دیوارسبز

مجموعه دیوار سبز سارا با ارایه بهترین متریال آماده ارایه خدمات طراحی و اجرای دیوار سبز طبیعی با بیش از 50 پروژه اجرایی آماده خدمات به شما عزیزان می باشد.

سایت رسمی جهت دریافت کاتالوگ

www.saragreenwall.com

دیوار سبز سارا

دیوار سبز سارا

مجری دیوارسبز هوشمند

از مزایای دیوار سبز

1-فیلتروتهویه هوا

2-ایده ای امروزی و مدرن

3-روح بخشیدن به محیط

4-اجرای دیوار سبز در داخل و خارج بنا

5-همیشه سبز بودن

6- نگهداری آسان

7-بدون نیاز به نور طبیعی

8-سیستم آبیاری هوشمند

9-افزایش ارزش بنا

  • برای جداسازی فضاهای داخلی و خارجی می‌توان از دیوار سبز استفاده کرد
  • بهتر است به قابلیت چسبندگی اجزای به کار برده شده برای رشد گیاهان توجه داشت
  • گیاهی را باید انتخاب کرد که مناسب با شرایط محیط، آب و هوا و ابعاد مورد نظر باشد
  • ابعاد مورد نظر باید کاملا با گل و گیاه پوشیده شود و فضای خالی برای آن دیده نشود
  • سیستم آبیاری، نور مورد نیاز و همینطور شرایط محیطی برای گل و گیاهان به کار برده شده، باید در نظر گرفته شود

جمع‌بندی

برای اینکه بتوان منظره‌ای زیبا را برای فضا ایجاد کرد، بهتر است از دیوار سبز استفاده کرد که مزایای بسیاری دارد. البته بهتر است نگهداری از آن را به طور کامل در نظر داشت و در فواصل زمانی مختلف مرمت و بازسازی یا رسیدگی روزانه به گیاهان و زیبایی آنها را در نظر داشت.

مشاوره و فروش :09122654783-09392654783

طراحی پارک علم و فناوری دانشگاه خوارزمی

 

تبریک سال نو

شیشه عطر بهار لب دیوار شکست 

وهواپرشدازبوی خدا

همه جا آیت اوست

دیدنش آسان است

سخت آن است نبینی اورا...

                          یا مقلب القلوب والابصار  

                                                  یا مدبراللیل والنهار

يا محول الحول والاحوال .حول حالنا الي احسن الحال.

سال 1395 شمسي برتمام ايرانيان مبارك.

مديروبلاگ

ادامه نوشته

چگونه پرسپکتیو رسم کنیم

چگونه یک پرسپکتیو رسم کنیم ؟


سه نما:

براي شناخت كامل يك حجم بايد سه نمای آنرا داشته باشیم (مشخصات کامل اندازه، حجم، ارتفاع، ضخامت).

سه نماه= 1- نمای جلو (نمای مقابل) 2- نمای سر (نمای بالا) 3- نمای پهلو (جانبی).

نمای جلو:

نمای اصلی یک حجم.

نمای پهلو یا جانبی:

چنانچه حجم را در حالی که نمای جلوی آن دیده میشود 90 درجه بگردانیم نمای سمت چپ حجم را خواهیم دید که این نما ارتفاع، ضخامت مکعب مستطیل را به ما نشان میدهد.

نمای سر (بالا – افقی)

چنانچه مکعب مستطیل را در حالی که نمای جلوی آن دیده میشود 90 درجه به سمت پائین بچرخانیم نمای بالای آن دیده میشود که این نما نیز عرض و ضخامت حجم را نشان میدهد ( بنابراین با ترسیم سه نما اندازه اصلی یک حجم بدست می آید).


پرسپکتیو

خصوصیات هر پرسپکتیو:

1- فاصله                           2- زاویه دین              3- ارتفاع ناظر


سه بعدی

-        تصاویر مجسم و موازی شامل قائم، مایل (ابلیک) که قائم شامل ایزومتریک و دیمتریک.

-        تصاویر مجسم مرکزی (پرسپکتیو)


ایزومتریک:

رسم ایزومتریک براساس اصول سه محورOx,Oy.Oz   میباشد. در این حالت دو محور Ox.Oy با خط افق زاویه 30 درجه و محور Oz عمود بر خط افق در نقطه O رسم میگردد. اندازه این نوع تصاویر تصویر مجسم با مقیاس 1:1 میباشد.

لازم به توضیح است که طول هر خط در تصاویر ایزومتریک بر روی سه محور به اندازه 82/0 طول واقعی میباشد.در واقع ترسیم اضلاع تحت قاعده ایزومتریک به اندازه 18% از اندازه اصلی بزرگتر رسم میشوند و آن بدلیل سهولت در امر نقشه کشی میباشد.


دیمتریک:

ترسیم دیمتریک نیز بر اساس رسم سه محور کمکیOz,Oy,Ox بوده ، معمولاً محور Oy تحت زاویه حقیقی 25ً و 41 درجه قابل ترسیم است که با تقریب اضافی اندازه آن بر 42 درجه انتخاب میگردد. محور Ox تحت زاویه 7 درجه واقع شده به اندازه طول هر خط بر روی محور Ox,Oz  برابر با 94/0  طول حقیقی و اندازه خط روی محور Oy به انداز 47% طول واقعی میباشد.بر روی محور Oy به اندازه 2/1 طول حقیقی و دو اندازه دیگر و برابر طول حقیقی ترسی میگردد که به اندازه 6% از اندازه واقعی بزرگتر است.

رسم زاویه های 7 درجه و 42 درجه در تصویر دیمتریک:

اول خطی را رسم کرده و آنرا به 7 قسمت مساوی تقسیم، اولین قسمت را امتداد میدهیم به طرف محور x و زاویه بوجود آمده از این امتداد تقریباً 7 درجه میباشد. و در آن سمت هفتمین قسمت از خط تقسیم شده برابر 42 درجه میباشد. (البته این زاویه ها به صورت تناسبی بوده).


نحوه ترسیم دایره در پرسپکتیو

در مرحله اول دایره را در یک مربع محیط میکنیم و در مرحله بعد مربع را رسم کرده و بعد از رسم مربع دو عمود اخراج میکنیم از چهار گوشه مربع و همچنین از تلاقی این عمود ها دو نقطه بوجود می آید که با مرکزیت هریک از این دونقطه شعاعی رسم میگردد که با رسم این دو نیم دایره یک بیضی بوجود میآید که (دایره در پرسپکتیو تبدیل به بیضی میشود).


مایل (ابلیک):

که شامل کاوالیر ، جنرال، کابینت، پلان ابلیک، نما ابلیک که هریک از اینها را با رسم شکل نشان میدهیم.


1 - کاوالیر: تمام اندازه ها حقیقی .

2-    جنرال: هر سه ضلع اندازه 3/2 یا 4/3 کوچکتر میشود.

              
کابینت: تمام اندازه ها نصف میشود.

3-  پلان ابلیک: اندازه ها حقیقی که به دوصورت دو زاویه 45 درجه و دیگری بصورت یک زاویه 30درجه و یک زاویه 60 درجه میباشد.

 

4-  نما ابلیک: خط Y 2/1 اندازه حقیقی.


چند اصطلاح:

Station Point = SP                نقطه دید

E  =(eye)                               چشم

Graund line = G L               خط زمین

Pletute Plane = PP               صفحه مجازی

Horizoh line = HL                خط افق

خط افق= خطی که آسمان را به زمین می دوزد.


نکته: اگر صفحه تصویر بین شکل و ناظر باشد هر چه به ناظر نزدکتر شود تصویر کوچکتر و اگر این صفحه پشت ناظر قرارگیرد تصویر بزرگتر میگردد.


برای ترسیم یک پرسپکتیو:

1-    صفحه تصویر و خط افق و خط زمین را ترسیم میکنیم.

نکته: فاصله خط زمین و خط افق همان ارتفاع ناظر میباشد. H

2-  اکنون نقطه مرکز دید را (E) در جایی نزدیک به صفحه تصویر ترسیم مینمائیم. با در نظر گرفتن این موضوع که هرچه نقطه دید به تصویر نزدیکتر باشد پرسپکتیو بزرگتر میشود و بلعکس.

3-  با توجه به زوایای دید مناسب برای دیدن یک شی زاویه های 60 و 30 درجه از نقطه دید ترسیم کرده تا صفحه تصویر را قطع کند از این نقطه عمودی بر خط افق رسم میکنیم تا خط افق را در نقاط VP1,VP2 قطع کند.

4-  سپس برای بدست آوردن ارتفاع یکی از اضلاع موازی مخروط را (که ضلع موازی مخروط 30درجه پیشنهاد میشود) را امتداد داده تا صفحه تصویر را در نقطه H قطع کند. نقطه H نیم خطی بر صفحه تصویر رسم میکند که این نیم خط را محل تقاطع نیم خط H, HB` با خط زمین (GL) نقطه صفر ما محسوب میگردد که این نقطه راO نامگذاری میکنیم  از نقطه O به میزان ارتفاع شکل جدا کرده و آن را H محسوب میکنیم.

اکنون برای بدست آوردن پرسپکتیو چهار ضلعی A,B,C,D به ترتیب زیر عمل میکنیم.

از نقطه E  (نقطه مرکز دید) به هریک از رئوس A,B,C,D وصل کرد و امتداد داده  تا صفحه تصویر را در نقطه A1,B1,C1,D1 قطع کنید. از هریک از این نقاط عمودی بر صفحه  تصویر رسم میکنیم و آنها را به ترتیب A0,B0,C0,D0 مینامیم، با در نظر گرفتن اینکه نزدیک رأس به ما نقطه A میباشد از Vp1 به نقطه Oوصل کرده تا خطوط A0, B0 را در نقاط A`,B` قطع نمائیم خط A`B` پرسپکتیو AB میباشد سپس از A` به Vp2 وصل کرده تا خط D0 را در نقطه D` قطع نماید از نقطه D` به Vp1وصل نمایم تا خط CO را در نقطه C` قطع نماید اکنون میتوانیم با وصل کردن نقاط B`,C` به یکدیگر چهارضلعی A`,B`,C`,D` را بدست آوریم.

 برای رسم ارتفاع این حجم

از Vp1 به H وصل مینمائیم وآن را امتداد می دهیم تا A0 , B0در نقاطA`B`قطع نماید ادامه ترسیم همچون مرحله پیش میباشد.

1-   پس از پاک نمودن خطوط اضافه ونیز خطوط ندید(برای نشان دادن خط ندید هم میتوان از خط چین استفاده نمود)هال پس از پاک کردن خطوط ندید مکعب A`,B`,C`,D` - A",B",C",D"نمایان میشود.

2-   توصیه>مخروط دید را 30و60درجه ترسیم کنید.
ترسیم پرسپکتیو به گونه ای که به جای سقف کف دیده شود:

3-   همانند تمرین قبل این کار را نجام می دهیم تا جایی که ارتفاع را بدست می آوریم وبه جای اینکه از روی خط اچ ال جدا کرده و به بالا می بریم هال ادامه مراحل همانند تمرین قبل است.


پرسپکتیو1نقطه ای:

همانند قبل خطوط زمین و افق وصفحه تصویر را رسم میکنیم ولی خروط دید را 45درجه رسم میکنیم ونقطه گریز را عمودی رسم می کنیم از نقطه دید ناظر خط HL را قطع کند(Vp)بعد برای بدست آوردن ارتفاع ضلع بالایی را امتداد می دهیم تا روی خط زمین مستطیلی درست شود بعد از نقطهE  مانند حالت قبلی به نقاط مستطیلی وصل کرده و عمودی اخراج می کنیم سپس از نقطه Vp به A1 وبعد به سمت B1 وصل می کنیم به طوری که ارتفاع را درصفحه (روی خط زمین قطع کند)

سپس از نقطهVpدوباره بهA1,B1وصل می کنیم این بار از روی ارتفاع وصل می کنیم.

پرسپکتیو یک نقطه ای(شیوه دوم)


طریقه ترسیم دایره در پرسپکتیو30و60درجه:

همانند گذشته بعد از ترسیم مخروط دید وقرا دادن دایره در آن دایره را در مربعی محاط کرده به طوری که دایره بر روی وسط هر ضلع مربع با مربع نقطه تقاطعی ایجاد کند

هال از نقطه دید به هر یک از این نقطه تقاطع خطی رسم کرده و امتداد می دهیم تا به خط زمین برسد.هال از امتداد این 4خط به صورت قائم چهار گوشه دایره به دست می آید که همانند قبل که گفته شد دایره در پرسپکتیو به صورت بیضی نشان داده می شود.

نکته:برای ترسیم دایره بهتر است که دایره دورتر از نقطه دید باشد تا دایره پرسپکتیو جالب تری به تصویر کشیده شود.


طریقه ترسیم گنبد در پرسپکتیو30و60درجه:

همانند ترسیم دایره است فقط با فرق اینکه به این دایره نیز ارتفاعی داده می شود.


طریقه کشیدن پنجره در پرسپکتیو 30 و 60 درجه:

برای این کار همانند گذشته مخروط دید را رسم کرده، حال پلان را در آن قرار میدهیم که خطی از پلان موازی با 30 درجه و خطی دیگر موازی با 60 درجه همانند قبل خطوطی را از نقطه دید به تمام گوشه های اضلاع رسم کرده تا خط تصویر امتداد میدهیم حال از اینها عمودهای اخراج میکنیم مانند تمرین گذشته. از پنجره ای در پلان بود خطوط را اخراج کردیم و با امتداد این خطوط و جدا کردن ارتفاع از زمین که ارتفاع پنجره از زمین محسوب میشود و با کم کردن ارتفاعی از سقف کف و سقف پنجره بدست میآید حال پنجره را در پرسپکتیو مشاهده میکنید البته با دیدن ضخامت دیوار این پنجره یا این شکل به صورت جزابتری مشاهده میشود.


طریقه کشیدن قوس در پرسپکتیو 30 و 60 درجه:

برای این کار همانند گذشته مخروط دید را رسم کرده، حال پلان را در آن قرار میدهیم که خطی از پلان موازی با 30 درجه و خطی دیگر موازی با 60 درجه همانند قبل خطوطی را از نقطه دید به تمام گوشه های اضلاع رسم کرده تا خط تصویر امتداد میدهیم حال از اینها عمودهای اخراج میکنیم مانند تمرین گذشته. که فقط برروی قوسی که در پلان مشاهده میشود نقطه ای مگذاریم و آنرا هم امتداد میدهیم که این نقطه در پرسپکتیو همان نقطه اوج قوس میباشد این کار همانند کشیدن پنجره است که ارتفاع آن تا سطح زمین و ارتفاع آن تا سقف را جدا میکنیم و از گوشه ها به نقطه اوج قوس وصل میکنیم بصورت نیم دایره حال قوس ما کامل است.

گالری ماپیچ ساکلر

گالری ماپیچ  



گالری مارپیچ ساکلر از خانم زاها حدید 

گالری مارپیچ زاها حدید در 25 سپتامبر 2013 در باغ کنزینگتون لندن افتتاح شد و ساختمان اصلی گالری در عرض رودخانه قرار دارد. شکل مارپیچ گالری باعث اشغال شدن فروشگاه 200 ساله اطراف گالری شده است. زاها حدید معماری ساختمان قدیمی آجری را برای ایجاد فضای گالری جدید بازسازی کرد. سپس منحنی هایی را  برای کافه و فضای اجتماعات از یک طرف ساختمان گسترش داد.
ساختار کششی جدید بکار رفته در گالری از منسوجات فایبر گلاس ساخته شده است و سایبانی سفید و کاملا روان را فراهم آورده است.امتدادهای منحنی ها در سه نقطه از ساختمان از اطراف محیط دیده می شود که با یک دیوار شیشه ای فریم لس داخل گالری مشاهده می شود.
گالری توسط پنج ستون فولادی مخروطی شکل با قابهای بیضی شکل برای نورگیری طبیعی بر روی آنها ، ساختمان را حمابت می کند.
مبلمان موجود در گالری به نحوه ای انتخاب شده اند که ساختار و معماری گالری را منعکس کند.
به گفته معماران گالری فرم طراحی شده به صورت آرام و جامد با یک نور شفاف، گسترش حرکتی در ساختمان های کلاسیک قرن معاصر است که در واقع ترکیب قدیم و جدید که یک ترکیب متضاد است را خلق کرده است.
 برای ساختمان اصلی معماران سقفی جدید اضافه کردند که بین نمای اصلی خارجی ودیوارهای محوطه خارجی قرار گرفته باشد.
مجموعه ای از نورگیرها اجازه می دهد که فضا به طور طبیعی روشن شود اما در صورت لزوم به وسیله پرده فضا را تیره می کنند. 


پنجم اسفند روز مهندس مبارک

پنجم اسفند روز مهندس مبارک

پيام فيديك

 

مهندسان بيشترين سهم را در دستيابي به كيفيت زيست كنوني ، كه از آن بهره مند هستيم ، داشته اند. آب پاكيزه و سالم ، سيستم ترابري كارآمد ،مهار شدن مخاطرات سيل و طغيانها ، مديريت مواد زائد ، ساختمانهاي مقاوم در برابر زلزله ، طرحهاي توليد و توزيع نيروي برق و نظائر آنها ، همه دستاوردهاي مهندسانند ، اما اغلب در گمنامي واقعي به انجام رسيده اند. ما مهندسان - وتنها ما - در اين باره مقصريم ، زيرا نخواسته ايم و يا غفلت كرده ايم كه به ازاي اين فضائل ، كسب اعتبار كنيم. اين كوتاهي را چگونه بايد جبران كرد؟

 

گام نخست : بايد وظيفه خود را به خوبي انجام دهيم وآن را با هيجان به دنيا بازگو كنيم. بگذار مردم ، دنيايي بدون مهندسي ، "اين عنصر خلاقيت" ، را مجسم كنند ، دنيايي بدون پلها ، ساختمانهاي بلند ، آب پاكيزه و نيروي برق ، ارتباطات و ترابري سريع ، بدينسان ، كارهاي سترگ ما در چشم اندازي شايسته قرار مي گيرند. در آن موقع ، ما بايد از افزودن پيشوند "مهندس" به اسم خود ، همانطور كه برخي از همكاران ، در اروپا و آمريكاي لاتين عمل مي كنند ، به وضوح نشان دهيم كه "به حرفه خودمباهات مي كنيم."

 

گام دوم : ما بايد خواستار آن باشيم كه خدمات ما بر مبناي عملكرد ، ارج نهاده شوند و مثل يك كالا مورد خريد و فروش قرار نگيرند. اگر قدر و منزلت حرفه ما با ساير حرفه هاي عملي ، همانند پزشكي همسنگ نباشد ، بهترين مغزهاي تعليم يافته ، مهندسي مشاور را انتخاب نخواهند كرد.

 

تامين آينده : بگذار از سايه گمنامي بدر آييم و و سركردگي چالشها براي رويارويي با دنياي قرن بيست و يكم را به عهده گيريم. ما بايد بانگ توانمند دفاع از امر حفظ و كاربرد خردمندانه منابع موجود باشيم. بگذار از حرف زدن با خودمان در گذريم و با كساني كه ميتوانند پندار ما را تقويت كنند ، ارتباط برقرار كنيم ، صداي ما شنيده نخواهد شد مگر اينكه پا از ميان جمعيت تماشاگر بيرون نهيم و به روي صحنه بيائيم.

 

حرفه ناپيدا ، قدمي به پيش بگذار و از تاريكي به در آي

 

 

ويليام - د- لوئيز- رئيس فيديك

برگردان به فارسي :شادروان مهدي قاليبافيان

 

شرح وظایف مهندسین مشاور

شرح وظایف مهندسان مشاور

 

این که مهندسان مشاور چه نقش و وظیفه ای در چرخه فعالیت صنعت دارند و حضور آنها چه منافعی دارد ، نظر عده ای از متخصصان این صنعت را به خود جلب کرده است . برای شناخت خدمات و وظایف گروه مهندسان مشاور ، مراحل انجام کار آن‌ها بشرح زیر آورده می‌شود .
لازم به توضیح است که وظایف تشریح شده مربوط به مهندسان مشاوری است که مشاوره طرحهای عمرانی را برای کارفرما انجام می‌دهند و حدود خدمات و شرح وظایف مهندسین مشاور که عهده دار وظیفه مشاوره برای پیمانکاران می‌باشند متفاوت خواهد بود.

