقیه یافت می شوند. یکی از رایج ترین آنها الگوی خیابان روستایی یا همان گذری سر پوشیده در میان مغازه ها است، مانند گالریا در طراحی خوابگاه دانشگاه آلبرتا در ادمونتون است. در اینجا واحدهای دانشجویان مجرد و دانشجویان مزدوج در کنار هم قرار داده شده اند. آپارتمانها در امتداد یک گذر داخلی با سقفی مخفی وار که نور را فراهم می کند قرار گرفتند. در طراحی پروژه صحت و نحوه انجام گیری این مقایسه مورد توجه معماران قرار داشته است و در این رابطه در برخی از موارد بهینه سازی هم انجام داده اند که نمونه آن استفاده از پنجره های تانل داری است که به درون گذر باز می شوند. آنها در مراحل ابتدایی کار دریافتند که دید پرسپکتیوی امتداد گذر فاقد زندگی و رنگارنگی نمونه هایی است که قبلاً بررسی کرده اند. به منظور بازنمائی این پویایی بصری آنها پنجره های مخصوصی مشرف به گذر طراحی کردند. پنجره هایی که در آنجا پانل هایی مسلب و رنگارنگ بودند و وقتی گشوده می شوند علاوه بر جریان هوای اضافی برای داخل نمایی از جریان حرکت و فعالیت در گذر را هم مورد نظر معماران بوجود آورده اند. یک نمونه دیگر پروژه تری تاپس (Tree-tops) اثر دیوید گلسر از مارکیس، ستولر، گلسر در کارولینای جنوبی است. در این پروژه سیستم راهروها و پلهای ارتباطی ای که در ساختمان انبارها در ساوانای جورجیا وجود دارد به عنوان الگوی مناسب حل کردن بسیاری از مسائل مربوط به جانمایی و سیرکولاسیون انتخاب شده با وجود این که سایت پروژه برخلاف ساختمان انبارها تخت و کاربری آن مسکونی است، سیستم راهروها به خوبی جوابگو هستند. این چنین سنجش ها یا مقایساتی می توانند فقط با توجه یک ساختمان خاص صورت نگیرند. لویی کان در مورد کانسپت طراحی اش در ساختمان تحقیقات پزشکی دانشگاه پنسیلواینا اظهار می کند که در چند مورد مختلف، از مقایسه ها استفاده کرده است. او توضیح می دهد که محققین برقراری ارتباط و مشارکت فکری از نیازهای اساسی به شمار می رود، بنابراین اولین مرکز تحقیقاتی را با جایی برای گردهمایی ملاقات و آگاهی از فعالیت های یکدیگر مقایسه کرد. این کانسپت او مشابهت بسیاری با روش ساختمان موسسه فورد دارد. کان همچنین با مشاهده وضعیت محققین پزشکی در محوطه دانشگاه پنسیلواینا که همواره به شکلی نامناسب در سرتاسر محوطه پراکنده بودند کانسپت دوم خود را حول تصور شخصیتی این افراد شکل داد. او تفکرات خلاقانه و فعالیتهای این افراد در آزمایشگاههایشان را با کار هنرمندان در استودیوهایشان مورد مقایسه قرار داد او می گوید: اگر چه کان توانست کانسپتی مبتکرانه را از طریق انجام مقایسه ای صحیح بدست آورد و برخی حتی این ساختمان را بنایی با اهمیت در دهه ۶۰ می دانند اما در عمل کاربران آن با مشکلات زیادی روبرو شده اند.
|
|
استعارات و تشبیهات (کانسپت های استعاری)
|
|
استعارات مانند مقایسه ها، به آشکار کردن روابط بین اشیاء می پردازند. با این تفاوت که این روابط بیشتر انتزاعی هستند تا عینی. در واقع تشبیهات، استعاراتی هستند که از واژه هایی چون، مانند و همانند برای بیان این روابط استفاده می کند. تشبیهات و استعارات، تشخیص امکان ارتباط میان الگوهاست، مقایسه ها روابط عینی را مد نظر قرار دارند.
|
|
کانسپت های جوهری
|
|
جوهره ها در واقع چکیده و متمرکز شده جنبه های مختلف مسائل پیچیده هستند و بازتابنده اندیشه های درونی این جنبه ها هستند. استنفورد اندرسون درباره علاقه لویی کان به جان مایه ها و استفاده او از استعارات چنین می نویسد: طراحان برای جستجوی جوهره پروژه و بیان آن در قالب کانسپت روشهای بسیاری دارند. این جستجو در واقع تلاشی برای رسیدن به ایده هایی است که قسمتهای مختلف یک کانسپت پروژه را به هم می پیوندد و به عقیده کان ایده هایی که طراح را قادر می سازد بر شرایط موجود مسلط شود و آنچه را که باید به سرانجام برساند. یک راه عملکردی (پراگماتیک) عبارت است از بررسی برنامه و مشخص کردن سلسله مراتب موجود با این فرض که اصلی ترین مسأله (جوهره) آن است که در این سلسله مراتب، در جای نخست باشد. در نهایت نتیجه چنین بررسی ای می تواند در غالب تحلیلی از برنامه و یا یک دیاگرام گرافیکی ارائه شود. لارس لروپ روش عملکرد دیگری ارائه می کند. روش او در واقع ترکیبی از کانسپت مقایسه ای و جوهره ای است. هنگامی که او صورت مسأله طراحی جدیدی را دریافت می کند ابتدا چند نمونه مشهور را که خصوصیات موجود در آنها مشابه جنبه های مختلف صورت مسأله ی خودش است را مشخص می کند و عکس هایی از این نمونه ها که هر کدام حداقل یکی از ویژگی های مورد نظر او را در خود دارند انتخاب می کند سپس او در چند مرحله به تحلیل این تصاویر می پردازد. او از روی هر تصویر مجدداً طراحی می کند و به ویرایش آنها می پردازد تا ویژگی مد نظرش را برجسته سازد. این ویژگیها به تدریج به صورت فرضیاتی ذهنی به وجود می آیند که هر کدام در حکم یک درس طراحی هستند. این فرضیات به هم افزوده می شوند تا در نهایت مجموعه آنها هدایت کننده طرح پیشنهادی او باشند.