 

مرحله اول – مطالعات مقدماتی
مرحله‌دوم – انجام مطالعات تفصیلی و تهیه اسناد مناقصه
مرحله سوم – انجام مناقصه و نظارت
مرحله اول : مطالعات مقدماتی
مطالعات مقدماتی شامل دو قسمت اساسی است :
الف – شناسایی و بررسی اولیه
ب – تهیه طرح مقدماتی
الف – شناسایی و بررسی اولیه
۱-   مذاکره و تبادل نظر با کارفرما و کسب اطلاعات از نیازمندی‌های طرح
۲-   مطالعه و بررسی نیازمندیهای کنونی و آتی طرح
۳- تحقیق و بررسی در مورد مصالح ساختمانی محلی ، لوازم و تجهیزات و تأسیسات ، نیروی انسانی و همچنین پیش بنیی نوع مصالح اصلی و تأسیسات ساختمان که مورد استفاده قرار خواهد گرفت .
۴-   تعیین فضاهاوسطوح لازم،مقیاس‌ها وروابط بین قسمت‌ها و اجزاء تشکیل دهنده‌طرح
۵-   تهیه نقشه‌های شماتیک
۶-   تهیه یک برآورد اولیه از هزینه اجرای طرح
ب – تهیه طرح مقدماتی
۱- بــررسی راه حل‌های مختلف و تعیین بهترین و مناسب ترین آن‌ها با توجه بــه اعتباراتی که برای اجرای طـرح پیش بینی شده است در این بررسی باید نهایت کوشش برای صرفه جویی صورت گیرد.
۲- مهندس مشاور در طرح مقدماتی باید نیازهای کنونی را تعیین کرده و طرح مقدماتی را که شامل این قسمت‌ها است تنظیم و برای تصویب کارفرما تسلیم کند :
الف – اطلاعات درباره نیاز‌های کنونی و گزارش توجیهی درباره طرح پیشنهادی شده
ب – ذکر مشخصات اصلی اجزای طرح و تنظیم صورت برآورد هزینه با توجه به حدود خدمات موضوع قرارداد
ج   – نقشه‌های مربوط به طرح مقدماتی
د   – گزارش ضمیمه از قبیل نتایج آزمایش‌های خاک ، آب ، آبده چاه و…
هـ   – زمان تقریبی لازم برای اجرای مراحل مختلف طرح و برنامه در مرحله دوم
تذکر : هنگام تنظیم طرح مقدماتی ، تأمین هماهنگی طرح با سایر طرح‌های مشابه و همچنین توسعه آینده مراعات خواهد شد . در ضمن در موقع تنظیم طرح مقدماتی باید کمیت و کیفیت نیروی انسانی در حوزه عملیات طرح مربوط چه از نظر اجرای طرح و چه از نظر بهره برداری آینده مورد توجه مشاور قرار گیرد و توصیه لازم را به کارفرما بکند.
مرحله دوم : انجام مطالعات تفصیلی و تهیه اسناد مناقصه
خدمات و وظایف مهندس مشاور در مرحله دوم به این شرح است :
۱- بررسی کامل و جامع درباره مصالح و سایر منابع محلی و مسایل مربوط به زمین شناسی ، هواشناسی ، آب آشامیدنی ، آب‌های زیرزمینی ، تأمین و توزیع برق ، شبکه فاضلاب و سوخت و سایر شرایط مهم عمومی‌و محلی که برای تهیه پروژه و اخذ تصمیم راجع به خصوصیات آن لازم است.
۲-   تهیه مشخصات فنی عمومی‌و خصوصی و تهیه جدول مقادیر کار
تبصره ۱- مهندس مشاور باید مشخصات فنی را طوری تنظیم کند که لااقل سه پیمانکار یا سازنده یا پیشنهاد دهنده ، بتوانند در مناقصه شرکت کنند.
تبصره ۲- مهندس مشاور همچنین باید در مورد تجهیزات در شرایط پیمان متذکر شود که نظارت بر ساخت و آزمایش محصول ، باید به وسیله کارفرما یا مؤسسات فنی دارای صلاحیت که به عنوان نماینده کارفرما انتخاب می‌شوند انجام شود و پیمانکار موظف به همکاری در این خصوص است .
تبصره ۳ – در شرایط مناقصه بایددستور داده شود که پیشنهاد دهندگان در مناقصه برنامه کلی کار خود را که بعداً‌ با توافق بین کارفرما و مهندس مشاور و پیمانکار قابل اصلاح خواهد بود به ضمیمه اسناد مناقصه تنظیم کنند مرحله سوم : انجام مناقصه و نظارت
شروع مرحله مناقصه و نظارت با ابلاغ کتبی کارفرما خواهد بود . این مرحله خود شامل سه قسمت اساسی است :
اول- انجام مناقصه و تعیین پیمانکار یا پیمانکاران
دوم – نظارت بر اجرای کار
سوم – نظارت در دوره نگهداری
اول – انجام مناقصه و تعیین پیمانکار یا پیمانکاران
الف – مهندس مشاور موظف است پس از دریافت دستور کتبی کارفرما مبنی بر شروع مرحله مناقصه و نظارت با رعایت کلیه مقررات معمول ، تشریفات انتخاب ، دعوت از پیمانکاران برای مناقصه ، قیاس پیشنهادات ، تهیه گزارش توجیهی نتیجه مناقصه و تعیین برنده را براساس دستورالعمل‌های مربوطه به این ترتیب انجام دهد :
۱- در مورد شرکت‌های واجد صلاحیت تحقیق کرده با سازمان‌های ذیصلاح و کارفرما در انتخاب پیمانکاران همکاری کند.
۲-   در مهلت مقرر به پیمانکاران انتخاب شده برای شرکت در مناقصه‌ها دعوتنامه بفرستد.
۳- نسخه‌های کافی از اسناد مناقصه را به شرکت‌های دعوت شده بدهد . ( بهای اسناد مناقصه که مهندس مشاور به شرکت کنندگان در مناقصه می‌فروشد با موافقت قبلی کارفرما تعیین خواهد شد).
۴- در صورت مراجعه اطلاعات اضافی و توضیحات کافی را در اختیار شرکت کنندگان در مناقصه قرار دهد (‌اطلاعات اضافی باید در اختیار تمام شرکت کنندگان گذاشته شود).
۵-   اصلاحیه‌های لازم برای اسناد مناقصه را پس از دریافت مصوبه لازم ، صادر کند.
۶-   در کمیسیون‌های مختلف مربوط به مناقصه شرکت کند.
۷-   از وضع پیشرفت مناقصه گزارش تهیه کرده و ارایه کند.
۸-   با کارفرما در مذاکره با برنده مناقصه همکاری کند.
ب – کارفرما پس از بررسی گزارش مشاور ، برنده مناقصه را تعیین و اعلام می‌کند و پس از آن مهندس مشاور نسخه‌های پیمان و پیوست‌های آن را صادر می‌کند.
ج   – کارفرما پس از امضای پیمان ، نسخه‌هایی از آن را به مشاور برای مبادله با پیمانکار می‌دهد.
دوم – نظارت بر اجرای کار
۱-   مهندس مشاور باید برنامه تفصیلی اجرایی پیشنهادی پیمانکار را که باید براساس برنامه کلی کارباشد پس از رسیدگی و اصلاح و تأیید کارفرما به پیمانکار ابلاغ کند .
۲- مهندس مشاور باید طبق نقشه‌ها و مدارک ، اراضی و نقاط اصلی کار را ضمن صورت مجلس به پیمانکار تحویل دهد.
۳- مهندس مشاور باید نقشه‌ها ، محاسبات ، طراحی‌ها و روش‌های آزمایش مربوط به تجهیزات مختلف موضوع پیمان را قبل از اقدام پیمانکار به سفارش ، رسیدگی و تأیید کند و مطمئن شود که مارک محصولات و مشخصات آن‌ها با مشخصات تجهیزاتی که پیمانکار به ضمیمه پیشنهاد خود ارایه کرده است یکسان باشد.
۴- مهندس مشاور هنگام تحویل تجهیزات به کارگاه و نصب آن‌ها موظف است آن‌ها را بازرسی کرده و آن‌ها را از نظر کیفیت و کمیت با مشخصات تأیید شده قبلی تطبیق دهد.
۵-   باید از تمام دستورها و مکاتبه‌ها با پیمانکار و نقشه‌ها نسخه ای برای کارفرما بفرستند.
۶- مهندس مشاور باید نظارت کار را با کارکنان خود که به طور مرتب تمام فعالیت‌ها را بازدید می‌کنند انجام دهد . مطابق بودن عملیات پیمانکاران را با مشخصات منضم به قرارداد نظارت کند و تصدیق کند که کار طبق مشخصات انجام شده است.
۷- مشاور موظف است پس از اندازه گیری کارهای انجام شده صورت وضعیت‌های تهیه شده از سوی پیمانکاران و نیز تعدیل صورت وضعیت‌ها را رسیدگی و گواهی کند.
۸- مشاور موظف است گزارش‌های تفصیلی و جامع ماهیانه از جریان عملیات را به همراه نمودارهای لازم و صورت هزینه‌های انجام شده و برآورد مبالغ مورد نیاز برای اتمام بقیه کارها تهیه و تنظیم کرده و ارایه دهد.
۹- مشاور موظف است بر قراردادهای پیمانکاران جزء در هماهنگی با برنامه زمان بندی کلی پروژه نیز نظارت و دقت کافی داشته باشد.
۱۰- مشاور موظف است فعالیت‌های پیمانکاران را در مقاطع مختلف ارزیابی کرده و در صورت هماهنگ نبودن آن‌ها با زمان بندی پروژه اخطاریه کتبی برای پیمانکاران صادر کند.
۱۱- کمک و همکاری حین اجرای عملیات با کارفرما برای حل و فصل دعاوی و اختلافاتی که ممکن است بر اثر اجرای قراردادهای مربوط بین پیمانکار و کارفرما در زمان اجرای عملیات به وجود آید.
۱۲- مهندس مشاور پس از اطمینان از این که عملیات موضوع قرارداد با پیمانکاران طبق مفاد قرارداد مربوط به پایان رسیده و قابل تحویل است تحویل موقت یا قطعی را پیشنهادمی‌کند ودر کمیسیونی که برای تحویل تشکیل خواهد شد شرکت می‌کند .
۱۳- مهندس مشاور پس از پایان کار و انجام تشریفات تحویل موقت ، صورت وضعیت قطعی را که به وسیله پیمانکار تهیه شده و شامل تمام محاسبه‌ها و اندازه گیری‌های نهایی و سایر مدارک لازم است رسیدگی و به کارفرما می‌دهد.
۱۴-   تهیه گزارش نهایی طرح
سوم – وظایف مهندس مشاور در دوره نگهداری
۱- نظارت بر عملیات انجام شده در صورت لزوم وانجام آزمایش‌های لازم برای اطمینان از درستی انجام کارها و رضایت بخش بودن نتیجه‌ها و نیز رفع به موقع معایب و صدور گواهینامه‌های لازم
۲-   تهیه و تسلیم گزارش‌های لازم در دوران نگهداری
۳-   ترتیب آزمایش نهایی کارها و تشکیل کمیسیون تحویل قطعی و شرکت در آن
۴-   صدور گواهی نامه‌های تحویل قطعی و تکمیل نهایی کارها
۵- تأیید نقشه‌های اصلاحی کارهای انجام شده که براساس اصلاحات اعمال شده در دوران نگهداری از طرف پیمانکار ارایه خواهد شد و تحویل آن به کارفرما

نقل از https://e-pm.ir/شرح-وظایف-مهندسان-مشاور/

فصل های مختلف پایانامه کارشناسی ارشد

پایان نامه کارشناسی ارشد معماری طراحی محور

   فصل اول: کلیات

    مقدمه

    بیان مسأله

    اهمیت موضوع

    اهداف پژوهش

    سوالات پژوهش

    روش پژوهش )دیاگرام چارچوب کلی پژوهش(

    منافع پژوهش

    تعریف واژه هاي کلیدي

    جمع بندي و ساختار پایان نامه

   فصل دوم: ادبیات موضوع)رویکرد طراحی پروژه(

    مقدمه

    پیشینه ي پژوهش)رویکرد طراحی(

    مطالعات تطبیقی )نمونه هاي داخلی و خارجی(

    نتیجه گیري)تدوین مبانی نظري طراحی:رویکرد طراحی(

   فصل سوم: فرآیند و روش طراحی

    مقدمه

    ارائه ي رویکرد طراحی)مبانی نظري طراحی(

    ارائه ي شیوه هاي طراحی رسیدن به رویکرد

    نتیجه گیري

 

   فصل چهارم: مطالعات زمینه

    مقدمه

    مطالعات مربوط به منطقه و شهر)اقلیمی،فرهنگی،اجتماعی و...(

    معرفی و قابلیت سنجی انتخاب سایت

    مطالعات مربوط به سایت)اقلیمی،کالبدي،فضایی و...(

    ارائه ي برنامه ریزي فیزیکی طراحی

    امکان سنجی و قبلیت سنجی سایت و عملکرد

    جمع بندي

   فصل پنجم: مدارك طرح پروژه

    پلان ها )مقیاس ارائه متناسب با سطح اشغال طرح باشد.(

    نما )مقیاس ارائه متناسب با سطح اشغال طرح باشد.(

    برش)مقیاس ارائه متناسب با سطح اشغال طرح باشد.(

    نما،برش)صفحه نما() مقیاس ارائه متناسب با سطح اشغال طرح باشد.(

    پرسپکتیو هاي داخلی و خارجی)ناظر و پرنده(

    عکس از ماکت

پایان نامه کارشناسی ارشد معماریپژوهشمحور

   فصل اول: کلیات

    مقدمه

    بیان مسأله

    اهمیت و ضرورت طرح موضوع

    اهداف پژوهش

    سوالات پژوهش

    فرضیه هاي پژوهش )در صورت نیاز(

    روش پژوهش )دیاگرام چارچوب کلی پژوهش(

    سودمندي پژوهش

    محدوده و قلمرو پژوهش

    تعریف واژه هاي کلیدي

    خلاصه و نحوه ي فصل بندي پایان نامه

   فصل دوم: ادبیات موضوع

    مقدمه

    پیشینه ي پژوهش

    مطالعات تطبیقی

    نتیجه گیري

   فصل سوم: روش شناسی پژوهش

    مقدمه

    سوالات پژوهش

    اهداف و چگونگی تدوین فرضیه ها

    روش پژوهش )ترجیحا به همراه دیاگرام متدولوژي پژوهش(

    تکنیک هاي جمع آوري اطلاعات

معرفی تکنیک هاي استفاده شده

جامعه ي آماري،چگونگی نمونه گیري و نمونه )ها(

داده هاي مورد نیاز،متغیر هاي پژوهش و روش هاي محاسبه ي آن ها

طرح آزمون

    محدوده ي پژوهش

    معرفی شهر

    معرفی محدوده ي مورد نظر)فضایی کالبدي، اجتماعی، فرهنگی و ...(

   فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون های فرضیه

    مقدمه

    آمار توصیفی داده ها و متغیر هاي پژوهش

    آمار استنباطی داده ها و متغیر هاي پژوهش

    تشریح فرآیند آزمون فرضیه ها

    نتیجه گیري

   فصل پنجم: نتیجه گیری و مشاهدات

    مقدمه

    یافته هاي پژوهش

    بحث در مورد یافته ها و مقایسه ي نتایج با مبانی نظري مستخرج از پژوهش

    ارائه ي الگوي مستخرج از یافته هاي پژوهش

    محدودیت هاي پژوهش

    کاربردهاي نتایج و استفاده کنندگان آنها

    پیشنهادات براي انجام پژوهش هاي آینده

انواع روش های طراحی معماری

انواع روش های طراحی معماری

 

 

 

                       

 

در معماری، هر طرح یک سیستم است. طراحی فرایندی است که از تفکر شروع و به یک محصول (بنا) ختم می شود، بنا محصول تجسم و تخیل، تفکر است.

 

 

۱) روش طراحی فرم گرا: برای طراحی   بناهایی مثل سینما، تئاتر، موزه، فرهنگسرا و تا حدودی بناهای مذهبی می توانیم از   چنین سبک و سیاقی استفاده کنیم.
  ۲) روش طراحی عملکرد گرا: برای طراحی ساختمان هایی مثل بیمارستان، مدرسه ها و   برج های مسکونی مورد استفاده قرار می گیرد.

روند طراحی معماری

در معماری، هر طرح یک سیستم است.   طراحی فرایندی است که از تفکر شروع و به یک محصول (بنا) ختم می شود، بنا محصول   تجسم و تخیل، تفکر است.

ایده ها

ایده ها تفکراتی معین و غیر   آنالیزوارانه هستند که از مشاهدات مدارک و اندیشه برای ما حاصل می شوند. در   معماری، ایده ها شامل مسائل مختلفی می شوند مانند چگونگی جهت گیری ساختمان ها،   جانمایی یک آشپزخانه در یک واحد، روش های بهره گیری از جریان طبیعی هوا، ارزش   انرژی و حفظ و صرفه جویی در آن، اهمیت مصالح، دوام، تعامل بین اجسام، مناسبترین   راه های برقراری ترتیب فضایی و یا چیزهایی از این قبیل. بنابراین ساختمان و   طراحی آن، شامل بسیاری تصمیمات کوچک است و طبیعتاً کسب مهارت و ارتقاء آن در جهت   تولید ایده ها و کانسپت هایی که توانایی پاسخگویی به این گستره وسیع از امور را   داشته باشد از اهمیت بسزایی برخوردار است.
  فرانک لویی رایت نمونه خوبی از معمارانی است که همواره ایده های زیادی برای   اجرای کارها داشته اند. جان استوارت در کتابی تحت عنوان خانه هااوسانیان اثر   رایت، ۳۵ ایده رایت در باب طراحی و ساخت منازل مسکونی کوچک را نقل کرده است. به   همین ترتیب کریستوفر الکسندر و همکارانش در کتاب رمان الگوها بیش از ۱۰۰۰ ایده   مختلف درباره رفتار و واکنش انسانها نسبت به محیط های مختلف را در چهارچوب   الگویی ذکر کرده اند. این ها (ایده های رایت و الکسندر) در مجموع  در حکم   چیزی مانند کتاب مقدس ایده ها برای طراحان ساختمان هستند. البته چه نظریات رایت   و چه الگوهای الکسندر هیچ کدام حالت به هم پیوسته ای ندارند. مثلاً اگرچه همه   ایده های رایت را به وضوح می توان در کارهای تکمیل شده او مشاهده کرد اما او   آنها را به صورت جملات و کلمات مستقل از هم ارائه کرده و برقراری ارتباط    مفهومی بین آنها بر عهده شخص طراح، سازنده است

آفرینش فرم در معماری

آفرینش معماری همواره با دو مقوله   اساسی سر و کار داشته است: فرم یا شکل و مفهوم یا معنا. این دو مقوله به ترتیب   جنبه های صوری و معنایی معماری را تشکیل می دهند که از بحث انگیزترین مقولات در   طول تاریخ معماری بخصوص معماری معاصر بوده اند.
  فرم یکی از مقوله های اساسی آفرینش معماری به شمار می آید. در واقع سنگین ترین   وظیفه ای که برای معمار می توان قائل شد آفرینش فرم است چرا که معمار بایستی در   این مرحله با به کار گرفتن ماده، زیبایی بیافریند یعنی سخت ترین موجودیت را برای   انتقال ظریف ترین معناها بکار گیرد.

نقش فرم در آفرینش معماری

برای معماران که از دیدگاه آفرینشی   در فضای معماری به فرم می نگرند، آفرینش فرم از اهمیتی بسیار برخوردار است زیرا   معمار در آفرینش فضا آنچه را می خواهد بگوید با استفاده از فرم ابراز می کند،   همچنان که موسیقی سازان، نقاشان، شاعران و فیلمسازان نیز هر یک به زبان و بیان   خاص خود آنچه را در دل دارند از طریق صوتها، کلامها و رنگها به مخاطبان خودشان   انتقال می دهند. فرم چه در موسیقی، چه در معماری و چه در شعر، بعدهای ذهنی را می   نمایاند و تنها راه ممکن برای انتقال مفهومی خاص از سوی آفریننده اثر به استفاده   کننده و مخاطب است.