|
|
کانسپت های برنامه ای پاسخ مستقیم و حل مسأله
|
|
همه کانسپتهای تصویرگر در جوهره، نماد فعالیت درون ساختمان نیستند. کانسپت ها می توانند حول مسائل عملکردی تری شکل بگیرند در حالی که توانایی حل صورت مسأله های کارفرما مایه مباهات بسیاری از معماران است اما در حقیقت عده کمی هستند که می توانند نگرشی عملکردی همراه با خلاقیت به حل این صورت مسأله داشته باشند و اکثراً هنگام ارائه راه حل های خلاقانه به مسائل ابتدایی کارکرد و توجهی می کنند.
|
|
کانسپت های ایده آل گرا |
|
.برخلاف انواع قبلی کانسپت ها که در آنها معمار می بایست به درون پروژه و پروژه های مشابه بنگرد تا کانسپت مناسب را پیدا کند، در این نوع خود معمار مفهومی جدید را به درون پروژه می برد. اگر این کانسپت او انتخاب صحیحی باشد به خاطر تنوعش مورد تعیین قرار می گیرد و اگر این چنین نباشد به خاطر این پیش فرض غلط صلاحیت و شایستگی او زیر سوال خواهد رفت. ایده آلها در واقع نماینده نهایت اهداف و رویاهای یک معمار هستند. |
مدرسه باهاس
مقدمه
باوهاوس (آلمانی: Bauhaus، به معنی خانه معماری) نام یک مدرسهٔ معماری و هنرهای کاربردی در آلمان بود که از سال ۱۹۱۹ تا ۱۹۳۳ به پرورش هنرمندان پرداخت و نقش مهمی در برقراری پیوند میان طرح و فن ایفا کرد. آموزههای آن پیش و پس از انحلال به عنوان نماد مدرنیته شناخته شد و در سالهای بعد نیز پیروانی داشت. این آموزهها جنبش هنریای با همین نام به وجود آورد که از جریانات مهم و تأثیرگذار قرن بیستم محسوب میشود.
مدرسه باوهاوس در سه شهر آلمان، در سه دوره زمانی (وایمار از ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۵، دسائو از ۱۹۲۵ تا ۱۹۳۲ و برلین از ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۳) و تحت مدیریت سه معمار )والتر گروپیوس از ۱۹۱۹ تا ۱۰۲۷، هانس مه یر از ۱۹۲۸ تا ۱۹۳۰ و لودویگ میس ون دروهه از ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۳) به فعالیت پرداخت.
تاریخچه مدرسه
والتر گروپیوس در سال ۱۹۱۹ با ادغام آکادمی هنرهای زیبا و مدرسه هنرها و پیشهها، مدرسه
باوهاوس را در وایمار بنیان نهاد. او در نخستین بیانیه خود، نظر ویلیام ماریس درباره تعالی صنایع
دستی را با فکر وحدت همهٔ هنرها (با رعایت تقدم معماری) درآمیخت و مرزبندی میان جنبههای تزیینی و کاربردی در هنرها را مردود شمرد. او چندی بعد در سال ۱۹۲۳ اهمیت طراح-صنعتگر در تولید صنعتی کلان را مورد تاکید قرار داد، که به عنوان اصل عمده آموزه باوهاوس دانسته شد. پس از آن کارگاههای باوهاوس به صورت آزمایشگاههای ساخت پیش نمونه برای تولید ماشینی درآمدند و بسیاری از فرآوردههای این کارگاهها (به خصوص میز و صندلی، منسوجات و لوازم چراغ برقی) با موافقت صاحبان صنایع در خط تولید کارخانهای قرار گرفتند. سبک فرآوردههای باوهاوس خصلت هندسی و ساده داشت و به سبب صرفهجویی در وسایل و مطالعه در کیفیت مواد از پالودگی خط و شکل برخوردار بود.
با طراحی تعدادی ساختمان تازه در دسائو (که نتیجه کار گروهی گروپیوس، معلمان و شاگردان بود) باوهاوس از وایمار به مکان جدید انتقال یافت. پس از این تغییر مکان، تأثیر باوهاوس در معماری و هنرهای کاربردی اروپا رخ نمود و تا پایان جنگ دوم نیز پایدار ماند.
در سال ۱۹۳۲ میس ون باوهاوس را به برلین انتقال داد، اما فعالیت آن در برلین دیری نپایید چراکه یک سال بعد، در ۱۱ آوریل ۱۹۳۳ دولت نازی باوهاوس را تعطیل کرد.
چندی بعد موهولی ناگی و برخی دیگر از معلمان مدرسهٔ جدیدی به همین نام در شیکاگو برپا کردند. تا اواخر دههٔ ۱۹۶۰ اکثر مدارس طراحی و معماری اروپا و ایلات متحده دستکم بخشی از برنامههای آموزشی باوهاوس را پذیرفتند.تعدادی از هنرمندان بزرگ قرن بیستم همچون پل کله، واسیلی کاندینسکی، والترگروپیوس، موهولی ناگی، جوزف آلبرز و دیگران در این مدرسه هنری تدریس میکردند.
در سال 1906 در شهر ویمار آلمان، مدرسه هنرها و صنایع دستی به ریاست هانری وان دوولد(1975-1863) تاسیس شد. وی بلژیکی بود و در ابتدای به نقاشی علاقه داشت واندوولد در سال (1919) والتر گروپیوس را بجای خود به عنوان رئیس مدرسه معرفی کرد. گروپیوس در این سال مدرسه را تغییر سازمان دادو نام آنها را باهاس(خانه معمار ) گذارد. بعد از جنگ جهانی اول، مدرسه بیشتر به سمت طراحی صنعتی و فرمهای مکعب شکل ساده گرایش یافت. در سال 1924 گروپیوس در یک یادداشت به نام هنر و تکنولوژی- یک وحدت جدید اعلام موضوع کرد و در آن تفکر و بینش غالب در مدرسه را تبیین نمود.باهاس مهمترین مدرسه هنری در دهه 1920 و اولین مدرسه معماری مدرن بود. اساتید این مدرسه در زمینه های هنری از قبیل نقاشی، صنایع دستی، تولیدات صنعتی و بالاخص معماری، توجه خود را به آینده و راه رسیدن به آن را به کارگیری و الهام گرفتن از تکنولوژی مدرن می دانستند.این گفته مهم و معروف مسیس ونده رو که کمتر بیشتر است یعنی ساختمان باید فاقد هر گونه تزئینات و اجزای اضافه باشد- مشخصه سبک میس ونده رو و در نهایت سبک بین المللی بود.
گرپيوس در سال 1924 در يك يادداشت به نام (هنر و تكنولوژی يك وحدت جديد) اعلام موضع كرد و در آن تفكر غالب مدرسه را اعلام كرد.او معتقد بود كه در تكنولوژی و توليدات صنعتی زيبايی و هنر وجود دارد. لذا از مصالح مدرن در ساختمان و توليدات صنعتی در اين مدرسه به دور از تزيينات و تنها با نمايش عملكرد ذاتی آن استفاده مي شد . از نظر او زيبايی هواپيما در پرواز و دستگيره در باز كردن در است.
به عقيده ی گرپيوس : يك ساختمان مدرن بايد به دور از هر گونه تحريف های زايد باشد و جهان مكانيكی و سريع را منعكس كند.
بعد از گرپيوس هانز ماير و بعد از آن هم ميس ونده رو رياست مدرسه را به عهده گرفتند. ولی با قدرت گرفتن نازی ها چون عقايد چپ باهاس با آن ها در يك جهت نبود اين مدرسه از سوی آن ها نفی شد.گرپيوس در اثر فشار های وارده به آمريكا رفت و در آنجا تعاونی معماران را تشكيل داد.ميس ونده رو هم به آمريكا رفت . او بدون شك استاد استفاده از مصالح مدرن مانند شيشه و فولاد بود. ساختمان های وی بدون استفاده از تزيينات به بهترين نحو معماری مدرن را به نمايش ميگذاشتند.
باهاوس؛ مدرسه ای که یک سبک معماری شد
باهاوس نام یک مکتب معماری است که از نام مدرسه هنر و معماری باهاوس در آلمان گرفته شده است. این مدرسه معماری که از سال 1919 تا 1933 فعالیت می کرده است، پیشگام مدرنیسم در معماری بود و دستاوردهای آن هنوز نیز در رشته های هنر و معماری به دانشجویان تدریس می شود. ساختمان و کارگاه های این مدرسه در دو شهر دسائو و وایمار آلمان از سال 1996 در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.
مدرسه معماری باهاوس که در زبان آلمانی به معنی «خانه معماری» است، در دوران فعالیت چهارده ساله خود در آلمان، در سه شهر مختلف و تحت نظر سه آرشیتکت بزرگ که مدیریت باهاوس را نیز بر عهده داشته اند، فعالیت کرده است. این مدرسه ابتدا از سال 1919 تا 1925 در شهر وایمار، سپس از سال 1925 تا 1932 در دسائو و بالاخره از سال 1932 تا 1933، یعنی زمانی که این مدرسه به دستور حکومت نازی آلمان تعطیل شد، در برلین فعالیت می کرد. مدیریت این مدرسه نیز به ترتیب بر عهده والتر گروپیوس (1919 تا 1928)، هانیس مه یر (1928 تا 1930) و میس وان دروهه (1930 تا 1933) بود.