تشخیص فرم

خصوصیت عملکردی فضا، به دنبال صفت   های فرمال فضا می آیند و وقتی ما اتاق را ساختیم خود به خود عملکرد را تعیین   کرده ایم. بنابراین در معماری یعنی در ساختن فضاها، ما به منظور دستیابی به   فانکشن باید از فرم شروع کنیم.

فرم و فضای معماری

عناصر فرم و فضا همراه یکدیگر،   واقعیت معماری را تشکیل می‌دهند. وقتی فضا توسط عناصر تشکیل دهنده فرم شروع به   حبس شدن، محصور شدن، شکل گرفتن و سازماندهی شدن می‌کند، معماری بوجود می‌آید.

تعریف کانسپت

در تعریف ساده می توان گفت کانسپت   ها ایده هایی هستند که عناصر گوناگونی در یکجا گرد هم می آورند. این عناصر   گوناگون، تفکرات و تصورات و مشاهدات هستند. در معماری، کانسپت مسیری است که طی   آن نیازهای فیزیکی، شرایط  محیطی و باورها به هم می پیوندند و به این ترتیب   کانسپت ها بخش مهمی از روند طراحی معماری را شکل می دهند.
  تعیین جایگاه  کانسپت در طراحی معماری به تعریف  انواع پنجگانه    کانسپت می پردازد که عبارتند از: قیاسی، استعاری، ذاتی، پاسخ مستقیم (حل مشکل) و   آرمانی.

عوامل موثر بر کانسپت در طراحی

هدف، تحلیل سایت و مکان یابی   ساختمان، عوامل فرهنگی اجتماعی، عوامل جغرافیایی، شرایط آب و هوایی، برنامه   فیزیکی طرح، خواسته کارفرما، مقیاس و تناسبات، بررسی مصالح و تکنولوژی ساخت بنا،   ابعاد انسانی و فضاهای معماری (حرایم) و الزامات تأسیساتی از عوامل موثر بر   کانسپت در طراحی هستند.

 

کانسپت ها

همیشه کانسپت ها توسط معماران پدید   نمی آیند. شاید بهترین نمونه این موضوع پاسخ لوکوربوریه به کانسپت مورد نظر   کارفرما در ساختمان کارگاه های  چوب در مرکز هنرهای بصری در دانشگاه   هاروارد باشد. این مرکز  یک بخش  دانشجویی است که نه تنها برای   دانشجویان رشته های هنری بلکه برای سایرین هم قابل استفاده است. کانسپت مورد نظر   مسئولان دانشگاه این چنین بود که اگر  دانشجویان بیشتری از فعالیت های مرکز   با خبر باشند و بتوانند جریان کار و زندگی  درون آن را مشاهده کنند آنگاه   شرکت و حضور آنها در کارگاه ها متحمل تر خواهد بود و لوکوربوزیه کانسپت را به   اجرا در آورد، به این صورت او از درون مسیر عبور پیاده موجود در سایت رمپی طراحی   کرد که مانند تونلی از درون ساختمان عبور می کرد و امکان  مشاهده    بسیاری  از استودیوها و کارگاه ها را فراهم می آورد.

    

کانسپت ها و طراحی معماری

شکل گیری کانسپت پدیده ای خود به   خودی نیست بلکه نیازمند تلاشی متمرکز برای گردآوری و ترکیب مسائل مختلف است.   گردآوری این مسائل کاری هوشمندانه است، به عقیده بسیاری از طراحان، معماران،   منتقدان  نویسندگان، هنرمندان،شکل دهی کانسپت متشکل از ۱۰ درصد الهام و   استعداد و ۹۰ درصد پشتکار و سخت کوشی است. شکل دهی کانسپت برای بسیاری کاری   ناآشنا است همچنین دانشجویان برای اندازه فراگیری و درک سایر مباحث طراحی در این   مورد، با سختی مواجه اند. در زمینه تقویت مهارت کانسپت سازی سه مانع اصلی وجود   دارد:


  ۱) چگونگی برقراری ارتباط.
  ۲) کمبود تجربه.
  ۳) برقراری سلسله مراتب.


  اولین مشکلی که یک دانشجو با آن مواجه می شود برقراری ارتباط است. نکته جالب در   این رابطه این است که سخت ترین کار این نیست که چگونه کانسپت خود را به دیگران   معرفی کنیم بلکه سخت ترین کار این است که چگونه باید کانسپت را برای خود تشریح   کنیم. به همین خاطر طراحان می آموزند تا قبل از تشریح ایده های خود برای   دیگران  نوعی دیالوگ به عنوان مطرحه در ذهن خود برقرار سازند، مشکل دیگر   برقراری ارتباط گرافیکی است.
  متأسفانه بسیاری از دانشجویان در ترسیم و طراحی ایده مورد نظر خود اکراه دارند.   در معماری هر آنچه که قرار است ساخته شود می بایست ابتدا ترسیم گردد. پروسه   ترسیم و طراحی باید در مراحل  ابتدایی کار آغاز  شود تا طرح پیشنهادی   و کانسپت آن بتوانند دائماً نقد و اصلاح شوند.
  لویی کان با نوشته ای این نکته را یادآور می شود که مشکل برقراری ارتباط بین یک   ساختمان منسجم در ذهن و طراحیهای اولیه، بین دانشجویان عمومیت دارد.
  برای بیان دیده در معماری و موسیقی می بایست از ابزارها و امکانات قابل سنجش   بهره گرفت. اولین خطی که بر روی کاغذ کشیده می شود خود میزانی است از آنچه نمی   توان به طور کامل آن را بیان کرد.

تصورات

تصورات در مقایسه با ایدهها از اساس   و تکامل و اغلب اهمیت کمتری بر خوردارند. ممکن است تصور شود که تصورات نمی   توانند نقشی در شکل دادن کانسپت ها  داشته باشند، این نتیجه گیری درستی   نیست. در علم سینکتیک یا همان تجربه و تحلیل مسائل علمی اصلی، اساسی به نام   تولید اتفاقی ایده ها وجود دارد که بر این اساس هنگام تحلیل مسائل که از راه های   موجود قابل حل نیستند، هر ایده یا تصور تازه می تواند سبب گشایش شود. بخش   کوچکتری از افراد، این توانایی را دارند تا با استفاده از سینکتیک و یا سایر   روشهای تولید اندیشه، به ارائه ایده های متنوع برای مسائل بپردازند. ایدههایی که   اگر چه ظاهراً بی معنی و بی ارتباط و گاهی موهومی به نظر آیند ولی در واقع مرحله   آغازین اهمیت روند تحلیل مسائل  را می سازند. در معماری هم گاهی عناصر یک   کانسپت ایده آل را به هیچ عنوان نمی توان در یکجا جمع کرد، در این صورت شاید   استفاده از تصورات برای رسیدن به کانسپت به عنوان تکنیکی اساسی برای شکل دادن   کانسپت و البته در نتیجه عدم تجربه کافی در طراحی و کانسپت سازی ضروری باشد.

 

کانسپت ها و ایده ها

کانسپت ها از این نظر که تفکراتی   حاصل از ادراک ما هستند تشابه زیادی با ایده ها دارند، با این تفاوت که کانسپت   ها دارای یک ویژگی خاص خود هستند و آن این است که این تفکرات، معطوف به راه های   گرد آوری چند عنصر و ویژگی، در یک کل هستند. در معماری کانسپت تعیین کننده   چگونگی تأثیر گذاری جنبه های مختلف نیازمندیهای بنا بر طراحی و ساخت آن از طریق   اجتماع در یک اندیشه خاص است و کانسپت در معماری موضوعی  هدفمند است. نتیجه   تلاش متمرکز و خلاقانه در یکپارچه کردن عناصری به ظاهر نامتشابه.
  اروسارینن و ادوارد لترتبی بارنز دو معمار آمریکایی هستند که همواره با کانسپت   ها در ارتباط بوده اند. سارنین چنین پیشنهاد می کند:
  هویت یا بیان، تنها زمانی قابل انتقال می شود که کل بنا به صورت یک تعبیه جامع   در آید. مانند هر اثر هنری یک کانسپت ساده و قوی باید بر کل کار غالب باشد و   تمام اجزاء می بایست به شکل فعال، بخشی از این حالت کلی باشند. این مساله در   مورد اساسی ترین و ابتدایی ترین عناصر مانند پلان یا سیستم سازه تا متاخرترین   آنها، مانند رنگ دیوارهای داخلی یا دستگیره های در صادق است. به عقیده من این   هدف یعنی بوجود آوردن این تعبیر جامع، والاترین و مشکل ترین اهداف است و   البته  باید بیش از هر چیز ما را به خود مشغول دارد.

 

سناریوهای کانسپچوال (مفهومی)

با توجه به اینکه هر نوع بنایی می   تواند صدها نیاز خاص خود را داشته باشد که این نیازها تازه غیر از نیازها و   اهدافی است که شخص معمار بر آن می افزاید.  دستیابی به کانسپتی واحد که همه   این عناصر را به هم همبسته سازد امری بلند همتا و البته بلند پروازانه است.   معماران در مقالات و نوشته های مربوط به کانسپت های طراحی خود، مسأله گره زدن   فاکتورها و تفکرات مهم و تأثیر گذار، در طراح را در نوعی سناریوی کوتاه مطرح می   کنند.
  وقتی هدف از ایجاد یک کانسپت در پروژه، ترکیب اعضا مختلف در یک کل واحد باشد، یک   معمار می تواند در نهایت، پروژه خود را ترکیبی از چندین کانسپت ایجاد کند این   نوع  بینش در طراحی را افزایش (incremental) می نامند.  دیدگاه افزایشی عبارت   است از پرداختن به هر بخش به صورت مجزا با توجه به نیاز آن و تلاشی برای   یافتن  یک کانسپت کلی. بخش دیگر دیدگاه، متوجه معمار و توجه او  به   گستردگی محتوای کانسپت است.
  کانسپچوال مضمون کانسپت را وسعت بیشتری می دهد و موارد بیشتری را در آن میگنجاند   و در نهایت تصاویر بیشتری از پروژه پیش چشم می نهد. سناریوی کانسپچوال می تواند   مشخص کند که چگونه تمام ایده های با اهمیتی که ممکن است به طور جداگانه بیان   شوند، می توانند به شکل مفصل تری به رشته تحریر در آیند.

فرانک لوید رایت می گوید:
  چرا نمی توان معبدی ساخت حساس تر از احساس و نه فقط  برای خود بلکه برای   انسان، متناسب با کاربری های او، به عنوان جایی برای آشنایی و یک ملاقات خانه و   جایی برای اوقات خویش، فضایی زیبا و متناسب این منظور آفرید و با همین حس آنرا   آراست. ساختمانی طبیعی برای انسان  طبیعی …
  چنین فضایی در ذهن شروع  به شکل گیری می کند و در آن هنگام باید به این   ایده های معمارانه گام نهد و مهم ترین موضوع این است که فضایی چنین با شکوه را   در ذهن حفظ کنیم  و بگذاریم تا خود فضا کل عمارت را شکل دهد.

کوین روش می گوید:
  ما سعی داریم نوعی حس ارتباط بیافرینیم. در موسسه ای که مسأله هدف  مشترک،   اهمیت بسزایی دارد.  عده ای از مردم ساعتها کار خود را وقف هدف می کنند،   بگذارید بگوییم آنها مشغول فراهم کردن شرایطی بهتر برای دنیایی که در آن زندگی   می کنند هستند. در موسسه فورد آنها خود بخشی از یک دستگاه  هستند دستگاهی   معقول که در صورت هدایت صحیح می تواند باعث پیشرفت  ترقی بسیاری از مناطق   شود. پس باید فرض کنیم با مردمی متعهد سر و کار داریم که مسیر خود را رها    کرده اند تا به این سازمان بپیوندند و این فقط یک مشعل دیگر برای آنها نیست.
  اکنون ما ۳۰۰ نفر با چنین هدف مشترکی داریم، در چنین جامعه ای این حقیقتاً    مهم است که هر کس از دیگری با خبر باشد و همین امر آنها را در  مقصود   مشترکشان یاری خواهد داد.
  ما خانه ای برای آنها می سازیم و یکی از اهداف اصلی ارتقاء حس ارتباط است و با   این طرح آغاز می کنیم که این خانه تنها یک ساختمان اداری ساده نیست بلکه موجودی   کاملاً متفاوت است.
  یک سناریوی کانسپچوال مانند نمونه هایی که ذکر شد، محصول یک پروسه تکاملی است.   پروسه ای که از دل مراحل رشد و کانسپت ها خود، اغلب حاصل از  جرقه هایی در   تفکر بینش هستند.
  اصلاح و ابهام زدایی مختلفی صورت گرفته، سناریو از تفکرات و اندیشه های حاصل شده   در طول روند طراحی برای همبسته کردن هر چه بیشتر آنها استفاه می کند.
  یک مثال عملی برای تکمیل افزایشی سناریوها، پروسه طراحی شارت است.  شارت   (در مدارس معماری) به معنی تلاشی در آخرین لحظات برای به انجام  رساندن   کارهاست. این اصطلاح از لفظی فرانسوی به معنی گاری یا چرخ دستی گرفته شده و   اشاره به گاری ها یا چرخ دستی هایی دارد که دانشجویان قرن ۱۹  معماری در   فرانسه برای حمل طرحهای خود به محلی که همه برای ارزش یابی  کارها در آنجا   جمع  می شدند، استفاده می کردند. طرحهای آنان اغلب در طول همین مسیر و روی   همین چرخ دستیها به اتمام می رسید.شارت همچنین روشی است که کارفرمایان از آن   برای مشارکت دادن افراد و یا سازمانهای مختلف در روند برنامه ریزی و طراحی پروژه   استفاده می کنند. یک شارت گروهی یعنی یک دوره کاری فشرده که ارائه و اصل اخذ   تصمیمات را محدود به فرصتی چند روزه می کند. گروه های مختلفی با طرز تفکرهای   متفاوت و اغلب در حالتی رقابتی با هم  در شکل دادن ایده و کانسپت یک پروژه   شرکت دارند. نقش یک طراح حرفه ای  هماهنگ کردن و تقویت همکاری این شرکت   کنندگان است. در طول چنین دوره ای  او ابتدا ایده های مقدماتی هر یک از این   بخش های شرکت کننده را دریافت می کند و سپس مبحث را به سمت تبیین مسائل مبهم و   اساسی هدایت می کند و در نهایت مسأله اولویت بدنی را مشخص می کند. یک رهبری موثر   به بر طرف کردن تضادها و ناهماهنگی های موجود کمک و گروه کاری را به نسبت   سازمانی و اتخاذ تصمیمات راهنمایی می کند

 

سلسله مراتب کانسپت

درک رابطه، تقدم و تاخری موجود بین   تصور، ایده، کانسپت و سناریوی کانسپچوال در واقع سرآغاز روند دستیابی به کانسپتی   مناسب برای یک بنا است. این رابطه به این صورت ترتیب داده می شود: تصور – ایده –   کانسپت – سناریوی کانسپچوال که براساس الگوی افزایش پیچیدگی، متناسب بودن و عمق   فکری است. در مراحل ابتدایی پروژه، همواره فرصت برای متصور شدن ایده ها وجود   دارد خصوصاً اگر ذهن توانایی و تمایل پذیرش تفکرات خلاقانه غیر عادی و پر تخیل   را که می توانند راه حل و گره گشای بسیاری از نیازها باشند، داشته باشد. پس از   این، معماران زمانی که بیشتر با پروژه آشنا و از مسائل آن آگاهی پیدا می کنند کم   کم برخی از تصورات و ایده ها را با اهمیت تر و مناسب تر از بقیه تشخیص می دهند.   سرانجام شباهت ها و جذابیت های بالقوه و دسته بندی ایده ها شکل می گیرند و بر   پایه این ملاحظات مسیر قطعی انجام گرفتن فعالیت ها در آینده مشخص خواهد شد.

مینیات و انتقاد از خود:
  مسأله برگزیدن فرمی مناسب برای یک کانسپت در مقایسه با نقدی که خود کانسپت در   طول شکل گیری آن انجام می پذیرد در سطح پایین تری از اهمیت قرار می گیرد. در   چنین دیالوگی انتقادی، مهم ترین سوال می تواند چنین باشد که آیا این ایده مناسب   چنین پروژه ای هست؟ در نهایت خود کانسپت و راهکاری که ارائه خواهد کرد باید   متناسب با نیازهای پروژه و آمیخته با فعالیت های بنا باشد.
  از پرسش در مورد مناسب بودن مورد جالب دیگری هم وجود دارد و آن اینکه آیا اساساً   نیازی به کانسپت برای انواع ساختمانها هست؟ آیا آنها فقط برای بخشی از بناها   مناسب اند؟ در بحث ها و اظهار نظر هایی که معماران و منتقدین ارائه داده اند این   مسأله که آیا همه بناها از نظر کالبدی و تندیس گونگی دارای اهمیت هستند یا خیر و   این که چه ساختمان هایی باید برجسته تر و چه ساختمان هایی باید در پس زمینه قرار   گیرند مورد بررسی قرار گرفته. جورج بیرد (معماری در شهر تورنتو) این گونه پاسخ   می دهد: کانسپت ها در ساختمان های کم اهمیت تر، اندازه ساختمان های برجسته مهم   هستند. او پروژه های ساده ای  دارد که در آنها رسیدن به کانسپتی مناسب به   منظور ایجاد فشردگی و نظم کافی، برای ساختن یک معماری خوب امری حیاتی بوده، برای   مثال یکی از پروژه هایش الحاق فضایی جدید به یک خانه کوچک بوده، کانسپت او حفظ   گرمی، نزدیکی و فاز موجود بوسیله تقویت حس مسیحیت بود.

 

انواع پنجگانه کانسپت:

۱) کانسپت   های  قیاسی (نگاه به دیگر  چیزها)
  ۲) استعاری (نگاه به انتزاعات)
  ۳) جوهری essences (نگاه به ماورای نیازهای برنامه)
  ۴) برنامه ای (نگاه به نیازها و اهداف خواسته شده)
  ۵) ایده آل گرا (نگاه به ارزش های مطلق)۱) کانسپت های  قیاسی (نگاه به   دیگر  چیزها)
  ۲) استعاری (نگاه به انتزاعات)
  ۳) جوهری essences (نگاه به ماورای نیازهای برنامه)
  ۴) برنامه ای (نگاه به نیازها و اهداف خواسته شده)
  ۵) ایده آل گرا (نگاه به ارزش های مطلق)

 

کانسپت قیاسی

 

از پنج گونه ذکر شده مقایسه   احتمالاً متداولترین راه شکل دادن کانسپت هاست. مقایسه روابط عینی موجود بین   اشیاء را آشکار می کند. اگر موضوعی حضور تمام  ویژگی های مورد نظر را در   خودش داشته باشد آنگاه می تواند به عنوان الگویی برای طراحی پروژه در نظر گرفته   شود. تا قبل از ظهور مکتب مدرن معماران تصور  می کردند که همه شاه کارهای   معماری در شهر بوجود آمده اند و وظیفه معمار در این میان این بود که در یابد   کدام بنای قدیمی می تواند الگویی مناسب برای پروژه در حال  طراحی باشد.   زمانی اصلی ترین الگوی قابل قبول برای کلیساها و کالج ها و دانشگاه ها “گوتیک”،   برای بانک ها “دوریک یونانی” و برای ساختمان های مقر حکومت “سنت پیتر” در نظر   گرفته می شد.

نمونه های برخی از این مقایسه ها   بیش از بقیه یافت می شوند. یکی از رایج ترین آنها الگوی خیابان روستایی یا همان   گذری سر پوشیده در میان مغازه ها است، مانند گالریا در طراحی خوابگاه دانشگاه   آلبرتا در ادمونتون  است. در اینجا واحدهای دانشجویان مجرد و دانشجویان   مزدوج در کنار هم قرار داده شده اند. آپارتمانها در امتداد یک گذر داخلی با سقفی   مخفی وار که نور را فراهم می کند قرار گرفتند. در طراحی پروژه صحت و نحوه انجام   گیری این مقایسه مورد توجه معماران قرار داشته است و در این رابطه در برخی از   موارد بهینه سازی هم انجام داده اند که نمونه آن استفاده از پنجره های تانل داری   است که به درون گذر باز می شوند. آنها در مراحل ابتدایی کار دریافتند که دید   پرسپکتیوی امتداد گذر فاقد زندگی و رنگارنگی نمونه هایی است که قبلاً بررسی کرده   اند. به منظور  بازنمائی این پویایی بصری آنها پنجره های مخصوصی مشرف به   گذر  طراحی کردند. پنجره هایی که در آنجا پانل هایی مسلب و رنگارنگ بودند و   وقتی گشوده می شوند علاوه بر جریان هوای اضافی برای داخل نمایی از جریان حرکت و   فعالیت در گذر را هم مورد نظر معماران بوجود آورده اند. یک نمونه دیگر پروژه تری   تاپس (Tree-tops) اثر دیوید گلسر از مارکیس، ستولر، گلسر در کارولینای جنوبی   است. در این پروژه سیستم راهروها و پلهای ارتباطی ای که در ساختمان انبارها در   ساوانای جورجیا وجود دارد به عنوان الگوی مناسب حل کردن بسیاری از مسائل مربوط   به جانمایی و سیرکولاسیون انتخاب شده با وجود این که سایت پروژه برخلاف ساختمان   انبارها تخت و کاربری آن مسکونی است، سیستم راهروها به خوبی جوابگو هستند.

این چنین سنجش ها یا مقایساتی می   توانند فقط با توجه یک ساختمان خاص صورت نگیرند. لویی کان در مورد کانسپت طراحی   اش در ساختمان تحقیقات پزشکی دانشگاه پنسیلواینا اظهار می کند که در چند مورد   مختلف، از مقایسه ها استفاده کرده است. او توضیح می دهد که محققین برقراری   ارتباط و مشارکت فکری از نیازهای اساسی به شمار می رود، بنابراین اولین مرکز   تحقیقاتی را با جایی برای گردهمایی ملاقات و آگاهی از فعالیت های یکدیگر مقایسه   کرد. این کانسپت او مشابهت بسیاری با روش ساختمان موسسه فورد دارد. کان همچنین   با مشاهده وضعیت محققین پزشکی در محوطه دانشگاه پنسیلواینا که همواره به شکلی   نامناسب در سرتاسر محوطه پراکنده بودند کانسپت دوم خود را حول تصور شخصیتی این   افراد شکل داد. او تفکرات خلاقانه و فعالیتهای این افراد در آزمایشگاههایشان را   با کار هنرمندان در استودیوهایشان مورد مقایسه قرار داد او می گوید:

اگر چه کان توانست کانسپتی مبتکرانه   را از طریق انجام مقایسه ای صحیح بدست آورد و برخی حتی این ساختمان را بنایی با   اهمیت در دهه ۶۰ می دانند اما در عمل کاربران آن با مشکلات زیادی روبرو شده اند.

یوناس سالک برای احداث ساختمانی   تحقیقاتی به نام خود، نمونه های ساخته شده این بنا را در سراسر آمریکا مورد   مطالعه قرار داد. او از ساختمان تحقیقات پزشکی دانشگاه پنسلیواینا در زمان   فعالیت روزانه بازدید به عمل آورد و با کاربران آن به گفتگو پرداخت و از مشکلات   آن آگاه شد. علی رغم نکات منفی اش این ساختمان تنها موردی بود که در آن سعی شده   بود تا مسائل فلسفی خلاقیت و آفرینش هم مورد توجه قرار گیرد و سرانجام لویی کان   برای طراحی موسسه تحقیقاتی سالک در سان دیگو برگزیده شد.از پنج گونه ذکر شده   مقایسه احتمالاً متداولترین راه شکل دادن کانسپت هاست. مقایسه روابط عینی موجود   بین اشیاء را آشکار می کند. اگر موضوعی حضور تمام  ویژگی های مورد نظر را   در خودش داشته باشد آنگاه می تواند به عنوان الگویی برای طراحی پروژه در نظر   گرفته شود. تا قبل از ظهور مکتب مدرن معماران تصور  می کردند که همه شاه   کارهای معماری در شهر بوجود آمده اند و وظیفه معمار در این میان این بود که در   یابد کدام بنای قدیمی می تواند الگویی مناسب برای پروژه در حال  طراحی   باشد. زمانی اصلی ترین الگوی قابل قبول برای کلیساها و کالج ها و دانشگاه ها   “گوتیک”، برای بانک ها “دوریک یونانی” و برای ساختمان های مقر حکومت “سنت پیتر”   در نظر گرفته می شد.

نمونه های برخی از این مقایسه ها   بیش از بقیه یافت می شوند. یکی از رایج ترین آنها الگوی خیابان روستایی یا همان   گذری سر پوشیده در میان مغازه ها است، مانند گالریا در طراحی خوابگاه دانشگاه   آلبرتا در ادمونتون  است. در اینجا واحدهای دانشجویان مجرد و دانشجویان   مزدوج در کنار هم قرار داده شده اند. آپارتمانها در امتداد یک گذر داخلی با سقفی   مخفی وار که نور را فراهم می کند قرار گرفتند. در طراحی پروژه صحت و نحوه انجام   گیری این مقایسه مورد توجه معماران قرار داشته است و در این رابطه در برخی از   موارد بهینه سازی هم انجام داده اند که نمونه آن استفاده از پنجره های تانل داری   است که به درون گذر باز می شوند. آنها در مراحل ابتدایی کار دریافتند که دید   پرسپکتیوی امتداد گذر فاقد زندگی و رنگارنگی نمونه هایی است که قبلاً بررسی کرده   اند. به منظور  بازنمائی این پویایی بصری آنها پنجره های مخصوصی مشرف به   گذر  طراحی کردند. پنجره هایی که در آنجا پانل هایی مسلب و رنگارنگ بودند و   وقتی گشوده می شوند علاوه بر جریان هوای اضافی برای داخل نمایی از جریان حرکت و   فعالیت در گذر را هم مورد نظر معماران بوجود آورده اند. یک نمونه دیگر پروژه تری   تاپس (Tree-tops) اثر دیوید گلسر از مارکیس، ستولر، گلسر در کارولینای جنوبی   است. در این پروژه سیستم راهروها و پلهای ارتباطی ای که در ساختمان انبارها در   ساوانای جورجیا وجود دارد به عنوان الگوی مناسب حل کردن بسیاری از مسائل مربوط   به جانمایی و سیرکولاسیون انتخاب شده با وجود این که سایت پروژه برخلاف ساختمان   انبارها تخت و کاربری آن مسکونی است، سیستم راهروها به خوبی جوابگو هستند.

این چنین سنجش ها یا مقایساتی می   توانند فقط با توجه یک ساختمان خاص صورت نگیرند. لویی کان در مورد کانسپت طراحی   اش در ساختمان تحقیقات پزشکی دانشگاه پنسیلواینا اظهار می کند که در چند مورد   مختلف، از مقایسه ها استفاده کرده است. او توضیح می دهد که محققین برقراری   ارتباط و مشارکت فکری از نیازهای اساسی به شمار می رود، بنابراین اولین مرکز   تحقیقاتی را با جایی برای گردهمایی ملاقات و آگاهی از فعالیت های یکدیگر مقایسه   کرد. این کانسپت او مشابهت بسیاری با روش ساختمان موسسه فورد دارد. کان همچنین   با مشاهده وضعیت محققین پزشکی در محوطه دانشگاه پنسیلواینا که همواره به شکلی   نامناسب در سرتاسر محوطه پراکنده بودند کانسپت دوم خود را حول تصور شخصیتی این   افراد شکل داد. او تفکرات خلاقانه و فعالیتهای این افراد در آزمایشگاههایشان را   با کار هنرمندان در استودیوهایشان مورد مقایسه قرار داد او می گوید:

اگر چه کان توانست کانسپتی مبتکرانه   را از طریق انجام مقایسه ای صحیح بدست آورد و برخی حتی این ساختمان را بنایی با   اهمیت در دهه ۶۰ می دانند اما در عمل کاربران آن با مشکلات زیادی روبرو شده اند.
  یوناس سالک برای احداث ساختمانی تحقیقاتی به نام خود، نمونه های ساخته شده این   بنا را در سراسر آمریکا مورد مطالعه قرار داد. او از ساختمان تحقیقات پزشکی   دانشگاه پنسلیواینا در زمان فعالیت روزانه بازدید به عمل آورد و با کاربران آن   به گفتگو پرداخت و از مشکلات آن آگاه شد. علی رغم نکات منفی اش این ساختمان تنها   موردی بود که در آن سعی شده بود تا مسائل فلسفی خلاقیت و آفرینش هم مورد توجه   قرار گیرد و سرانجام لویی کان برای طراحی موسسه تحقیقاتی سالک در سان دیگو   برگزیده شد.

 

استعارات و تشبیهات (کانسپت های   استعاری)

 

استعارات مانند مقایسه ها، به آشکار   کردن روابط بین اشیاء می پردازند. با این تفاوت که این روابط بیشتر انتزاعی   هستند تا عینی. در واقع تشبیهات، استعاراتی هستند که از واژه هایی چون، مانند و   همانند برای بیان این روابط استفاده می کند. تشبیهات و استعارات، تشخیص امکان   ارتباط میان الگوهاست، مقایسه ها روابط عینی را مد نظر قرار دارند.
  چارلرمور در بحثی اظهار می کند که او علاقه دارد ساختمانها مانند ژئود (Geode) باشد و این   تشبیه خود را در سناریویی چنین بست می دهد:
  در سیحونز آلیز ایالات جورجیا آپارتمانهای ساحلی بیانگر چنین تصویری (ژئود   مانند) هستند. در بیرون عظیم الجثه اما در درون مجموعه دیوارهای رنگی و تزئین   شده شاد است که فضایی درونی را احاطه کرده اند.
  ژئود نمونه یک استعاره کانسپچوال است که نشان می دهد چگونه یک ساختمان می تواند   همزمان دو تصویر داشته باشد. یک ساختمان می تواند در نمای بیرون مناسب با ویژگی   های محیط  همسایگی اش و در درون تصویری متفاوت مثلاً  مفرح یا   دراماتیک به اقتضای کاربری اش داشته باشد. مثالهای دیگری از این دسته را می توان   در کتاب “در مرح معماری” نوشته آقای جیوپونتی پیدا کرد. تعریف آواز معماری خود   یک تشبیه است: معماری مانند یک کریستال است. از دیگر استعارات تشبیه های جالب   توجه در این کتاب می توان: فواره یک نغمه است، در یک دعوت است یا خانه یک رویا   است، اشاره کرد.

 

کانسپت های جوهری

 

جوهره ها در واقع چکیده و متمرکز   شده جنبه های مختلف مسائل پیچیده هستند و بازتابنده اندیشه های درونی این جنبه   ها هستند. استنفورد اندرسون درباره علاقه لویی کان به جان مایه ها و استفاده او   از استعارات چنین می نویسد:
  کان علاقه مند به فرمها و هستی اشیاء و جوهره آنها و عناصر و بیانگری آنها است،   او می گوید من همواره به طبیعت پدیده ها و به ظهور و تبدیل آنها به نهایتشان فکر   می کنم. هر ساختمانی در واقع پاسخی است به آنچه برایش اندیشیده شده و فضای آن   مشخص کننده جایگاه انسان هاست.
  اولین وظیفه هر معمار این است که برنامه ای را دریافت می کند و برگردان فضایی   آنها را ارائه دهد و به این ترتیب لابی یعنی فضایی برای ورود راهرو یعنی یک   گالری و بودجه یعنی اقتصاد.

طراحان برای جستجوی جوهره پروژه و   بیان آن در قالب کانسپت روشهای بسیاری دارند. این جستجو در واقع تلاشی برای   رسیدن به ایده هایی است که قسمتهای مختلف یک کانسپت پروژه را به هم می پیوندد و   به عقیده کان ایده هایی که طراح را قادر می سازد بر شرایط موجود مسلط شود و آنچه   را که باید به سرانجام برساند. یک راه عملکردی (پراگماتیک) عبارت است از بررسی   برنامه و مشخص کردن سلسله مراتب موجود با این فرض که اصلی ترین مسأله (جوهره) آن   است که در این سلسله مراتب، در جای نخست باشد. در نهایت نتیجه چنین بررسی ای می   تواند در غالب تحلیلی از برنامه و یا یک دیاگرام گرافیکی ارائه شود.
  تأکید زیاد بر این جان مایه ها و ریشه های اصلی، برخلاف یک نگرش فلسفی دیگر،   درباره خلاقیت در معماری است که اتفاقاً در قرن بیست هم طرفداران زیادی داشت.   این نگرش بر پایه این عقیده قرار گرفته که هر معمار باید با خلاقیت و ذهنیت خاص   خود به آفرینش بپردازد. کسانی چون فرانک  لوید رایت یا اروسارنین و والتر   گروپیوس (از موسسین با وهاوس) از حامیان این فلسفه بوده اند. گرایش عمومی به   استفاده از منابع و نمونه های معماری پیشین، چه تاریخی و چه متأخر به جای نمونه   های بومی هم عصر، از زمان ظهور لویی کان در دهه ۶۰ به عنوان یک طراح فرمها   مجدداً مورد توجه قرار گرفت. او صریحاً معماری روم باستان و آثار  لوکوربوزیه   را منابع اصلی الهام خویش برشمرد. گرچه او هیچوقت درباره معاصرینش به صراحت سخنی   نگفته بود اما در زمانی که مشغول طراحی ساختمان کتابخانه آکادمی ارکستر بود از   کتابخانه طراحی شده بوسیله هیواستابینز در دانشکده پزشکی هاروارد با عنوان   کتابخانه ای بسیار خوب یاد کرد. با مقایسه بین پلانها و فضاهای داخلی می توان   شباهت های زیاد بین آن دو را دید. نمونه دیگر جستجو برای کانسپت های جوهره گرا   را می توان در آثار جان پورتمن مشاهده کرد. معروفترین کارهای او هتل هایی با   فضاهای دراماتیک و مربع هستند. در کانسپت کارهای او می توان تصاویر ذهنی و علاقه   های او، توجه به کاربردهای بنا و هر کجا که ممکن بوده طراحی شهری ای متناسب با   شهر موجود را مشاهده کرد. لابی های چند طبقه هتل های او، خصوصاً در هتل هایت در   سان فرانسیسکو در اصل امکانی عمومی هستند که هم متعلق به خود هتل و هم متعلق به   شهر هستند.

لارس لروپ روش عملکرد دیگری ارائه   می کند. روش او در واقع ترکیبی از کانسپت مقایسه ای و جوهره ای است. هنگامی که   او صورت مسأله طراحی جدیدی را دریافت می کند ابتدا چند نمونه مشهور را که   خصوصیات موجود در آنها مشابه جنبه های مختلف صورت مسأله ی خودش است را مشخص می کند   و عکس هایی از این نمونه ها که هر کدام حداقل یکی از ویژگی های مورد نظر    او را در خود دارند انتخاب می کند سپس او در چند مرحله به تحلیل این تصاویر می   پردازد. او از روی هر تصویر مجدداً طراحی می کند و به ویرایش آنها می پردازد تا   ویژگی مد نظرش را برجسته سازد. این ویژگیها به تدریج به صورت فرضیاتی ذهنی به   وجود می آیند که هر کدام در حکم یک درس طراحی هستند. این فرضیات به هم افزوده می   شوند تا در نهایت مجموعه آنها هدایت کننده طرح پیشنهادی او باشند.
  سمبلها زیر مجموعه ای از جوهره ها هستند، سمبل ها بیانگر این مطلب هستند که جان   مایه ها می توانند فرم ها و تصاویر قابل درک برای عموم تجسم یابند. با این حال   چرا باید کسی تلاش کند تا طرح یک ساختمان را برای سمبل سازی که شاید نه چندان   مهم هم باشد مورد استفاده قرار دهد؟ پاسخ این است که سمبل ها در تصاویری هستند   که پاسخ هایی برایی انگیزه های بصری ایجاد می کنند. بنابراین همواره در ارتباط   با انتظاراتی هستند که از بنا می رود. یک ساختمان می تواند همزمان مکانی برای   انجام یک فعالیت و سمبلی برای آن باشد.

 

کانسپت های برنامه ای پاسخ مستقیم و   حل مسأله

 

همه کانسپتهای تصویرگر در جوهره،   نماد فعالیت درون ساختمان نیستند. کانسپت ها می توانند حول مسائل عملکردی تری   شکل بگیرند در حالی که توانایی حل صورت مسأله های کارفرما مایه مباهات بسیاری از   معماران است اما در حقیقت عده کمی هستند که می توانند نگرشی عملکردی همراه با   خلاقیت به حل این صورت مسأله داشته باشند و اکثراً هنگام ارائه راه حل های   خلاقانه به مسائل ابتدایی کارکرد و توجهی می کنند.
  جیواوباتا در بحث پیرامون طرح پیشنهادی اش برای موزه هوا فضا در واشنگتن بر   اهمیت داشتن این مطلب که در پروژه های معظم، حل کردن کدام مسأله اساسی تر است   تأکید می کند. اهمیت این مسأله زمانی دو چندان می شود که در فاکتور    اقتصادی پروژه افزایش هزینه ها در اثر تورم وجود داشته باشد.
  صورت مسأله اصلی در موزه هوا فضا سیرکولاسیون (چگونگی هدایت جمعیتی  بزرگ)   است و کانسپت ارائه شده عبارت است از یک گذر دو طبقه که تعدادی فضای بسته   نمایشگاهی را به هم مرتبط می کند. همچنین سه سالن چند طبقه برای نمایش جاذبه های   اصلی موزه در طول مسیر قرار داده شده اند. پس از ارزیابی الگوی سیرکولاسیون   موجود که بازدیدکنندگان را به جای جای موزه هدایت  می کرد مشخص شد که در   سال اول موزه دو برابر مقدار پیش بینی شده بازدید کننده داشت. بدون این طرح   سیرکولاسیون، ساختمان قطعاً کارایی موجودش را نمی داشت و احتمالاً میلیون ها   بازدید کننده را ناامید می کرد.

 

کانسپت های ایده آل گرا

.برخلاف انواع   قبلی کانسپت ها که در آنها معمار می بایست به درون پروژه و پروژه های مشابه   بنگرد تا کانسپت مناسب را پیدا کند، در این نوع خود معمار مفهومی جدید را به   درون پروژه می برد. اگر این کانسپت او انتخاب صحیحی باشد به خاطر  تنوعش   مورد تعیین قرار می گیرد و اگر این چنین  نباشد به خاطر این پیش فرض غلط   صلاحیت و شایستگی او زیر سوال خواهد رفت. ایده آلها در واقع نماینده  نهایت   اهداف و رویاهای یک معمار هستند.
  برای مثال کانسپت ایده آل یک معمار می تواند در رابطه با مصرف بهینه انرژی در   ساختمان باشد که در این صورت موارد زیر را باید در ساختمان اجرا کرد:۱- دسته   بندی فضاها با توجه به نیاز فضاها به گرما
  ۲-  عدم طراحی پنجره در قسمت پشتی ساختمان
  ۳- زاویه دار کردن سطوح نصب به منظور نصب کولکتورها و طراحی برای خودکفایی کل   سیستم.
  نمونه تأثیر ایده آلها بر شکل گیری کانسپت را می توان در کار میس وندروهه مشاهده   کرد. کانسپت ایده آل میس برای ساختمان عبارت است از فضایی بزرگ، باز و جدا نشده   که او آن را فضای جهانی خواند و این فکر را برای هر پروژه ای که طراحی می کرد   صحیح می دانست. چنین فضایی برای بناهایی چون اتحادیه های دانشجویی، کتابخانه ها،   ساختمان های آموزشی بسیار مناسب بودند، ایده آل ها می توانند تأثیر مثبت زیادی   داشته باشند و اگر معماران در پروژه ها به آنها رجوع نکنند و از آنها در   شکل  دادن کانسپت ها بهره  نگیرند در واقع کار را سخت تر  کرده   اند. تجارب قبل آنها و مهارت های ذهنیشان به پروژه جدید کمکی نخواهد کرد و   همکاری را می باید از مرحله طراحی های بسیار ابتدایی آغاز و این نه به نفع   کارفرما و نه به نفع معمار خواهد بود. معمارانی که این توانایی و انعطاف پذیری   را دارند که در پروژه های مختلف با ایده آل های متفاوتی کار کنند در ارائه خدمات   به کارفرمای خود دارای برتری هستند.