باهاوس در سال 1919 توسط والتر گروپیوس در شهر سنتی و قدیمی وایمار تأسیس شد. هدف اولیه از تأسیس مدرسه باهاوس، ایجاد مکانی بود که ترکیبی از مدارس معماری، صنایع دستی (چون نجاری، آهنگری و...) و آکادمی هنری بود.
گروپیوس اعتقاد داشت که با پایان جنگ جهانی اول، دوره جدیدی از تاریخ آغاز شده است و قصد داشت در مدرسه باهاوس، سبک معماری جدیدی را که بازتابی از این دوران باشد، به وجود بیاورد. به اعتقاد گروپیوس، این سبک معماری که می شد اصول آن را به تمام کالاهای مصرفی تعمیم داد، باید ارزان، کارکردگرا و سازگار با تولید انبوه می بود. گروپیوس برای دستیابی به این هدف، می خواست هنرمندان و صنعت گران را با هم متحد کند تا به محصولی کارکردی و قابل استفاده، و در عین حال با ارزش از لحاظ هنری، دست یابد. این ایده در بیانیه افتتاحیه مدرسه باهاوس به خوبی مشخص است: «ما در پی آنیم که جامعه تازه ای از هنرمندان پدید آوریم تا در میان آن ها دیگر تعصب حرفه ای که اکنون چون دیواری بلند هنرمندان و صنعتگران را از هم جدا می سازد، وجود نداشته باشد.»
برنامه ریزان مدرسه باهاوس هنرهای زیبا را از صنایع دستی کاربردی ممتاز و متفاوت نمی دانستند و بر این باور بودند که هنر و معماری مدرن باید پاسخگوی نیازها و اقتضائات جامعه صنعتی مدرن باشد و طراحی خوب باید از عهده آزمون های زیباشناختی و مهندسی برآید. ویژگی عمده سبک باهاوس تکیه هر چه بیشتر بر کارکردگرایی، بهره گیری بهینه از خواص مواد و مصالح صنعتی، احتراز از تزئینات تجملی در نمای ساختمان ها و فرآورده های صنعتی بود. دستیابی به نوعی هماهنگی بین ضرورت های کارکردی و کیفیت زیباشناختی، خوش ساختی و خوش ترکیبی محصولات صنعتی از دیگر اهداف موسسان مدرسه باهاوس بود.
استادان باهاوس بر روی بام باهاوس در دسائو
استادان باهاوس به شاگردان خود یاد می دادند که همه چیز را بر مبنای نیازها طراحی کنند و از هیچ عنصری که فاقد کارکرد باشد و تنها جنبه زیباشناسانه داشته باشد استفاده نکنند. در مدرسه باهاوس تاریخ معماری جایی میان دروس دانشجویان نداشتند، چرا که در باهاوس قرار بود همه چیز بر مبنای اصول اولیه معماری و بدون توجه به آثار گذشتگان ساخته شود.
باهاوس در ابتدا برای تأمین بودجه خود به سوبسیدی که از جمهوری وایمار می گرفت وابسته بود. اما بعد از ایجاد تغییراتی در حکومت محلی وایمار، این مدرسه در سال 1925 به شهر دسائو که بافت صنعتی و شهری بیشتری داشت و با ایده های مدرن مدرسه ی باهاوس هم خوان بود، منتقل شد. پس از انتقال مدرسه باهاوس به دسائو، بخش طراحی صنعتی این مدرسه که مشکل کمتری با حکومت محافظه کار محلی داشتند، در وایمار باقی ماندند. مدرسه طراحی صنعتی باهاوس بعدها نام خود را به دانشکده فنی معماری و مهندسی عمران تغییر داد و از سال 1996 به بعد نیز به نام دانشکده باهاوس آلمان خوانده می شود.
در سال 1927 سبک باهاوس و آثار آرشیتکت های مشهور آن نمایشگاه معماری اشتوتگارت را که با موضوع خانه سازی برگزار می شد، به شدت تحت تأثیر خود قرار داد. پس از گروپیوس، مدیریت باهاوس را هانس مه یر و سپس میز وان دروهه به عهده گرفتند. با قدرت رسیدن رژیم نازی ها در آلمان و افزایش فشار سیاسی بر این مدرسه، باهاوس در سال 1933 تعطیل شد. حزب نازی و دیگر گروه های فاشیستی آلمان از ابتدا با فعالیت مدرسه باهاوس مخالف بودند و آن را سنگر کمونیسم می دانستند. نویسندگان نازی چون ویلهلم فریک و آلفرد روزنبرگ نیز در نوشته هاشان باهاوس را «غیرآلمانی» می نامیدند و سبک مدرن آن را به باد انتقاد می گرفتند. در واقع باهاوس یکی از مظاهر «هنر منحط» بود که هیتلر و حزب نازی آلمان کمر به نابودی آن بسته بودند.
لوگو مدرسه باهاوس
Bauhaus-Signet
از جمله مهم ترین ساختمان ها و آثاری که در طول فعالیت مدرسه باهاوس عمدتاً به دست استادان و مدیران مدرسه ساخته شد می توان به عمارت سامرفیلد و خانه اوته در برلین، خانه اوئرباخ در یانا و برج تریبیون در شیکاگو (که مدرسه باهاوس پس از برنده شدن در یک مسابقه بین المللی طراحی آن را بر عهده گرفت) اشاره کرد. اما مهم ترین بنایی که سبک معماری باهاوس در این دوره در آن متجلی شده است، ساختمان خود مدرسه در دسائو است که توسط والتر گروپیوس، مدیر وقت باهاوس، طراحی شده است.
پس از به قدرت رسیدن نازی ها و تعطیلی مدرسه باهاوس، مدیران و استادان مدرسه که همه از معماران طراز اول آن زمان بودند، به کشورهای مختلف در اروپای غربی، آمریکا و همچنین اسرائیل مهاجرت کردند. همچنین شماری از معماران باهاوس که به شیکاگو رفته بودند، باهاوس جدید را در این شهر تأسیس کردند و به تربیت معماران جوان ادامه دادند.
این مسئله کمک قابل توجهی به ترویج سبک معماری باهاوس در سراسر جهان کرد و آن را به گفتمان مسلط در معماری و طراحی صنعتی مدرن تبدیل کرد، چنان که این مکتب هنری امروز نیز همچنان نفوذ جهانی خود را حفظ کرده است.
در گذر کوچه های خاموش عودلاجان
در محله ی عودلاجان، بناهای قدیمی و باارزش بسیاری وجود دارد. از جمله این بناها می توان به خانه ی امام جمعه اشاره کرد که از بناهای بسیار زیبای نیمه ی دوم قرن سیزدهم هجری است. این خانه، در قسمت شرقی خیابان ناصرخسرو (ناصری)، پایین تر از میدان امام خمینی، در کوچه ای به همین نام (امام جمعه) و به شماره پلاک ۳۷ قرار دارد. این بنا در اواسط دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار،۱۲۸۰ تا ۱۳۰۰ه.ش ساخته شده است.
امام جمعه
خانه منتسب به ظهيرالاسلام، امام جمعه تهران
سيدزين العابدين امام جمعه پسر سيد ابوالقاسم امام جمعه ملقب به ظهيرالاسلام بود. او دختر ناصرالدين شاه را از زني به نام ضياء السلطنه به همسري گرفت. پس از فوت پدرش چون ميرزا زين العابدين كوچك بود عموي او سيد مرتضي كفالت امور امام جمعهگي را عهده دار شد و زمانيكه به سن رشد رسيد به فرمان ناصرالدين شاه، امام جمعه تهران شد. پس از مرگ ظهيرالاسلام؛ او را در مقبره باشكوهي كه در زمان حيات براي پدرش ساخته بود و اكنون به سر قبر آقا شهرت داند، دفن كردند.
این خانه ی قدیمی، منزل میرزا آقاخان نوری – صدراعظم ناصرالدین شاه – بوده است که بعدها امام جمعه تهران آن را خرید و در آن منزل کرد. حاج سید ابولقاسم امام جمعه متولد ۱۲۸۲ ه.ق، پسر ارشد سید زین الدین امام جمعه و نوه ی دختری معیرالممالک (نظام الدوله) بود که پس از فوت پدر، امامت جمعه و تولیت مسجد شاه را برعهده گرفت. منصب امامت جمعه، مانند دیگر مناصب دوران متأخر قاجار، به سبب نزدیکی آنها با دستگاه حکومت در خانواده ایشان موروثی بود. وی چندی بعد با دختر مظفرالدین شاه، شکوه الدوله (زن سابق موقرالسلطنه) ازدواج کرد. حاج ابولقاسم امام جمعه از اواخر حکومت محمد شاه قاجار تا چندی بعد از مشروطه عهده دار منصب امامت جماعت تهران بود. وی در جریان مشروطه، به دلیل دشمنی با مشروطیت و تبعیت روس توسط هیئت مدیره ی متشکله ی مشروطه عزل و برادرش که از مشروطه خواهان بود به جای او امام جمعه تهران شد. در جریان به دارآویخته شدن شیخ فضل الله نوری در سال ۱۲۲۷، امام جمعه به سفارت روسیه پناهنده شد و پس از چندی با گرفتن تأمین از دولت، به وسیله سفارت روسیه به اروپا رفت. پس از چند سال اقامت در اروپا و سیاحت در آنجا با موافقت و اجازه دولت به ایران بازگشت و در سن ۶۲ سالگی در تهران در گذشت.
خانه امام جمعه
این ملک با مساحت حدود ۸۷۹ متر در دو طبقه ساخته شده است. طبقه ی اول حوضخانه و طبقه ی دوم شامل تالار تابستانی و زمستانی است که هر کدام با ارسی های کشویی از هم و از محیط خارج، جدا می شوند. در جلوی عمارت ایوانی با دو ستون بلند قرار دارد. این بنا از بناهای مسکونی اعیانی است که دو بخش اندرونی و بیرونی دارد. بخش اندرونی آن که برای سکونت افراد خانه و خدمه بوده، تخریب و به مدرسه تبدیل شده و بخش بیرونی که محلی برای پذیرایی از مهمانان امام جمعه بوده، تاکنون باقی مانده است. این خانه، مانند بسیاری از خانه های اعیانی سنتی ایرانی تزئینات مفصلی دارد و با نقاشی، گچبری و آئینه کاری تزیین شده است. در تزئینات این فضا از تصاویر زنان با پوشش غربی و تلفیق طرح های غربی گچبری در کنار هر آینه استفاده شده است. همچنین، مهرچاپ در میان قاب ها و ارسی هایی با سبک ایرانی به صورت گره چینی مشبک با شیشه های رنگی یا سه لابری با طرح های اسلیمی و غربی در کنار هم به کار رفته است. پیشانی شیروانی خانه از آرامگاه کوروش الهام گرفته است که نمونه ی آن در دیوانخانه کریمخان نیز وجود دارد.