 

هماهنگی و تضاد در معماری

هماهنگي و تضاد در معماری

هماهنگي و تضاد :
 
آيا معمار ساختمان سمت چپ توانسته است ساختمان قديمي بانك را در آنسوي خيابان ببيند ؟حال خيابان توسط مانعي معمارانه كه چندين بار از خطوط ترامواي شهري قوي تر است تقسيم شده است .
طراحي با توجه به زمينه بدين معني است كه بين ساختمانهاي موجود و طرح پيشنهادي ارتباطات بصري كافي بوجود آيد ،بطوريكه حاصل شكل گيري مجموعه اي منسجم باشد .ساختمان جديد مي بايستي ويژگيهاي محيط و زمين خود را تقويت كرده و بهبود ببخشد و يا حداقل الگوهاي وحدت بخش مهم را حفظ كند .
ارتباط بصري ،پديده هاي مرموزي كه تنها توسط متخصصين حرفه اي قابل درك باشند نبوده ،بلكه ويژگيهاي ساده و ابتدايي هستند .تناسبات پنجره ها،محل قرار گيري درب ورودي ،عناصر تزييني ،سبك ،مصالح و خط افق ساختمان نمونه ويژگيهايي هستند كه بوجود آورنده وحدت ويا عدم وحدت و يكپارچگي يك خيابان ،محله يا منطقه مي باشند .هر محل براي خود داراي تركيبي از اين عناصر و درجه اي آزادي براي ايجاد تنوع در طراحي ميباشد.
يك ساختمان براي تناسب با زمينه و تقويت وحدت بصري منطقه ،نيازي به تقليد دقيق شكل و فرم ساختمانهاي مجاور ندارد ،بلكه مي بايستي ويژگيهاي مشترك و اساسي معيني داشته باشد .طراحي متناسب با زمينه خود ابزار حفاظتي مفيدي است ،زيرا بدين ترتيب مي توان ساختمان هاي حفاظت شده را در زمينه اي مناسب و تقويت كننده نگهداري كرد .در هر شهري كه اندك ميراث خوب طراحيساختمانها و محلات وجود داشته باشد ،مهمترين اقدام برنامه ريزان و شهروندان ،تاكيد بر حفظ كيفيات مثبت موجود در محيط توسط معماران طراح مب باشد .اگر طراح براي ابراز وجود و اجراي طرح خود ،بر ناديده گرفتن اصول طراحي با توجه به زمينه و محيط تاكيد ورزد ،بايستي مردم در برابر چنبن فريب و وسوسه اي مقاومت كنند .طراحي و اجراي كامل و موفق يك پروژه بزرگ كمتر تحقق مي يابد،تحقق اين امر به محلي مناسب ،طراحي زبر دست ،بودجه كافي،كارفرمايي استثنايي و نظام اداري پيچيده و حمايت كننده اي نياز دارد.اين حق مسلم هر گروه اجتماعي است كه بر لزوم رعايت ويژگي و مقياس ساختمانهاي با ارزش محلي تاكيد ورزيده بطوريكه ساختمانهاي جديد خود بوجود آورنده وحدت و يكپارچگي باشند.
حركت كوچكي كه در نماي اين ساختمان جهت منعكس نمودن خطوط نماي ساختمانهاي مجاور انجام گرفته ،براي جبران تفاوتهاي بسيار زياد آن با بناهاي مجاور كافي نيست .جايگزيني جان پناه سبك مصري با قرنيزي برجسته و مشخص و همچنين نوار عمودي و تيره پنجره هايي متناسب تر مي تواند ارتباطي مثبت را بوجود آورد .
هماهنگي/عدم هماهنگي :
تباين و نا همگوني مي تواند جالب و هيجان انگيز بوده و در شرايط خاص مناسب باشد .ساختمان هاي مهم شهري معمولا با طرح و نحوه قرار گيري خاص از ساير ساختمان ها متمايز مي گردند،تا تاكيد بر اهميت آنها شده باشد .اما به طور كلي ساختمانهاي مسكونيو فضاهاي تجاري به اين صورت متمايز نمي گردد. دليل عملي اين نوع طراحي آن است كه چند ساختمان خاص تاكيد و تمركز بصري بوجود مي آورند اما اگر همه ساختمانها با هم متفاوت و متباين باشند نتيجه هرج و مرج و اغتشاش بصري است .
كاربرد ضوابط مهم طراحي :
·        خط افق ساختمان
·        فاصله بين ساختمان ها
·        تناسب پنجره ها،برجستگيها و فرو رفتگيهاي نما، درها و ساير عناصر
·        فرم و شكل كلي بنا
·        محل و نحوه حل مدخل ورودي
·        جنس مصالح ،پرداخت و بافت نما
·        الگوي سايه حاصل ازحجم و عناصر تزييني
·        مقياس بنا
·        سبك معماري،و
·        محوطه سازي در صورت وجود
مسائل جاري :
قرار گرفتن ساختمان هاي مرتفع بزرگ  و جديد در بين ساختمانهاي تجاري قديمي تر و نسبتا كوچك تر ،مشكلي است كه در بسياري از شهرها به چشم مي خورد .در مناطق باز حومه اي مشكل را مي توان با بكارگيري سبزينه بيشتر در فضاي بين ساختمان هاي بزرگ و كوچك از نظر پنهان داشت ،اما در مناطق شهري كه ساختمانها داراي مرز مشترك هستند ،قرار گيري فرمها و ساختمانهاي بزرگ و كوچك كنار هم موجب بروز عدم هماهنگي است .در چنين صورتي يك ساختمان كوچك ،هر چند داراي معماري عالي و با ارزشي باشد مانند باقي مانده زشتي به نظر مي رسدكه تخريب آن به دست فراموشي سپرده شده است .گاه ممكن است امكانات حفاظت ساختماني در خور توجه و ارزشمند فراهم شده باشد ، اما در عين حال ارزش اين ساختمان در زمينه شهري آن با اجازه احداث ساختماني مرتفع و نامتناسب در اطراف آن نفي شده باشد.مسئله خيلي بزرگتر از تهديد و آسيب رساندن به يك بناي تاريخي ارزشمنداست.
 يك ساختمان بلند به راحتي مي تواند ساختمان كوتاه مجاور خود را پايمال كرده و از بين ببرد بخصوص اگر فاقد ويژگيهاي مقياس دهنده بوده و يا هيچ ارتباط و پيوند طراحانه كوچكتر نداشته باشد.
شكستن ارتفاع ساختمان بلند به صورت پلكاني يك روش براي ايجاد زمينه اي مناسب براي ساختمان كوچكتر است .
ثابت شده كه ساختمان هاي مرتفع و بزرگ و ساختمانهاي كوتاهتر اما عظيم ،توان از بين بردن بلوكهاي كامل و تقسيم مناطق شهري به بخشهاي مجزا و بدون ارتباط با هم را دارند .
تغييرات زياد و ناگهاني در مقياس را ميتوان با استفاده از مراحل و مقياس هاي مياني بين ساختمانهاي كوتاه و ساختمانهاي مرتفع يا بزرگ حذف نمود يا لا اقل به حد اقل كاهش داد .با توجه به چنين هدفي كوتاه ترين پله يا شكستگي ساختمان بزرگ مي بايستي در مقياس متناسبي با ساختمان كوتاه باشد .معمولا ارتفاع متناسب اين شكستگي تا دو و نيم برابر ارتفاع ساختمان كوتاه بايستي باشد.
در بعضي جاها ، ماننديك منطقه تاريخي كه اساسا از ساختمان هاي دو و سه طبقه بوجود آمده مي بايست تاثير حتي كوچكترين انحراف از مقياس موجود را به حداقل رساند . از آنجا كه ازنقطه نظر بصري تنها آنچه كه قابل رويت است مورد نظر بوده و آنچه كه از معابر عمومي ديده نمي شود ،به موضوع كار مربوط نمي گردد يك راه حل ساده طراحي آن است كه در نقاطي كه حجم بالفوه ساختماني از معبر عمومي قابل روئيت نيست ،اجازه احداث بنا داده شود .
در اغلب شهر ها بخشهاي كوچك و بزرگي وجود دارند كه فاقد هر گونه زمينه خاصي هستند ،در اين بخشها آثار گذشته از بين رفته ،و ساختمانهاي باقيمانده داراي هيچ ارزش ساختماني ،زيبايي يا تاريخي نبوده است .
تباين موثر :
تباين براي ايجاد يك محيط شهري جالب و زنده ضروري است ، اما مانند هر ادويه تندي ،مي بايستي محتاطاته وصرفه جويانه از آن بهره برد . تباين يكي از قويترين ابزار موجود طراحي مي باشد . ابزاري كه اگر بدرستي ازآن استفاده شود مي تواند مركزيت و ويژگي خاص به مناطقي از شهر ببخشد ، و اگر بي محابا از آن استفاده شود ، موجب از بين رفتن نظم و ايجاداغتشاش و هرج ومرج مي گردد .هر چند تاثير تباين گاه مخرب و زيان آور بوده ،اما هنوز نقش معقول و موثري در طراحي شهري داشته و مي تواند تاثيرات مثبتي بوجود آورد . درك و شناخت ماهيت و محدوديتهاي تباين كليد اصلي استفاده از اين ويژگي به نفع شهرها و نه بر عليه آنها مي باشد .
استفاده از تباين :
با توجه به محيط معماري، اين وظيفه طراح شهري است كه نحوه استفاده از تباين را هدايت كرده و بدان جهت دهد. به خلاف مسئله همگني، تباين معماري، يك موضوع كاملا مشخص نيست. تباين از عدم تقليد و تكرار كامل شروع شده و تا درجات نامتناهي در تغيير و تحريف هر چه بيشتر فرم اوليه پيش مي رود. تباين از طرق و روشهاي مختلفي بوجود مي آيد. رنگ، فرم، بافت، سبك، سازه و مصالح مي توانند به صورت متضاد مورد استفاده قرار گرفته و يا به صورت غير منتظره اي با هم تركيب شوند. يك ساختمان مي تواند چنان آشكارا رنگي باشد كه همه ساختمانهاي پيرامون آن بي رنگ و ملايم به نظر رسند يا چنان حركت زيباي سازه اي داشته باشد كه همه ساختمانهاي مجاور ضعيف و چسبيده به زمين بنظر آيند، يا چنان ويژگي راسخ و استوار شهري داشته باشد كه همه ساختمانهاي حومه اي پيرامون آن نامتناسب با آن بنظر رسند. ابزار انتخاب شده براي دستيابي به تباين بر ماهيت تباين تاثير مي گذارد. تاثير تباين مي تواند مثبت بوده، مانند ايجاد يك مركزيت يا نقطه اوج لازم در يك مجموعه ساختماني. و يا مي تواند مخرب باشد، مانند از بين بردن دقيق و ماهرانه همه ارتباطات موجود و انسجام بخش به يك كليت.
همگون
 مشابه
 مختلف
 متفاوت
 متباين
 كاملا متضاد :
 انواع مختلف و موقعيتهاي بالقوه تباين آنقدر زياد هستند كه ارائه اصول اين زمينه مستلزم ارتباط متقابل بين چند عامل طراحي است، كه ممكن است تصميم گيرنده نسبت به آنها آگاه بوده و يا آگاه نباشد، اين امر همواره مستلزم يك ارزيابي زيبايي شناسانه مي باشد. و مي بايستي تعيين شود كه آيا ساختمان پيشنهادي داراي ارزش و اعتبار ذاتي بوده، از نوع عاميانه و بي ارزش است و يا در تقابل و ستيز شديد با محيط اطراف خود بوده و هرگز به راحتي در اين مجموعه و زمينه قرار نخواهد گرفت.
 ساختمان كاملا متباين اين مجموعه ساختماني، مانند ساختمانهاي مجاور خود در سايت استقرار پيدا كرده است. اما ماهيتا به نظم موجود در كل مجموعه حمله ور شده و با استفاده از تضاد كوبنده مدعي برتري و تفوق خود مي باشد.
 مناطق حومه اي اغلب دچار يكنواختي بيش از حد بوده كه خود حاصل وجود يكنواخت سبزه و درخت و ارتفاع كم و يك اندازه اكثر ساختمانها مي باشد. تزريق اندك ويژگي شهري به نقاط حساس و كليدي يكي از راههاي ممكن براي ايجاد نظم قطعي تري به اين محيط مي باشد.
تعيين مقياس :
تعيين نسبت مطلوب ارتفاع بدنه خيابان به عرض آن نخستين گام اساسي در تعريف فضاي خيابان است. در صورت كافي نبودن ارتفاع بدنه خيابان تعريف كردن فضا به نحوي مطلوب اگر غير ممكن نباشد، بسيار مشكل است . هنگامي كه ارتفاع بدنه بطور موثر فضا را تعريف نمايد، اقدام بعدي فراهم نمودن ابزاري براي بيننده است كه بتواند به كمك آن ابعاد فضا را در طول وعرض تعيين نمايد ، عناصري با مقياس مشخص لازم است كه در هر دو بعد عمودي و افقي در فضا قرار گيرند تا اين اندازه گيري را تسهيل نمايد. اين ابزار مي بايد در سه بعد مطرح گردد، در غير اين صورت موثر نخواهد بود، زيرا هر طرح دو بعدي تابع كيفيات مسطحي از سطح مربوط مي باشد. سلسله مراتب ابزاري كه به عنوان مقياس بكار گرفته شده است بايد بگونه اي باشد كه تعيين ارتفاع ساختمان را ساده و قابل درك نمايد ، براي مثال مقياس مرجع براي تعيين ابعاد مجموعه بزرگتر مي بايد در اندازه اي باشد كه براي اكثر مردم آشنا است . منتهاي بزرگتر اين سلسله مراتب ، مقياس مي تواند ارتفاع يك ساختمان دو طبقه تجاري باشد. عنصري كه در سيماي شهري آمريكا دير آشناست، در منتهاي ديگر طيف ، عناصري در مقياس انسان ، ابزار مناسبي براي تعيين اندازه مي باشد.
رفع كمبودها :
اكثر خيابانها نه سقفي دارند و نه ارتفاعي و غالبا ساختمانهايي با اندازه هاي مختلف آنها را احاطه كرده اند. اين شرايط از نظر طراحي براي تعريف فضا و مقياس خيابان مشكلات خاصي را بوجود مي آورد.
براي رفع اين مشكلات و كمبودها دو نكته طراحي مي بايد رعايت گردد:
(1) بدون توجه به ارتفاع ساختمانها . فضاي خيابان مي بايد ارتفاع نسبتا منظمي يابد تا مقطع خيابان نسبتهاي متناسب و همگون كننده يك اتاق متناسب را بيابد .
(2) نماي بدنه خيابان مي بايد داراي چنان قدرت، كشش و گيرايي باشد كه فضاي خيابان را در جاي خود تثبيت نموده و در مقابل برش خطي كانال خيابان مقاومت نمايد.
 اين نما سطح هندسي را بوجود آورده كه از كف پياده رو تا بالاي ساختمان تداوم دارد . پنجره ها و معابر مسقف در داخل نما فرو نشسته اما هيچ طح برآمده اي در نما وجود نداشته و مانع كشش عمودي سطح نمي گردد.
خطوط افقي نماي اين ساختمان مانند خط كشي است كه تنها كوچكترين واحد اندازه گيري طول بر روي آن حك شده باشد و از ساير خطوط راهنما خبري نباشد . ارزيابي مقياس چنين ساختماني مشكل است.
فرو رفتگيها، خطوط حكاكي شده و شيارها، موجب از هم گسيختگي سطح هندسي و يا مانع حركت چشم بر روي بدنه ساختمان نمي شود، فرو رفتگيها مانند طرحي سطحي بر روي بدنه بنظر مي آيند.
 بر آمدگيهاي بدنه ساختمان مانع از كشش چشم بطرف بالا مي شود. اگر اين برآمدگيها به اندازه كافي قوي باشند، خطوط سايه حاصل از آنها ، حتي هنگامي كه بيننده به فعاليتهايي در سطح پياده توجه دارد، در ميدان ديد جانبي وي ثبت مي گردد.
هر دو پيش آمدگي در سطح نما مانعي بوجود مي آورند ، اما پيش آمدگي سمت راست قويتر بوده و به نظر مي رسد كه سطوح هندسي قويتري در فضا تداوم يافته اند.
ابزار تعيين مقياس:
در مناطق شهري كه ساختمانهاي سنتي كافي باقي مانده تا الگويي منسجم را شكل دهد، كتيبه ها ، قرنيزها، و ساير ابزار طراحي به تعريف و تعيين فضا و مقياس خيابان كمك مي كند . به جز در مجموعه هاي رسمي مانند مراكز شهري كه نظم عمومي بخش مهمي از ايده را تشكيل مي دهد، معمولا طراحان اين خطوط نما را در كنار يكديگر به ط.ور منظم چيده اند، حتي اغلب با اين جزئيات بازيهاي عجيب و جالبي مانند معكوس كردن تاكيد روي بخشهاي نما ، اضافه كردن خطوط به نما و يا بالا و پايين بردن محل قرنيزها و كتيبه ها در طول چند ساختمان مجاور ترتيب داده اند. اصل زير بنايي طراحي ساده است و به آساني با سبكها و زبانهاي مختلف طراحي تطبيق مي يابد. هدف جلوگيري از كشش چشم به سمت بالا در ساختمانهاي مرتفع است . به نحوي كه گويي صفحه اي افقي در فضا امتداد دارد . اگر تنها يك بنا با اين سبك طراحي شده باشد ، تاثير ناچيزي دارد، اما هنگامي كه چندين ساختمان مجاور هم باشند ، تاثير آن چند برابر مي شود. و چنان بنظر مي آيد كه گويي سقفي بر روي خيابان كشيده اند.
ويژگيهاي معماري پلازا (ميدانچه) :
ويژگيهاي لازم براي تعريف فضا در يك پلازا ، شبيه ويژگيهاي لازم براي تعريف فضاي خيابان است. هدف ايجاد نموداري سه بعدي است كه به كمك آن شخص بتواند حركت خود در فضا را نشان دهد و حجم فضا را درك نمايد . مهمترين خطوط اين نمودار در بدنه و شامل خطوط و سطوحي است كه توسط ساختمانهاي پيرامون در فضا تداوم يافته اند . جزئيات ارتفاع را مي توان توسط خطوطي كه در ارتفاعهاي مختلف متهورانه فضا را دور زده اند نشان داد. خطوط محوري حاصل از فرورفتگي عميق درها و پنجره ها در تقسيم فضا به قسمتهاي كوچكتر كمك مي كند. مردم بطور عادي آگاه هستند كه ضمن حركت چه وقت به محور مركزي با نماي رسمي و متقارن و چه زمان به انتهاي آن مي رسند. صفحات عمودي حاصل از تلاقي ساختمانهاي مجاور نيز مقياسي بربي تعيين فضا و فاصله بدست مي دهد . مردم بوسيله مجموعه چنين ويژگيهايي فضا را مي خوانند. خطوط كف پلازا مي تواند به تقويت خطوط محوري معماري كمك كند ، اما خود به تنهايي اهميت چنداني ندارد . چرا كه زاويه ديد عابر پياده از الگوي كف چنان تند است كه هر گونه الگوئي به سرعت ناخوانا شده و غير قابل تشخيص مي شود .
معماري مدرن از طرحهاي متقارن و رسمي روي گرداند و تكرار مكانيكي فرمها را رسميت بخشيد . زماني كه توجه به مدولهاي كوچك فراواني معطوف مي گردد، از توانايي خطوط محوري براي تقسينم فضا به شدت كاسته مي شود. گرايش به طراحي دو بعدي نما همچنين از قابليت تعيين درست محل محور تقارن مي كاهد. هنگامي كه پلازا همراه با ساختمان مجاور آن شكل مي گيرد ، در طراحي ساختمان مي بايد به مشكلات تعريف فضايي توجه كرد . هنگام طراحي پلازا ، قابليت همه ساختمانهاي مشرف به آن در تعريف فضا مي بايد در نظر گرفته شود.
ابزار و اهداف زيبا سازي :
بطور كلي اقدامات زيبا سازي بايد با (زمينه) هماهنگ باشد . اقدامات منفرد و متعدد زيباسازي بايد چنان هماهنگ شوند كه كيفيت مناطق مسكوني و نظام ارتباطي بين مناطق را ارتقاء دهند . گروههاي فعال محلي بيشتر در مناطقي شكل مي گيرند كه داراي محدوده هاي مشخص و تعريف شده اي باشند . در مواردي كه محدوده هاي جغرافيايي دقيق ندارند ، طراحي خاص خيابانها و مناطق تجاري مي تواند چهارچوب لازم را بوجود آورند، تفكيك شبكه خيابانهاي اصلي و فرعي نيز به اين امر كمك مي كند و درك سازمان كالبدي شهر را تسهيل مي كند. اين امر ببراي شهروندان مطلوب است، اما براي طبقات كم در آمد و بي سواد كه تردد در شهر براي آنها با مشكلاتي همراه است ، امري حياتي محسوب مي شود.
هر چند تلاشهاي زيبا سازي با اهداف خوبي آغاز مي شوند، ولي لزوما به نتايج مطلوبي نمي رسند . طي سالها نمونه هاي بد كوچك و بزرگ طراحي شهري در سراسر آمريكا شكل گرفته است كه ياد آوري اين نكته ضروري است كه شور و اشتياق اوليه مردم هنگام عموميت يافتن يك ايده جديد اقداماتي را كه واقعا صورت مي گيرد از ديد پنهان مي كند . اينكه اين جنونهاي گذرا از كجا نشات گرفته اند ، چندان اهميت ندارد. بلكه تغيير نظر و بينش مردم پس از پا گرفتن و شكوفا شدن اين ايده ها ، حائز اهميت بسزايي است .
ارتباطات فرمي :
فرم صحيح و متناسب ساختمانها در زمينه شهري و همچنين تاثير آنها بر فرم شهر نيز تحت تاثير شرايط و عوارض طبيعي زمين و توپوگرافي مي باشد .در يك شهر غير مسطح كه مجموعه فرم ساختمانها از فرم هاي زمين تبعيت مي كند ،يك ساختمان بزرگ ولي كوتاه و مسطح كه خطوط قوي افقي بوجود مي آورد با ماهيت و طبيعت سيماي شهر در تضاد است .همين فرمهاي افقيزدر يك شهر مسطح مي تواند به عنوان طرحهاي خوبي مطرح باشند .اگر ساختمانمنظري بديع را مسدود كند ،حساسيتهاي زيبايي شناسي با مسائل واقعي مالي همراه مي شوند چرا كه مناظر از نقطه نظر اجاره بها و قيمت ملك داراي ارزش زيادي هستند . تپه ها نه تنها بر نوع فرم مطلوب ساختمان تاثير مي گذارند بلكه محل قرار گيري ساختمانهاي مرتفع را هم تعيين مي كنند . ساختمان مرتفع بزرگي كه در پايين تپه ساخته شود نه تنها ديد ساختمان هاي روي تپه را بر مناظر اطراف مسدود مي كنند ،بلكه از ارزش وجودي و زيبايي تپه مي كاهد . اما اگر همان ساختمان بر روي تپه ساخته شود فرم و شكل تپه را بهبود مي بخشد و مناظر موجود نيز حفظ مي شوند .
كوهپايه ها و بريدگيهاي تند توپوگرافي در مقياس عظيم طبيعي ظاهرا قابليت و توان پذيرش انواع روشهاي طراحي شهري را دارند . يگ كوهپايه رفيع داراي عظمت بصري كافي براي تحمل تباين طرح هاي رسما متضاد و فرمهايي است كه از شكل زمين تبعيت مي كنند .
شهرهاي مسطح بيش از شهرهاي غير مسطح و پر شيب داراي امكانات گوناگون توسعه هستند . در يك شهر مسطح مي توان سيماي كلاسيك شهري سر سبز تا شهري با ساختمانهاي مرتفع  وعظيم را مشاهده نمود . در نمونه ارائه شده با استفاده از همگون كردن ارتفاع ساختمانها صفحات افقيبوجود آمده كه مسطح بودن زمين را كاملا نشان مي دهند . در يك شهر غير مسطح چنين روشي هم از ارزش فرم طبيعي زمين مي كاهد و هم مناظر را مسدود مي كند . تپه ها با تاثير محدود كننده شان بر ترافيك و به دليل آنكه زندگي بر روي آنها لذت بخش اما رفت و آمد مشكل است ، نظم خاص خود را بر شهر تحميل مي نمايند .زمين مسطح داراي هيچ يك از اين اصول ذاتي و راهنمايي كننده نيست ، اما اين انعطاف پذيري خود از بسياري جهات مشكلي است كه حل آن مستلزم اعمال نظمي مصنوع مي باشد .شهر مسطح شيكاگو با يك بريدگي عظيم شهري با درياچه ممميشيگان روبرو مي شود . يك صخره عظيم مصنوع در مقابل پهنه وسيع آب ،تاثير اين نحوه برخورد هيجان انگيز و رضايت بخش است . شهر شيكاگو مي توانست تدريجا و با نزديك شدن به ساحل درياچه از ارتفاع ساختمانها بكاهد و تاثيري متفاوت و در عين حال هم ارزش بر جا ي گذارد . فرم زمين به نوعي است كه برخوردهاي متفاوتي را با ساحل آب ميسر مي دارد . به عكس تپه هاي سانفرانسيسكو داراي شيب ملايمي به طرف خليج هستند و ساختمانها هم از اين فرم تبعيت مي كنند و در غير اين صورت نظم موجود بهم مي خورد . هنگامي كه فرم طبيعي زمين داراي ويژگيهاي ارزشمندي است ، مي بايد با اين ويژگيها هماهنگي و در صورت امكان آنها را تقويت كرد .
 از محدوديت هاي ارتفاعي مي توان به صورت هاي مختلف براي حفظ وحدت معمارانه و سمبليك ساختمانهاي مهم شهري استفاده نمود
 تسلط و چيرگي بر كل مجموعه 
تسلط بر فضايي تقريبا تعريف شده
تسلط بر كانال باريكي از فضا همگوني ارتفاعي ساختمانها هنگامي بوجود مي آيد كه محدوديت هاي ارتفاعي موجب گردد كه همه ساختمانها با يك ارتفاع يا حدودا يك ارتفاع ساخته شوند اين پديده بر اساس ماهيت شهر ممكن است آگاهانه ايجاد شود .
زواياي لازم براي تابش خورشيد به پياده روهاي مركز شهر سانفرانسيسكو در طول شش ماه از سال
 زاويه ديد زاويه اي است كه عابري معمولي قادر به ديدن ساختمانهاي بلند تري كه در پشت يك نما با ارتفاعي خاص قرار دارند نباشد .
اين چهار نمونه ، فرمهاي متنوع شهري را كه با استفاده از ضوابط كنترل ساختمان مي توان بوجود آورد به نمايش گذارده است .

مدرسه باهاس

مقدمه

باوهاوس (آلمانی: Bauhaus، به معنی خانه معماری) نام یک مدرسهٔ معماری و هنرهای کاربردی در آلمان بود که از سال ۱۹۱۹ تا ۱۹۳۳ به پرورش هنرمندان پرداخت و نقش مهمی در برقراری پیوند میان طرح و فن ایفا کرد. آموزه‌های آن پیش و پس از انحلال به عنوان نماد مدرنیته شناخته شد و در سالهای بعد نیز پیروانی داشت. این آموزه‌ها جنبش هنری‌ای با همین نام به وجود آورد که از جریانات مهم و تأثیرگذار قرن بیستم محسوب می‌شود.

مدرسه باوهاوس در سه شهر آلمان، در سه دوره زمانی (وایمار از ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۵، دسائو از ۱۹۲۵ تا ۱۹۳۲ و برلین از ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۳) و تحت مدیریت سه معمار )والتر گروپیوس از ۱۹۱۹ تا ۱۰۲۷، هانس مه یر از ۱۹۲۸ تا ۱۹۳۰ و لودویگ میس ون دروهه از ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۳) به فعالیت پرداخت.

تاریخچه مدرسه

والتر گروپیوس در سال ۱۹۱۹ با ادغام آکادمی هنرهای زیبا و مدرسه هنرها و پیشه‌ها، مدرسه

باوهاوس را در وایمار بنیان نهاد. او در نخستین بیانیه خود، نظر ویلیام ماریس درباره تعالی صنایع

دستی را با فکر وحدت همهٔ هنرها (با رعایت تقدم معماری) درآمیخت و مرزبندی میان جنبه‌های تزیینی و کاربردی در هنرها را مردود شمرد. او چندی بعد در سال ۱۹۲۳ اهمیت طراح-صنعتگر در تولید صنعتی کلان را مورد تاکید قرار داد، که به عنوان اصل عمده‌ آموزه باوهاوس دانسته شد. پس از آن کارگاه‌های باوهاوس به صورت آزمایشگاه‌های ساخت پیش نمونه برای تولید ماشینی درآمدند و بسیاری از فرآورده‌های این کارگاه‌ها (به خصوص میز و صندلی، منسوجات و لوازم چراغ برقی) با موافقت صاحبان صنایع در خط تولید کارخانه‌ای قرار گرفتند. سبک فرآورده‌های باوهاوس خصلت هندسی و ساده داشت و به سبب صرفه‌جویی در وسایل و مطالعه در کیفیت مواد از پالودگی خط و شکل برخوردار بود.
با طراحی تعدادی ساختمان تازه در دسائو (که نتیجه کار گروهی گروپیوس، معلمان و شاگردان بود) باوهاوس از وایمار به مکان جدید انتقال یافت. پس از این تغییر مکان، تأثیر باوهاوس در معماری و هنرهای کاربردی اروپا رخ نمود و تا پایان جنگ دوم نیز پایدار ماند.

در سال ۱۹۳۲ میس ون باوهاوس را به برلین انتقال داد، اما فعالیت آن در برلین دیری نپایید چراکه یک سال بعد، در ۱۱ آوریل ۱۹۳۳ دولت نازی باوهاوس را تعطیل کرد.
چندی بعد موهولی ناگی و برخی دیگر از معلمان مدرسهٔ جدیدی به همین نام در شیکاگو برپا کردند. تا اواخر دههٔ ۱۹۶۰ اکثر مدارس طراحی و معماری اروپا و ایلات متحده دست‌کم بخشی از برنامه‌های آموزشی باوهاوس را پذیرفتند.تعدادی از هنرمندان بزرگ قرن بیستم همچون پل کله، واسیلی کاندینسکی، والترگروپیوس، موهولی ناگی، جوزف آلبرز و دیگران در این مدرسه هنری تدریس می‌کردند.

در سال 1906 در شهر ویمار آلمان، مدرسه هنرها و صنایع دستی به ریاست هانری وان دوولد(1975-1863) تاسیس شد. وی بلژیکی بود و در ابتدای به نقاشی علاقه داشت واندوولد در سال (1919) والتر گروپیوس را بجای خود به عنوان رئیس مدرسه معرفی کرد. گروپیوس در این سال مدرسه را تغییر سازمان دادو نام آنها را باهاس(خانه معمار ) گذارد. بعد از جنگ جهانی اول، مدرسه بیشتر به سمت طراحی صنعتی و فرمهای مکعب شکل ساده گرایش یافت. در سال 1924 گروپیوس در یک یادداشت به نام هنر و تکنولوژی- یک وحدت جدید اعلام موضوع کرد و در آن تفکر و بینش غالب در مدرسه را تبیین نمود.باهاس مهمترین مدرسه هنری در دهه 1920 و اولین مدرسه معماری مدرن بود. اساتید این مدرسه در زمینه های هنری از قبیل نقاشی، صنایع دستی، تولیدات صنعتی و بالاخص معماری، توجه خود را به آینده و راه رسیدن به آن را به کارگیری و الهام گرفتن از تکنولوژی مدرن می دانستند.این گفته مهم و معروف مسیس ونده رو که کمتر بیشتر است یعنی ساختمان باید فاقد هر گونه تزئینات و اجزای اضافه باشد- مشخصه سبک میس ونده رو و در نهایت سبک بین المللی بود.

گرپيوس در سال 1924 در يك يادداشت به نام (هنر و تكنولوژی يك وحدت جديد) اعلام موضع كرد و در آن تفكر غالب مدرسه را اعلام كرد.او معتقد بود كه در تكنولوژی و توليدات صنعتی زيبايی و هنر وجود دارد. لذا از مصالح مدرن در ساختمان و توليدات صنعتی در اين مدرسه به دور از تزيينات و تنها با نمايش عملكرد ذاتی آن استفاده مي شد . از نظر او زيبايی هواپيما در پرواز و دستگيره در باز كردن در است.

به عقيده ی گرپيوس : يك ساختمان مدرن بايد به دور از هر گونه تحريف های زايد باشد و جهان مكانيكی و سريع را منعكس كند.

بعد از گرپيوس هانز ماير و بعد از آن هم ميس ونده رو رياست مدرسه را به عهده گرفتند. ولی با قدرت گرفتن نازی ها چون عقايد چپ باهاس با آن ها در يك جهت نبود اين مدرسه از سوی آن ها نفی شد.گرپيوس در اثر فشار های وارده به آمريكا رفت و در آنجا تعاونی معماران را تشكيل داد.ميس ونده رو هم به آمريكا رفت . او بدون شك استاد استفاده از مصالح مدرن مانند شيشه و فولاد بود. ساختمان های وی بدون استفاده از تزيينات به بهترين نحو معماری مدرن را به نمايش ميگذاشتند.

باهاوس؛ مدرسه ای که یک سبک معماری شد

باهاوس نام یک مکتب معماری است که از نام مدرسه هنر و معماری باهاوس در آلمان گرفته شده است. این مدرسه معماری که از سال 1919 تا 1933 فعالیت می کرده است، پیشگام مدرنیسم در معماری بود و دستاوردهای آن هنوز نیز در رشته های هنر و معماری به دانشجویان تدریس می شود. ساختمان و کارگاه های این مدرسه در دو شهر دسائو و وایمار آلمان از سال 1996 در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.

مدرسه معماری باهاوس که در زبان آلمانی به معنی «خانه معماری» است، در دوران فعالیت چهارده ساله خود در آلمان، در سه شهر مختلف و تحت نظر سه آرشیتکت بزرگ که مدیریت باهاوس را نیز بر عهده داشته اند، فعالیت کرده است. این مدرسه ابتدا از سال 1919 تا 1925 در شهر وایمار، سپس از سال 1925 تا 1932 در دسائو و بالاخره از سال 1932 تا 1933، یعنی زمانی که این مدرسه به دستور حکومت نازی آلمان تعطیل شد، در برلین فعالیت می کرد. مدیریت این مدرسه نیز به ترتیب بر عهده والتر گروپیوس (1919 تا 1928)، هانیس مه یر (1928 تا 1930) و میس وان دروهه (1930 تا 1933) بود.

باهاوس در سال 1919 توسط والتر گروپیوس در شهر سنتی و قدیمی وایمار تأسیس شد. هدف اولیه از تأسیس مدرسه باهاوس، ایجاد مکانی بود که ترکیبی از مدارس معماری، صنایع دستی (چون نجاری، آهنگری و...) و آکادمی هنری بود.

گروپیوس اعتقاد داشت که با پایان جنگ جهانی اول، دوره جدیدی از تاریخ آغاز شده است و قصد داشت در مدرسه باهاوس، سبک معماری جدیدی را که بازتابی از این دوران باشد، به وجود بیاورد. به اعتقاد گروپیوس، این سبک معماری که می شد اصول آن را به تمام کالاهای مصرفی تعمیم داد، باید ارزان، کارکردگرا و سازگار با تولید انبوه می بود. گروپیوس برای دستیابی به این هدف، می خواست هنرمندان و صنعت گران را با هم متحد کند تا به محصولی کارکردی و قابل استفاده، و در عین حال با ارزش از لحاظ هنری، دست یابد. این ایده در بیانیه افتتاحیه مدرسه باهاوس به خوبی مشخص است: «ما در پی آنیم که جامعه تازه ای از هنرمندان پدید آوریم تا در میان آن ها دیگر تعصب حرفه ای که اکنون چون دیواری بلند هنرمندان و صنعتگران را از هم جدا می سازد، وجود نداشته باشد.»

 برنامه ریزان مدرسه باهاوس هنرهای زیبا را از صنایع دستی کاربردی ممتاز و متفاوت نمی  دانستند و بر این باور بودند که هنر و معماری مدرن باید پاسخگوی نیازها و اقتضائات جامعه صنعتی مدرن باشد و طراحی خوب باید از عهده آزمون های زیباشناختی و مهندسی برآید. ویژگی عمده سبک باهاوس تکیه هر چه بیشتر بر کارکردگرایی، بهره گیری بهینه از خواص مواد و مصالح صنعتی، احتراز از تزئینات تجملی در نمای ساختمان ها و فرآورده های صنعتی بود. دستیابی به نوعی هماهنگی بین ضرورت های کارکردی و کیفیت زیباشناختی، خوش ساختی و خوش ترکیبی محصولات صنعتی از دیگر اهداف موسسان مدرسه باهاوس بود.

استادان باهاوس بر روی بام باهاوس در دسائو

استادان باهاوس به شاگردان خود یاد می دادند که همه چیز را بر مبنای نیازها طراحی کنند و از هیچ عنصری که فاقد کارکرد باشد و تنها جنبه زیباشناسانه داشته باشد استفاده نکنند. در مدرسه باهاوس تاریخ معماری جایی میان دروس دانشجویان نداشتند، چرا که در باهاوس قرار بود همه چیز بر مبنای اصول اولیه معماری و بدون توجه به آثار گذشتگان ساخته شود.

باهاوس در ابتدا برای تأمین بودجه خود به سوبسیدی که از جمهوری وایمار می گرفت وابسته بود. اما بعد از ایجاد تغییراتی در حکومت محلی وایمار، این مدرسه در سال 1925 به شهر دسائو که بافت صنعتی و شهری بیشتری داشت و با ایده های مدرن مدرسه  ی باهاوس هم خوان بود، منتقل شد. پس از انتقال مدرسه باهاوس به دسائو، بخش طراحی صنعتی این مدرسه که مشکل کمتری با حکومت محافظه  کار محلی داشتند، در وایمار باقی ماندند. مدرسه طراحی صنعتی باهاوس بعدها نام خود را به دانشکده فنی معماری و مهندسی عمران تغییر داد و از سال 1996 به بعد نیز به نام دانشکده باهاوس آلمان خوانده می شود.

در سال 1927 سبک باهاوس و آثار آرشیتکت  های مشهور آن نمایشگاه معماری اشتوتگارت را که با موضوع خانه سازی برگزار می شد، به شدت تحت تأثیر خود قرار داد. پس از گروپیوس، مدیریت باهاوس را هانس مه یر و سپس میز وان دروهه به عهده گرفتند. با قدرت رسیدن رژیم نازی ها در آلمان و افزایش فشار سیاسی بر این مدرسه، باهاوس در سال 1933 تعطیل شد. حزب نازی و دیگر گروه های فاشیستی آلمان از ابتدا با فعالیت مدرسه باهاوس مخالف بودند و آن را سنگر کمونیسم می دانستند. نویسندگان نازی چون ویلهلم فریک و آلفرد روزنبرگ نیز در نوشته هاشان باهاوس را «غیرآلمانی» می نامیدند و سبک مدرن آن را به باد انتقاد می گرفتند. در واقع باهاوس یکی از مظاهر «هنر منحط» بود که هیتلر و حزب نازی آلمان کمر به نابودی آن بسته بودند.