خانه امام جمعه پیش از انقلاب در اختیار وزارت فرهنگ و هنر بود و اکنون در اختیار سازمان میراث فرهنگی کشور است. پس از طی مراحل انتقال مالکیت بنا به وزارت فرهنگ و هنر ازسال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۰ه.ش نخستین دوره تعمیرات بنا از جانب سازمان ملی حفاظت از آثار باستانی ایران صورت گرفت و از آن به منزله ی مرکزی برای آشنایی دانشجویان رشته های معماری و هنر با ویژگی های معماری سنتی مورد استفاده قرار می گرفته است. مرمت این خانه در سال ۱۳۵۱ه.ش به پایان رسید، اما در سال های بعد در اثر حوادث بسیاری از جمله، احداث پارکینگ طبقاتی در مجاورت آن، انفجار بمب در میدان امام و اصابت راکت به آن یا اصابت موشک رژیم بعثی در فاصله ۲۵ متری خسارات جبران ناپذیری دیده است.
بنای موجود بخشی از بناهای ساخته شده در دوران قاجار است که به مرور زمان تخریب شده و اکنون تعداد معدودی از آنها باقی مانده است. خانه های اصیل و ارزشمندی مانند خانه ی امام جمعه، می توانند با تغییراتی دوباره به ساختار شهری بازگردند و با اعطای کاربری جدید همچنان در فضاهای شهری باقی بمانند و از تخریب آنها جلوگیری شود.
لعاب
لعاب قشرنازك شيشه اي ياشيشه مانندي است كه (درفرايندلعابكاري) برسطوح بعضي اجسام سراميكي پوشش داده مي شود.ماده تشكيل دهنده لعاب راكه پودربسيارنرمي است بوسيله اي روي جسم موردنظر لعاب كاري مي كنند وسپس مي پزند. لعاب،تمام سطح جسم سراميكي راكاملا به صورت يك پوشش نازك مي پوشاند.لعاب هميشه دردماي كمتري نسبت به بدنه هاي سراميكي،به حالت خميري ومذاب درمي آيد،يعني نقطه خميري پايين تري دارد.
لعابكاري جسم سراميكي موجب تراكم،سختي،صيقلي ورنگي بودن آن مي شودوآن رادرمقابل بعضي ازعوامل شيميايي مستحكم وپايدارمي سازد.
لعاب،اجسام سراميكي متخلخل راكاملا متراكم وازنفوذ مايعات وگازها به داخل بافت آنها جلوگيري مي كندودرنتيجه ازتاثير خوردگي وعوامل نامساعد ديگر برآنها مي كاهد.
لعابهاي سراميكي درواقع يكي ازانواع شيشه ها هستندبدين جهت براي آشنايي با آنها لازم است اول به بررسي خود شيشه بپردازيم.
بيشتر موادي كه قشر جامدزمين راتشكيل مي دهند متبلور هستند وشكل بلورهاي انها نيز متفاوت است.علت تفاوت آنها به نحوه قرارگرفتن مولكولهاي آنها بستگي پيدامي كند.وقتي ماده متبلوري راحرارت مي دهيم مولكولها ارتباط ثابت خودرا ازدست مي دهند وحالتي بخودمي گيرند كه ذوب ناميده مي شود. موادي كه به حالت مذاب هستند ديگر بلوري درآنها مشاهده نمي شودولي پس از سردشدن اين بلورها مجددا به وجودمي آيند.موادي مانندكوارتزفاقدخاصيت اخيرهستند يعني پس ازسردشدن ديگر نظم مولكول هاي آنها به حال اول برنمي گرددوبه همان حالت بدون بلور باقي مي مانديعني حالت شيشه به خود مي گيرد.كوارتز در1710درجه سانتي گراد ذوب مي شود وبه شيشه تبديل مي گردد.شيشه اي كه بدين طريق بدست مي آيد بسيارمقاوم وسخت مي باشد.اگر ظروف شيشه اي معمولي رابدين طريق بسازند به علت ديرگدازبودن كوارتزبسيار گران تمام مي شودوبدين جهت ماده اي به كوارتزاضافه مي كنند تانقطه ذوب آنرا پايين بياورد.چنين موادي مي توانند سود ويا مرمر باشند.سود ومرر وكوارتز به وفور درطبعت يافت مي شوند وازآنها مي توان باقيمت ارزان شيشه ساخت.
لعاب نيزهمان كوارتزاست كه ماده اي به آن اضافه مي كنند تانقطه ذوب آن خيلي پايين بيايدومثلابه 1000درجه برسد.موادي كه نقطه ذوب كوارتز راپايين مي آورند اصطلاحا فلاكس ناميده مي شوند.اكسيديرب،كربنات دوسود،كربنات دوپتاس،كربنات ليتيم وبوراكس مي توانند چنين خاصيتي راداشته باشند.البته مخلوطي ازكوارتز وفلاكس پس ازذوب شدن بسيارسيال است وغلظت نداردوازجداره ظرف سرازيروجاري مي شود.براي رفع اين نقص ماده اي به آن دو اضافه مي كنند كه بتواند درموقع ذوب شدن به لعاب غلظت بدهد،چنين ماده اي مي توانداكسيدآلومينيوم باشد.اكسيدآلومينيوم راآلومينا مي نامند.
لعابي كه بدين طريق تهيه مي شود بيرنگ است وبراي رنگين نمودن آن بايد ازيك اكسيد رنگ كننده كمك بگيريم.
تعريف لعاب:
لعاب درنتيجه ذوب كردن مخلوطي ازسيليكات ها دردماي مختلف به وجودمي آيد. اتمهاي بعضي ازاين موادمذاب كه گرانروي آنها نسبتا زيادبوده،يعني اصطكاك داخلي آنهاشديداست،درحين انجمادنمي تواند مجددا نظم كامل بگيرند،بطوريكه امكان تشكيل جوانه بلور نمي يابند ودراين صورت همان حالت شيشه اي (بي شكل) خودراحفظ مي كنند.تفاوت بين بلورها وشيشه ها،درچگونگي تشكيل شبكه فضايي آنهاست.يونهاي موادبلوري،تشكيل شبكه فضايي منظم بلوري مي دهد،درصورتيكه درشيشه (لعاب) اين يونها نظم كافي حاصل نمي كندودرنتيجه شبكه اي نامنظم تشكيل مي دهد.
اكسيدها:
موادي كه درساختن لعاب بكارمي روندپس ازديدن حرارت تبديل به اكسيدمي شوند.اكسيديعني تركيب يك فلز با اكسيژن. مثلا وقتي آهن زنگ مي زنددرواقع آهن بااكسيژن تركيب شده است.درلعابسازي آشنايي بااكسيدها بسيارلازم است بدين جهت مابه شرح آنهايي كه درلعابسازي دخالت دارندمي پردازيم:
سيليسSIO2:
سيليس يا كوارتزيكي ازاكسيدهاي اصلي موجود درلعاب است.مقدارسيليس درلعاب به درجه حرارت لعاب بستگي پيداميكند يعني در درجات پايين مقدارسيليس كم و دردرجات بالا مقدار آن بيشتر مي شود.60% قشرجامد زمين راسيليس تشكيل مي دهد. سيليس ماده اي سخت و بادوام است وكمتر تحت تاثير تغييرات شيميايي قرارمي گيرد وهمين خاصيت آن را براي لعاب سازي مناسب نموده است.لعاب هاي درجات بالا كه سيليس بيشتري دارند نسبت به لعاب هايي كه سيليس كمتري دارند مقاوم ترندوجود مقدارزياد سيليس درتركيبات لعابي هيچ عيبي نداردوفقط نقطه ذوب لعاب رابالا مي برد.
آلوميناAL2O3:
اگرچه مقدار اين اكسيد درلعاب بسيارناچيز است ولي وجود ان اهميت بسزايي دارد زيرا هم به لعاب غلظت مي بخشد وهم ازمتبلورشدن ان جلوگيري مي كند.
آلومينا ماده ديرگذاري است كه در2040درجه سانتي گرادذوب مي شودبههمين جهت مقدارزيادآن درلعاب ازذوب شدن آن جلوگيري مي كند.هرلعابي كه آلومينانداشته باشددرموقع سردشدن كدرمي شود.آلومينا همچنين دوام وسختي لعاب رازيادمي كند.
اكسيدسديمNA2O:
اكسيدسديم فلاكسي قوي بشمارمي رودودرلعاب هاي ديرگداز وزودگدازسهم مهمي دارد.لعاب هايي كه اكسيدسديم دارندمي توانندتحت تاثيراكسيدهاي رنگ كننده رنگ هاي جالبي رابه وجود بياورند.مثلا رنگ فيروزه اي از اضافه نمودن اكسيدمس به لعاب سديم داربوجودمي آيد.ضريب انبساط سديم زياداست وباعث مي شودكه لعاب ترك بخورد.عيب ديگر لعاب سديم دراين است كه نرم وقابل خراشيدن بوده ودراسيدحل شده ودرمجاورت هوانيز تجزيه مي شود.بسياري ازشاهكارهاي سفالي ايران بعلت عوامل اخيرازبين رفته اند.منابع سديم اغلب درآن محلولندوتنها فلدسپات هايي كه سوددارنددرآب غيرمحلول مي باشند.
اكسيد پتاسيمK2O:
وجوداكسيدپتاسيم درلعاب هماننداكسيدسديم بوده ولي ضريب انبساط آن كمترازضريب انبساط سديم است.اكسيدمنگنز درلعاب پتاسيم داربنفش متمايل به آبي ودرلعاب سديم داربنفش متمايل به قرمز به وجودمي آورد.