لوگو مدرسه باهاوس
Bauhaus-Signet

 از جمله مهم ترین ساختمان ها و آثاری که در طول فعالیت مدرسه باهاوس عمدتاً به دست استادان و مدیران مدرسه ساخته شد می توان به عمارت سامرفیلد و خانه اوته در برلین، خانه اوئرباخ در یانا و برج تریبیون در شیکاگو (که مدرسه باهاوس پس از برنده شدن در یک مسابقه بین المللی طراحی آن را بر عهده گرفت) اشاره کرد. اما مهم ترین بنایی که سبک معماری باهاوس در این دوره در آن متجلی شده است، ساختمان خود مدرسه در دسائو است که توسط والتر گروپیوس، مدیر وقت باهاوس، طراحی شده است.

پس از به قدرت رسیدن نازی ها و تعطیلی مدرسه باهاوس، مدیران و استادان مدرسه که همه از معماران طراز اول آن زمان بودند، به کشورهای مختلف در اروپای غربی، آمریکا و همچنین اسرائیل مهاجرت کردند. همچنین شماری از معماران باهاوس که به شیکاگو رفته بودند، باهاوس جدید را در این شهر تأسیس کردند و به تربیت معماران جوان ادامه دادند.

این مسئله کمک قابل توجهی به ترویج سبک معماری باهاوس در سراسر جهان کرد و آن را به گفتمان مسلط در معماری و طراحی صنعتی مدرن تبدیل کرد، چنان که این مکتب هنری امروز نیز همچنان نفوذ جهانی خود را حفظ کرده است.

 

 

موزه خانه امام جمعه -عودلاجان

موزه خانه امام جمعه

                       
در گذر کوچه های خاموش عودلاجان
در محله ی عودلاجان، بناهای قدیمی و باارزش بسیاری وجود دارد. از جمله این بناها می توان به خانه ی امام جمعه اشاره کرد که از بناهای بسیار زیبای نیمه ی دوم قرن سیزدهم هجری است. این خانه، در قسمت شرقی خیابان ناصرخسرو (ناصری)، پایین تر از میدان امام خمینی، در کوچه ای به همین نام (امام جمعه) و به شماره پلاک ۳۷ قرار دارد. این بنا در اواسط دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار،۱۲۸۰ تا ۱۳۰۰ه.ش ساخته شده است.
امام جمعه
خانه منتسب به ظهيرالاسلام، امام جمعه تهران
سيدزين العابدين امام جمعه پسر سيد ابوالقاسم امام جمعه ملقب به ظهيرالاسلام بود. او دختر ناصرالدين شاه را از زني به نام ضياء السلطنه به همسري گرفت. پس از فوت پدرش چون ميرزا زين العابدين كوچك بود عموي او سيد مرتضي كفالت امور امام جمعه‌گي را عهده دار شد و زماني‌كه به سن رشد رسيد به فرمان ناصرالدين شاه، امام جمعه تهران شد. پس از مرگ ظهيرالاسلام؛ او را در مقبره باشكوهي كه در زمان حيات براي پدرش ساخته بود و اكنون به سر قبر آقا شهرت داند، دفن كردند.
این خانه ی قدیمی، منزل میرزا آقاخان نوری – صدراعظم ناصرالدین شاه – بوده است که بعدها امام جمعه تهران آن را خرید و در آن منزل کرد. حاج سید ابولقاسم امام جمعه متولد ۱۲۸۲ ه.ق، پسر ارشد سید زین الدین امام جمعه و نوه ی  دختری معیرالممالک (نظام الدوله) بود که پس از فوت پدر، امامت جمعه و تولیت مسجد شاه را برعهده گرفت. منصب امامت جمعه، مانند دیگر مناصب دوران متأخر قاجار، به سبب نزدیکی آنها با دستگاه حکومت در خانواده ایشان موروثی بود. وی چندی بعد با دختر مظفرالدین شاه، شکوه الدوله (زن سابق موقرالسلطنه) ازدواج کرد. حاج ابولقاسم امام جمعه از اواخر حکومت محمد شاه قاجار تا چندی بعد از مشروطه عهده دار منصب امامت جماعت تهران بود. وی در جریان مشروطه، به دلیل دشمنی با مشروطیت و تبعیت روس توسط هیئت مدیره ی متشکله ی مشروطه عزل و برادرش که از مشروطه خواهان بود به جای او امام جمعه تهران شد. در جریان به دارآویخته شدن شیخ فضل الله نوری در سال ۱۲۲۷، امام جمعه به سفارت روسیه پناهنده شد و پس از چندی با گرفتن تأمین از دولت، به وسیله سفارت روسیه به اروپا رفت. پس از چند سال اقامت در اروپا و سیاحت در آنجا با موافقت و اجازه دولت به ایران بازگشت و در سن ۶۲ سالگی در تهران در گذشت.
خانه امام جمعه
این ملک با مساحت حدود ۸۷۹ متر در دو طبقه ساخته شده است. طبقه ی  اول حوضخانه و طبقه ی  دوم شامل تالار تابستانی و زمستانی است که هر کدام با ارسی های کشویی از هم و از محیط خارج، جدا می شوند. در جلوی عمارت ایوانی با دو ستون بلند قرار دارد. این بنا از بناهای مسکونی اعیانی است که دو بخش اندرونی و بیرونی دارد. بخش اندرونی آن که برای سکونت افراد خانه و خدمه بوده، تخریب و به مدرسه تبدیل شده و بخش بیرونی که محلی برای پذیرایی از مهمانان امام جمعه بوده، تاکنون باقی مانده است. این خانه، مانند بسیاری از خانه های اعیانی سنتی ایرانی تزئینات مفصلی دارد و با نقاشی، گچبری و آئینه کاری تزیین شده است. در تزئینات این فضا از تصاویر زنان با پوشش غربی و تلفیق طرح های غربی گچبری در کنار هر آینه استفاده شده است. همچنین، مهرچاپ در میان قاب ها و ارسی هایی با سبک ایرانی به صورت گره چینی مشبک با شیشه های رنگی  یا سه لابری با طرح های اسلیمی و غربی در کنار هم به کار رفته است. پیشانی شیروانی خانه از آرامگاه کوروش الهام گرفته است که نمونه ی آن در دیوانخانه کریمخان نیز وجود دارد.
خانه امام جمعه پیش از انقلاب در اختیار وزارت فرهنگ و هنر بود و اکنون در اختیار سازمان میراث فرهنگی کشور است. پس از طی مراحل انتقال مالکیت بنا به وزارت فرهنگ و هنر ازسال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۰ه.ش نخستین دوره تعمیرات بنا از جانب سازمان ملی حفاظت از آثار باستانی ایران صورت گرفت و از آن به منزله ی مرکزی برای آشنایی دانشجویان رشته های معماری و هنر با ویژگی های معماری سنتی مورد استفاده قرار می گرفته است. مرمت این خانه در سال ۱۳۵۱ه.ش به پایان رسید، اما در سال های بعد در اثر حوادث بسیاری از جمله، احداث پارکینگ طبقاتی در مجاورت آن، انفجار بمب در میدان امام و اصابت راکت به آن یا اصابت موشک رژیم بعثی در فاصله ۲۵ متری خسارات جبران ناپذیری دیده است.
بنای موجود بخشی از بناهای ساخته شده در دوران قاجار است که به مرور زمان تخریب شده و اکنون تعداد معدودی از آنها باقی مانده است. خانه های اصیل و ارزشمندی مانند خانه ی امام جمعه، می توانند با تغییراتی دوباره به ساختار شهری بازگردند و با اعطای کاربری جدید همچنان در فضاهای شهری باقی بمانند و از تخریب آنها جلوگیری شود.

 

بناهای سنتی


1
پروفسور شيرازي تئوريسين بزرگ مرمت سازه هاي سنتي جهان جاودانه شد
مهرداد حجازي
دانشيار سازه هاي سنتي، هسته سازه هاي سنتي، گروه عمران، دانشكده فني و مهندسي، دانشگاه اصفهان، اصفهان
خلاصه
پروفسور باقر آيت الله زاده شيرازي يكي از بزرگترين دانشمندان علم مرمت سازه هاي سنتي و معماري و شهرسازي
ايران در طي چند قرن اخير مي باشند
 
. ايشان يكي از مشهورترين تئوريسين هاي مرمت سازه هاي سنتي جهان در دوران معاصر
هستند كه نظريه هاي ايشان در معتبرترين مجامع علمي و دانشگاهي جه ان مورد نقد و بررسي قرار گرفته است
 
. ايشان به عنوان
پدر علم مرمت در ايران و بيانگذار مكتب شيرازي در دهه
 
1340 ، حامي تاسيس اولين رشته دانشگاهي مرمت در ايران، يكي از
موسسان سازمان ميراث فرهنگي كشور، مرمتگر و حافظ تعداد غير قابل شمارشي از مهم ترين بناهاي تاريخي و سنتي ايران، و
تئوريسين مكتب شيرازي
 
– حجازي – و افي در سال 1386 با نقشي كليدي در طراحي رشته كارشناسي ارشد مهندسي سازه هاي
سنتي، به عنوان مرجع اصلي اين مكتب كه در آن براي اولين بار علم مرمت با علم سازه در حوزه بناهاي سنتي تركيب شده اند،
شناخته مي شوند
 
.
اين گزارش سير تحول تاريخي تاثير گذاري انديشه ها و نظريه هاي زنده ياد دكتر شيرازي در حوزه مرمت سازه هاي
سنتي و ايجاد يك مكتب جديد در اين زمينه كه به عنوان يك رنسانس در علم مرمت در جهان تلقي مي شود را ارائه مي كند
 
.
-1
 
مقدمه
پروفسور دكتر باقر آيت الله زاده شيرازي حلقه متكامل كننده زنجير پيوسته معماري و شهرس ازي سنتي ايران و تئوريسين
بزرگ مرمت سازه هاي سنتي در جهان مي باشند
 
. پس از گذشت حدود چهار قرن، دكتر شيرازي تنها دانشمند معماري ايران
هستند كه مي توان نام ايشان را در كنار معماران بزرگي چون استاد علي اكبر اصفهاني و استاد حسين بناي اصفهاني قرار داد و به
تبيين انديشه هاي جهاني ايشان به ويژه در قلمرو مرمت سازه هاي سنتي پرداخت
 
.
اين نخستين گزارشي است كه از ديدگاه سازه اي به بيان تاثير گذاري انديشه ها و نظريه هاي زنده ياد دكتر شيرازي در
حوزه سازه هاي سنتي، به ويژه مرمت و مقاوم سازي بناهاي تاريخي، و ايجاد مكتبي جد يد در اين زمينه مي پردازد
 
. اين موضوعي
است كه در طي
 
18 سال گذشته به صورت جدي توسط دكتر شيرازي ،پدر مرمت ايران، و تعداد معدودي از شاگردان و
همكارانشان پيگيري شده و مورد بحث و مطالعه دقيق قرار گرفته است و خوشبختانه در حدود يك ماه قبل از جاودانه شدن
ايشان با تك ميل برنامه و سرفصل دروس رشته كارشناسي ارشد مهندسي سازه هاي سنتي، كه استاد در طراحي آن نق شي محوري و
كليدي داشتند و بررسي و تاييد علمي نهايي آن توسط ايشان انجام گرفت، و با تاسيس اين رشته در هسته سازه هاي سنتي،
دانشكده عمران، دانشكده فني و مهندسي، دانشگاه اصف هان به نتيجه رسيده است
 
. با تاسيس اين رشته و مكتب جديد و گسترش
2
آن در آينده، علم مرمت سازه هاي سنتي در ايران و جهان به افق هاي تازه اي خواهد رسيد كه هدف آن حفظ و پاسداري از
ميراث فرهنگي بشري خواهد بود، هدفي كه دكتر شيرازي عمر پربار خود را صرف نيل به آن نمودند
 
.
عليرغم وجود صدها نفر متخصص به عنوان شاگرد ايشان در زمينه هاي معماري و شهرسازي، در طول عمر پر بركت
استاد تنها يك نفر از متخصصان سازه علاقه و توانايي آن را يافت كه به صورت جدي و هدفمند در حلقه شاگردان نزديك ايشان
قرار گيرد و با راهنمايي ها و فرصت ارزشمندي كه استاد براي وي فراهم نمودند علم سازه را به صورتي كه استاد مايل بودند
وارد مبحث مرمت بناهاي سنتي كند
 
. شايد بدين دليل است كه تاثير تفكرات ايشان بر مبحث مرمت "سازه اي " بناهاي سنتي آن
چنان كه شايسته است مورد نقد و بررسي قرار نگرفته است
 
. بدين جهت لازم است در آينده نيز گزارش هايي در مورد نقش
كليدي و محوري ايشان در ارائه نظريه هاي جهاني در حوزه مرمت سازه اي سازه هاي سنتي و خدمات ايشان به ايران و جهان در
اين زمينه تهيه گردد
 
.
هدف از ارائه اين گزارش، بيان سير تحول تاريخي مرمت سازه هاي سنتي در ايران در دوران معاصر است كه با
محوريت استاد با مكتب شيرازي در علم مرمت سازه هاي سنتي در دهه
 
1340 شمسي شروع مي شود و پس از گذر از مكتب
حجازي
 
– وافي در فاصله زماني سال هاي 1377 تا 1385 ، در سال 1386 به مكتب شيرازي – حجازي - وافي ختم مي گردد،
مكتب جديدي كه يك رنسانس علمي و شروع د وره نويني در تاريخ مرمت بناهاي سنتي و تاريخي ايران و جهان است
 
. مكتب
اخير ثمره يك عمر تلاش استاد مي باشد كه شروع آن حدود يك ماه قبل از جاودانه شدن ايشان است
 
. شاگردان مرمتگر وي
وظيفه دارند اين مكتب را ادامه داده تا اين كه در زماني ديگر توسط اساتيدي ديگر بر ح سب علم روز و نياز زمان تكميل تر گردد
 
.
تاكيد اين گزارش بر اهميت بخش مرمت سازه اي، با تاكيد بر كلمه
 
"سازه"، به عنوان يكي از پربارترين و مهم ترين خدمات دكتر
شيرازي به دانش بشري است
 
. بي گمان اهميت اين بخش از زندگي علمي دكتر شيرازي اگر بيشتر از بخش معماري و شهر سازي
آن نباشد از آن كمتر نيست
 
.
-2
 
روز پرواز استاد به سوي جاودانگي
در عصر روز يكشنبه
 
28 مرداد 1386 شاگرد استاد در اصفهان موفق شده بود پس از چند ماه كه از درد دست خود رنج
مي برد براي معاينه به نزد پزشكي در نزديكي پل سي و سه پل رود
 
. وي مسير بين پل خواجو و سي و سه پل را پياده پيمود و در
اين هنگام شوري عجيب در دل داشت
 
. پس از معاينه، در درون خود شوري ديگر احساس كرد و تصميم گرفت به جاي استفاده
از مسير معمول براي رسيدن به منزل از مسير چهارباغ به ميدان نقش جهان و سپس به منزل رود
 
. در نقش جهان توقفي نيم ساعته
داشت و سپس سوار اتوبوس واحد شد
 
. در سراسر مسيري كه پيموده بود اثر دست و فكر دكتر شيرازي هويدا بود و حفظ اين
دريافت كرد كه
 
SMS ميراث و جهاني شدن آنها به همت ايشان صورت گرفته بود . در اين هنگام كه ساعت دقيقا 22:43 بود يك
هاي
 
SMS پيغام آن چنين بود : "سلام، فوت نابهنگام استاد گرامي دكتر شيرازي را به شما تسليت عرض مي كنم ...". بلافاصله
ديگري با همين مضمون دريافت شد
 
. خبر باورنكردني بود . حال شاگرد در مي يافت كه در مسير بين پل خواجو، سي و سه پل،
چهار باغ و سپس ميدان نقش جهان، آن احساس شور، ياد استاد دكتر شيرازي بو د
 
. استاد د ر ساعت 19:15 ، يعني همان زماني كه
شاگرد مسير بين پل خواجو و سي و سه پل را براي رسيدن به مطب پزشك به صورت پياده مي پيمود و در خيال خود به
3
سازندگان، نيكوكاران و مرمتگراني فكر مي كرد كه اين ميراث را بر جاي گذاشتند و البته اجر آنان را خدا از بين نخواهد برد،
جاودانه شده بود
 
.
عصر آن روز مجموعه هنرپژوهي نقش جهان فرهنگستان هنر در تهران ميزبان جمعي از فرهيختگان، علاق ه مند ان و
دانشجويان رشته هاي مرمت ، معماري و شهرسازي بود كه به بهانه ديدار و بزرگداشت دكتر شيرازي گرد هم آمده بودند
 
. پس از
انجام چند سخنراني توسط فرهيختگ ان هنر ايران در مورد شخصيت استاد، ايشان بر روي صحنه آمدند و با قرائت آيه
 
115 سوره
هود
 
"واصبر فان الله لايضيع اجرالمحسنين" گفتند: "در كودكي از پدرم پرسيدم بايد چه كاره شوم؟ گفت "هر كاري كه خد ا را
راضي كند
 
". من هم ديدم كاري بهتر از تعمير مسجد و امامزاده نيست و سعي كردم اين كار را به نحو احسن انجام دهم. نسل ما
وجدان كاري خاصي داشت
 
. وجدان كاري بهترين سرمايه است...". اين آخرين جملاتي بود كه حاضران در جلسه از زبان استاد
شنيدند
 
. استاد لحظاتي بعد و هنگامي كه ديگر حاضران در نشست درباره خاطرات و علاقه خود به ايشان صحبت مي كردند ، به
جهان باقي در جوار ساير محسنين شتافتند و جاودانه شدند
 
(شكل 1). جاودانه شدن ايشان نيز همانند زندگي اين جهاني ايشان به
گونه اي متمايز از ديگران بود كه هرگز از يادها نخواهد رفت
 
.
شكل
 
1- دكتر شيرازي دقايقي قبل از جاودانه شدن در مركز هنرپژوهي نقش جهان فرهنگستان هنر، از راست دكتر مختاري (مدير
پروژه نجات بخشي ميراث فرهنگي بم
 
)، مهندس محمد بهشتي (رئيس اسبق سازمان ميراث فرهنگي كشور )، دكتر شيرازي، دكتر
مهدي حجت
 
(رئيس اسبق سازمان ميراث فرهنگي كشور )، مهندس محمد حسن محبعلي (مدير ميراث جهاني سلطانيه )، ته ران،
يكشنبه
 
28 مرداد 1386 (عكس از زيبا شرفي)
4
-3
 
زندگي نامه استاد
-3-1
 
زندگي نامه
باقر آيت الله زاده شيرازي، فرزند عالم رباني مرحوم سيد محمد حسين به سال
 
1315 در نجف اشرف به دنيا آمد ند .
ايشان دوره ابتدايي را در نجف و تهران گذراندند و در سال
 
1335 از دبيرستان دارالفنون فارغ التحصيل شد ند. پس از آن به
دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران رف تند و در سال
 
1342 با رتبه عالي به عنوان دانشجوي ممتاز با مدرك فوق ليسانس از
دانشگاه فارغ التحصيل شدند
 
. ايشان پس از گذراندن يك سال از دوره عالي شهرسازي دانشكده مذكور براي ادامه تحصيل در
دوره تخصصي پژوهشي مرمت آثار تاريخي در سال
 
1343 عازم ايتاليا شدند. در سال 1346 به منظور پژوهش در بستر تاريخ
معماري و شهرسازي ايران به ميهن بازگشتند و دفتر فني سازمان حفاظت از آثار باستاني اصفهان را بنياد نهادند و آن را پايگاهي
براي گسترش روش هاي نوين علمي مطالعه و مرمت آثار تاريخي قرار دادند
 
. در سال 1350 از رساله خود درباره احياي مركز
معمار و
 
(De Angelis d'Ossat) تاريخي - فرهنگي اصفهان (مرمت بازار اصفهان ) زير نظر پروفسور دآنجليس دوسات
مرمتگر مشهور ايتاليايي با رتبه عالي در دانشكده معماري رم دفاع كردند
 
. در سال 1358 مديريت سازمان ملي حفاظت آثار باستاني
ايران و اداره كل حفاظت بناهاي تاريخي و آثار باستاني به ايشان سپرده شد
 
. دكتر شيرازي همچنين در تشكيل سازما ن ميراث
فرهنگي سهم عمده اي داشتند
 
. همچنين ايشان جزوگروه هايي بود كه در دهه شصت ميلادي در يكي از اولين دوره هاي ايكروم،
مركز بين المللي مطالعه، حفاظت و مرمت اموال فرهنگي، در رم شركت كردند
 
. دكتر شيرازي در سال 1354 براي شركت در يك
دوره آموزشي مرمت بناهاي سنگي به شهر يورك انگلستان رفتند
 
.
دكتر شيرازي مترجم هفت كتاب مهم در زمينه مرمت، معماري و شهرسازي، مو لف بيش از
 
120 مقاله علمي، مجري
صدها طرح مرمتي در رابطه با بناهاي تاريخي ايران، استاد راهنماي بيش از
 
100 پايان نامه در مقاطع دكترا، كارشناسي ارشد و
كارشناسي، عضو فرهنگستان هنر، يكي از چهره هاي ماندگار و يكي از نام آوران قرن حاضر در زمينه هنر و فرهنگ ايران بودند
.
 