اكسيدسربPbO:
اكسيد سرب يكي ازفلاكس هاي قوي بشمار مي رود ودربيشتر نقاط دنيا ازآن استفاده مي شود.نقطه ذوب اين اكسيدپائين است ودرحدود886 درجه سانتيگراد مي باشد. اكسيدهاي رنگ كننده درلعابهايي كه اكسيدسرب دارندرنگ هاي شفاف ومتنوعي رابوجودمي آورند.ضريب انبساط سرب كم است وبابيشترسفال ها سازگار مي باشد.
ولي اكسيدسرب صرف نظرازمزاياي فوق عيوبي نيزدارد.مثلابايد درمحيط اكسيداسيون حرارت ببيند(كوره اي كه درداخل آن جريان هواوجودداردمانند كوره هاي سنتي) واگر با دود يا شعله تماس حاصل كندسياه مي شود(محيط ريداكسيون يا احياء). لعاب هاي سربي همچنين دردرجه حرارت هاي بالاتراز1200درجه فرارميشوندوبه همين جهت در درجات بالا آنرابكارنمي برندوبه جاي آن ازموادديگري استفاده مي كنند.
يكي ازعيوب ديگر ان سمي بودن آن است زيرا سرب به معده وروده ها واردشده وجذب خون مي شود.اگردست بريدگي داشته باشد ازآنجا واردبدن مي شود.معالجه سميت هاي ناشي ازسرب كاري مشكل است .درقرن گذشته درانگلستان راجه به اين موضوع قوانيني وضع شدومسئله استعمال اكسيدهاي سرب درلعابسازي طرف توجه قرارگرفت. سميت ازسرب يك مسئله جدي است وآنرانبايد دست كم گرفت. ازريختن كوچكترين ذره آن به داخل غذا يا آلوده شدن سيگار به آن بايدجلوگيري كرد. ازپاشيدن آن به وسيله پمپ برروي ظرف نيز بايد خوداري كرد.سرب بتدريج دربدن جمع مي شودوعوارض خطرناكي رابوجودمي آورد.ولي لعاب سربي اگر فريت شود كاربا آن ندارد.
ظروفي كه بالعاب سربي لعاب داده شده اندتحت تاثيراسيدهاي ضعيفي كه درگوجه فرنگي،سركه وآب ميوه جات وجوداردمقداري از سرب آن به صورت محلول درمي آيدالبته مقدارآن ناچيز است ولي اگرروزانه بطورمرتب ازآنها استفاده شود مقدارسرب دربدن افزايش مي يابدومسموميت ايجاد مي كندوبراي اينكه سميت لعاب رابه حداقل برسانيم بايد نسبت مولكولي سيليس به سرب راسه به يك بگيريم وهمچنين درلعاب سربي بايد اكسيدهاي گروه RO وR2O وجودداشته وآلومينانيزتا حدممكن درآن زيادباشدوحرارت رانيزبايدبه بالاتراز1050رساند.لعاب هاي سربي اگردركوره هاي برقي پخته شده باشندبيشترازلعاب هايي كه دركوره هاي نفتي پخته شده انددراسيدها محلولند.هرقدرضخامت لعاب بيشترباشد خاصيت محلول بودن آن بيشتر مي شود.وجوداكسيدمس درلعاب اين خاصيت را افزايش مي دهدوازآنها نبايدبراي ظروف غذاخوري استفاده كرد.درآمريكا نيزراجع به لعاب هاي سربي قوانيني وضع شده است.
1- تركيبات سربي نظيرسرب سفيد،سرنج وسرب زرد(ليتاژ) سمي هستندوبايدبااحتياط با آنها روبروشد.
2- بجاي استفاده ازاكسيدسرب درلعاب بايد ازسيليكات سرب كه سميت ندارداستفاده كرد.
3- خوردن وآشاميدن درظروف لعابي سربي كه نقطه ذوب آن پائين است خطرناك است.
4- لعاب هاي سربي كه آلومينا وسيليس بحد كافي دارندوهمچنين حاوي اكسيدهاي مختلف مي باشندخالي ازخطرند.
اكسيد كلسيمCaO:
بيشترلعاب ها اكسيد كلسيم دارند.نقطه ذوب اكسيدكلسيم 2572درجه مي باشدودرلعاب هاي درجه حرارت هاي بالا خاصيت فلاكسي دارد.وجود كلسيم درلعاب باعث ازدياد دوام آن مي شود.اكسيدكلسيم روي رنگ ها تاثيرمهمي ندارد.كلسيم اگردرلعاب سربي به كار رود استحكام آنرا زيادميكند ولي ازيادمقداردرصدآن درلعاب باعث ماتي وزيري مي شود.
اكسيدباريمBaO:
عمل اكسيد باريم وكلسيم درلعاب شبيه به هم اند.باريم دردرجه حرارت هاي بالا خاصيت فلاكسي داردولي چندان فعال نيست.اگراكسيدباريم درلعاب مصرف شودباعث ماتي وصافي سطح آن مي شود.درلعاب هايي كه مقداربرن زيادباشدوجوداكسيدباريم ايجادماتي نمي كند.وجوداكسيدباريم درلعاب ها بادرجه حرارت بالا وشرايط ريداكسيدن(دودزدگي) ايجادرنگ فولادي يابرگ بيدي مي كند.