[1-3]
ا
 
ما زيباترين داستان زندگي دكتر شيرازي آن بود كه در مجلسي كه فرهنگستان هنر براي بزرگداشتشان ترتيب داده بود،
در ميان دوستان، شاگردان و همفكرانشان، از خدا و از عاقبت نيك گفتند و بر روي صحنه، آرام جاودانه شدند و صحن ه روزگار را
فرو گذاشتند
 
. ايشان نه تنها زندگي خود را وقف آموختن فرهنگ ايراني كردند، بلكه خداي مهربان چنين خواست كه مرگ ايشان
نيز نمونه چنين آموزشي باشد
 
.
-3-2
 
اصفهان نقطه آغاز
دكتر شيرازي در بازگشت به ايران به عنوان سرپرست دفتر فني سازمان حفاظت از آثار باستاني به استان اصفهان رفتند و
كار خود را از آنجا آغاز نمودند
 
. ساختمان كوچكي در يكي از باغ هاي نطنز به نام شربت خانه از اولين بناهاي مرمت شده توسط
ايشان است
 
. دكترشيرازي در طول بيش از ده سال حضور خود در اصفهان بخش مهمي از بناهاي تاريخي اين شهر از جمله ميدان
نقش جهان، بخش هايي از بازار، خانه هاي دوره صفوي، مدرسه چهارباغ و بسياري از بناهاي ديگر را مرمت كردند
 
. پروژه مرمت
عاليقاپو، چهلستون و هشت بهشت كه توسط موسسه شرق شناسي ايتاليا
 
(ايزمئو) و با مشاركت دفتر حفاظت از آثار باستاني
1978 )
 
برنده - اصفهان به سرپرستي دكتر شيرازي صورت گرفته بود، توانست در اولين دوره جايزه بنياد معماري آقاخان ( 1980
5
شود
 
. بدون ترديد در ميان تخص صها و تحقيقات دكتر شيرازي در زمينه شناخت آثار تاريخي ايران ، شناخت عميق ايشان از
اصفهان جايگاه ويژه اي دارد
 
. ايشان همواره در خاطراتشان بخشي از شناخت خود از اصفهان را مديون آشنايي ب ا مردي عارف
مسلك به نام عباس بهشتيان مي دانستند ك ه و قتي ايشان را به عنوان مهندس جوان تازه از فرنگ برگشته در مسند رياست دفتر
حفاظت از آثار تاريخي ديدند، تصميم گرفتند ايشان را با لايه هاي تو در تو و ناشناخته آثار تاريخي و فرهنگي اصفهان آشنا ك نن د
 
.
برگزار
 
" Isfahan City of Light پروفسور شيرازي در دهه هفتاد ميلادي نمايشگاهي را در لندن با عنوان "اصفهان شهر نور
كردند كه باعث شناساندن تاريخ طولاني، پيچيده و پربار اين شهر در سطح بين المللي شد
 
.
-3-3
 
تشكيل سازمان ميراث فرهنگي كشور
در دهه
 
1360 شمسي يكي از مهم ترين كار هاي دكتر شيرازي نوشتن اساسنامه و پايه گذاري سازمان جديدي بود به نام
سازمان ميراث فرهنگي كشور كه از ادغام چندين سازمان مختلف به وجود آمد
 
. پيش از آن سازمان حفاظت از آثار باستاني، اداره
كل موزه ها، مراكز باستان شناسي و مردم شناسي همگي واحدهاي اداري جداگانه اي بودند كه با تشكيل سازمان ميراث فرهنگي به
آن پيوستند و مجموعه هماهنگي را به وجود آوردند
 
.
-3-4
 
دايره المعارف معماري ايراني
دكتر شيرازي مهم ترين كنگره تاريخ معماري و شهرسازي ايران را بنيان گذاري كردند
 
. كنگره اي كه سه دوره متناوب در
ارگ تاريخي بم برگزار شد و آخرين دوره آن نيز در سال
 
1385 بو د. در غياب يك دايره المعارف جامع در مورد تاريخ معماري و
شهرسازي ايران، مجموعه مقالات دوره هاي كنگره ارگ بم يكي از مهم ترين منابع تحقيقاتي در اين زمينه است كه تمام آنها با
پشتكار فردي دكتر شيرازي چاپ و منتشر شدند
 
.
-3-5
 
عمارت مسعوديه
شناخت عميق دكتر شيرازي از معماري ايراني و تسلطشان بر دانش روز باعث شده بود تا هر طراح، معمار و مرمتگري
كه در زمينه شناخت و يا حفاظت از ميراث فرهنگي فعاليت مي كرد مشتاق راهنمايي ها و نظريات تخصصي ايشان باشد
 
. بنابراين
بدون ترديد نقش دكتر شيرازي در بخش اعظم طرح هاي پژوهشي و حفاظت از ميراث فرهنگي در سال هاي اخير غير قابل انكار
است
 
.
در سال
 
1376 مجموعه باغ و عمارت قاجاري مسعوديه در ميدان بهارستان تهران از طرف وزار ت آموزش و پرورش به
سازمان ميراث فرهنگي كشور واگذار شد و دكتر شيرازي خود سرپرستي پروژه مطالع ه و مرمت اين مجموعه را برعهده گر فتند
 
.
دكتر شيرازي در تدريس نيز به شيوه خاص خود معتقد بود ند
 
. ايشان تعدادي از كلاس هاي خود را به عمارت مسعوديه منتقل
كردند و دانشجويانشان فراتر از ساعات رسمي مقرر در تقويم آموزشي در كنار ايشان به آموز شهاي تئوري و عملي مي پرداختن د
 
.
مرمت اين عمارت يكي از آخرين يارگارهاي ماندگار ايشان مي باشد
 
.
6
-3-6
 
منشور مرمت ايران
دكتر شيرازي يكي از بنيانگذاران و رئيس موسسه ايكوموس ايران نيز بودند
 
(شكل 2). ايكوموس يا شوراي بين المللي
بناها و محوطه هاي تاريخي، موسسه اي است غير دولتي و مركب از افراد علاقه م ند و متخصص ميراث فرهنگي
 
. يكي از جدي
ترين پروژه هاي ناتمام دكتر شيرازي در اين موسسه تدوين منشور ملي مرمت ايران بود
 
. ايشان معتقد بودند هر كشوري با توجه به
فرهنگ، تاريخ و خصوصيات بومي و اقليمي خود و ضمن پذيرش اصول علمي و جهاني مرمت بايد منشوري را در سطح ملي
تهيه كند كه راهگشاي محققان و مرمتگران اين رشته باشد
 
. بررسي تاثير دكتر شيرازي بر جريان مرمت علمي در ايران و جمع
آوري مقالات، طرح ها، ايده ها، سخنراني ها، نوشته ها و ترجمه هاي ايشان ضرورتي انكار ناشدني است
 
. انجام ترجمه تعدادي از
كتاب هاي ارزشمند د ر زمينه مرمت، معماري و شهرسازي به زبان فارسي در سال هاي اخير گنجينه اي پر ارزش بود كه ايشان به
جامعه علمي ايران هديه كردند
 
. آخرين ترجمه ايشان كه حدود سه ماه قبل از جاودانه شدنشان به پايان رسيد و براي چاپ آماده
شد ترجمه كتاب
The Conservation and Structural Restoration of Architectural Heritage
4
 
] مي باشد كه يكي از معتبرترين كتاب ها در زمينه مرمت سازه اي بناهاي سنتي است و به ] (Croci) نوشته پروفسور كروچي
.
 
[ توصيه استاد ترجمه قسمت هاي سازه اي اين كتاب توسط شاگرد انجام گرفت [ 5
شكل
 
2- دكتر شيرازي در حال تدريس در محل موسسه ايكوموس ايران، خانه وثوق، تهران، 1385
7
-4
 
از مكتب شيرازي تا مكتب شيرازي – حجازي - وافي
-4-1
 
مكتب شيرازي
دكتر شيرازي از سال
 
1346 با آگاهي به نيازهاي كشور و توانايي هاي خود در همه حوزه هاي مرمت و تاريخ معماري
ايران، از مديريت گرفته تا تحقيق تاريخي، و از آموزش و مشاوره گرفته تا اجراي مستقيم مرمت حضور يافتند
 
. ايشان را بايد از
پايه گذاران سازمان ملي حفاظت آثار باستاني ايران
 
(نياي سازمان ميراث فرهنگي كشور ) بر شمرد كه نخست در اصفهان و سپس
در تهران مدتي مدير آن بودند
 
. در همان زمان بود كه نهايت دانش و درايت خود را به كار بردند و بيشتر آنچه از اصفهان تاريخي
به دست ما رسيده است، نتيجه زحمات ايشان در حدود
 
40 سال پيش است. ايشان بعد ها هم با همكاران خود سازمان ميراث
فرهنگي كشور را تاسيس كردند
 
. نخستين رشته دانشگاهي مرمت در ايران به همت ايشان در دانشكد ه پ رديس اصفهان (دانشگاه
هنر اصفهان فعلي
 
) داير شد . از آن زمان، علاوه بر تدريس در آن دانش كده و دانشكده هاي ديگر ، زحمت راهنمايي دقيق ده ها
پايان نامه كارشناسي و كارشناسي ارشد و دكتر ا در حوز ه مرمت و مطالعات تار يخ معماري ايران را برعهده گرفتند و مجموعه اين
شاگردان و رساله هاي آنان از مهم ترين و ارزنده ترين يادگارهاي ايشان است
 
. ايشان طرح مرمت شهري بافت تاريخي اصفهان را
به دست خود تهيه كردند
 
. در مكتوبات مربوط به مرمت و تاريخ معماري، مجله "اثر" را تاسيس نمودند و تا شمار ه آخر (شماره
40 )
 
سردبيري آن را برعهده داشتند، مجله اي كه همچنان مهم ترين مرجع در ايران در اين رشته محسوب مي شود..
دانشمندان حوزه تاريخ معماري ايران در سرتاسر جهان، پروفسور شيرازي را به خوبي مي شناسند و او را نماينده
شايسته و بلكه مركز ثقل آن مي شمارند
 
. به جرات مي توان گفت كه اثري در اين حوزه در ايران نيست كه به نحوي، مستقيم يا غير
مستقيم ، نشاني از دكتر شيرازي و انديشه و كار و راهنمايي ايشان در آن نباشد
 
. هر كسي امروز در صحنه مرمت و معماري ايران
سررشته اي دارد، مستقيم يا با واسطه شاگرد ايشان بوده است
 
. در اين عرصه هيچ جايي نيست كه از دكتر شير ازي ردپايي نباشد .
هيچ بناي تاريخي در ايران نيست كه اقدامات مرمتي و حفاظتي آن نظرات كارشناسي و اقدامات اجرايي ايشان را نداشته باشد و
در صحنه هاي ادبيات و تاريخ معماري مربوط به امر مرمت و حفاظت، ايشان هميشه نقش درجه يك را ايفا مي كردند
 
.
تا قبل از زمان دكتر ش يرازي، شيوه هاي مرمتي بناهاي تاريخي ايران مبتني بر روش هايي بودند كه در طي چندين نسل
بين استادكاران تداوم يافته بودند و اين توانايي را داشتند كه يكي از بزرگترين سرمايه هاي فرهنگي بشري را به نسل معاصر
بسپاردند
 
. با ظهور دكتر شيرازي در عرصه معماري و مرمت اير ان، مكتبي جديد در حوزه مرمت بناهاي تاريخي كشور خلق شد و
آن استفاده از روش هاي نوين و آكادميك در راستاي روش هاي سنتي و تلفيق آنها بود
 
. اين مكتب را مي توان مكتب شيرازي
ناميد كه دكتر شيرازي بنيانگذار آن و صدها نفر از شاگردان وي ادامه دهندگان آن مي باشند
 
. در طو ل بيش از چهل سال دكتر
شيرازي، كه خود داراي سبك بودند و صاحبنظري با اعتبار جهاني در حيطه علم مرمت و تاريخ معماري ايران شناخته مي شدند،
در ارتباط مستقيم با دانشمندان علم مرمت و تاريخ معماري در جهان و كتاب ها و مقالاتشان قرار داشتند و در كارهاي مرمتي
خود شيوه هايي را به كار مي بردند كه هم از لحاظ اصول سنتي و هم از لحاظ علم مدرن در بالاترين سطح استانداردهاي جهاني
قرار داشتند
 
. سبك مرمتي متداول و متخصصان مرمت حال حاضر در كشور را مي توان تماما در حوزه مكتب شيرازي محسوب
كرد
 
. شروع اين مكتب همان شروع فعاليت هاي دكتر شيرازي در دهه 1340 است و براي اين مكتب نمي توان تا آينده اي دور
پاياني تصور نمود
 
. مكتب شيرازي در سال 1377 منجر به ايجاد و حمايت از مكتب حجازي – وافي شد كه تا پايان سال 1385
ادامه يافت و از سال
 
1386 با يك تلفيق مناسب از مكتب شيرازي و مكتب حجازي – وافي به ايجاد مكتب شيرازي – حجازي –
8
وافي انجاميد
 
. مكتب اخير مي تواند در كنار مكتب شيرازي دوره اي جديد در علم مرمت ايران و جهان را بگشايد و توانمندي
علم مرمت سازه هاي سنتي را به مقدار قابل ملاحظه اي افزايش دهد
 
.
-4-2
 
مكتب حجازي - وافي
-4-2-1
 
مقدمه
شاگرد در نخستين س ال تحصيل در دانشگاه دريافت كه آنچه در رشته عمران تدريس مي شود متاسفانه كاملا تهي از
آموزه هاي ارزشمند سازه هاي سنتي و معماري بومي است و صرفا محدود به انواع معدودي از سازه هاي مدرن مي باشد
 
. لذا
تصميم گرفت قسمتي عمده از وقت خود را صرف كشف دانش نهفته در سازه هاي سنتي نمايد
 
. بدين جهت چندي بعد براي
انجام كارآموزي خود به دفتر فني سازمان حفاظت از آثار باستاني اصفهان مراجعه نمود و در آنجا پيشنهاد مطالعه بر روي سازه
چوبي ستوندار بناي عاليقاپو را پذيرفت
 
. هرچند از نظر دانشگاه گذراندن تابستان 1365 در ساختمان عاليقاپو براي انجام كارآموزي
كفايت مي كرد ولي شاگرد كه در محيط بناهاي تاريخي گمشده خود را يافته بود تصميم گرفت كار خود را گسترش دهد و بدين
ترتيب برداشت هاي سازه اي، محاسبات و كنترل طراحي آن را در مدت دو سال تكميل كرد و نتيجه آن اولين مطالعه سازه اي در
تاريخ معماري ايران در مورد يكي از بناهاي تاريخي بود كه از نتايج آن چندين مقاله و سخنراني استخراج و در سطح بين المللي
6
 
]. اين پروژه نقطه عطفي - ارائه شد و از نتايج همين تحقيق بود كه 19 سال بعد در سال 1384 در مرمت بنا استفاده گرديد [ 10
در تاريخ مطالعه و مرمت سازه هاي سنتي ايران بود كه ادامه آن در طول دو دهه پيدايش مكتب حجازي
 
– وافي و سپس مكتب
شيرازي
 
– حجازي - وافي را به دنبال داشت.
-4-2-2
 
نخستين ملاقات استاد و شاگرد
شاگرد كه پس از اتمام پروژه عاليقاپو به صورت وسيعي به تحقيق در هنر سنتي و مطالعه رفتار سازه اي گنبدها و
منارهاي تاريخي ايران پرداخته بود و در اين زمان همكاري خود به عنوان مدرس درس كارگاه مرمت
 
4 با دانشكده پرديس
اصفهان را نيز شروع كرده بود، سوالاتي در مورد سازه هاي سنتي در ذهن داشت كه هيچيك از اساتيد دانشگاهي و غير دانشگاهي
ايران كه با آنان در ارتباط بود قادر به پاسخگويي به آنها نبودند
 
. لذا تصميم گرفت به ديدار استاد بزرگي برود كه تا آن زمان فقط
آوازه ايشان را شنيده بود
 
. استاد در آن زمان به عنوان معاون اجرايي و قائم مقام سازمان ميراث فرهنگي كشور در تهران مشغول به
كار بودند
 
.
اين ديدار در سال
 
1368 مدتي قبل از عزيمت ش اگرد به كشور انگلستان براي ادامه تحصيلات اتفاق افتاد . جلسه در
دفتر استاد در خيابان آزادي با حضور استاد، شاگرد و دكتر سيد رسول ميرقادري برگزار شد
 
. دكتر ميرقادري به عنوان يك
متخصص سازه به عنوان استاد راهنما در مورد رساله كارشناسي عاليقاپو و رساله كارشناسي ار شد گنبدها و منارهاي ايراني مشوق
و راهنماي شاگرد در طي پيمودن راهي بود كه انتخاب كرده بود و بدون حمايت هاي ايشان موفقيت هاي آينده شاگرد كه نهايتا به
تاسيس مكتب شيرازي
 
– حجازي - وافي انجاميد ميسر نبود . بدون شك دكتر ميرقادري يكي از حلقه هاي كليدي در زنجيري
است كه دكتر شيرازي محور مركزي آن را تشكيل مي دهند
 
(شكل 3). جلسه بسيار ساده و پربار بود . استاد دكتر شيرازي بسيار
متواضع و مهربان بودند
 
. در آن جلسه شا گرد احساس كرد كه برق شادي عجيبي در چشمان استاد مي درخشد و اين برق شادي در
9
تمام ديدارها در ساليان بعد در چشمان ايشان مشاهده مي شد
 
. اين يك جلسه مهم در تاريخ معماري ايران بود كه در طي كمتر از
دو دهه سرنوشت علم مرمت سازه هاي سنتي در ايران و جهان را دگرگون مي كرد
 
. اين اولين جلسه علمي بين يك دانشمند
مرمت و معماري و شهرسازي از يك سو و دو نفر متخصص سازه از سوي ديگر در اير ان بود
 
. هدف اصلي جلسه پيدا نمودن يك
زبان مشترك بين دو شاخه مهم از علم ساختمان و ترسيم دورنمايي براي آينده جهت درگير نمودن علم سازه در حوزه ميراث
فرهنگي و نيز نزديك كردن ديدگاه هاي علمي اين دو شاخه بود
 
. دورنمايي كه در آن زمان رسيدن به آن بسيار دشوار به نظر مي
رسيد ولي
 
18 سال بعد به يك اصل پذيرفته شده در كشور و در جهان تبديل شد . تشكيل اين جلسه و احساس نياز به نزديك
كردن اين دو نوع تخصص در آن زمان، در حدود يك دهه قبل از احساس چنين نيازي در اروپا در اواسط دهه
 
1990 ميلادي
اتفاق مي افتاد و اين گواه ديگري بر اين است كه انديشه ها و نظريه هاي پروفسور شيرازي در زمينه مرمت سازه هاي سنتي
مترقي تر، پيشرفته تر و جلوتر از زمان ايشان بود
 
.
پس از اولين ديدار، شاگرد هربار به تهران مي رفت به بهانه اي به ديدار استاد مي شتافت، هر چند در آن زمان تعداد اين
ديدارها زياد نبود
 
. با توج ه به توصيه هاي شخصي و راهنمايي هايي كه استاد در تمام سال هاي بعد از اولين ملاقات داشتند و هر
زمان كه شاگرد را در كنار خود مي ديدند با علاقه وصف ناشدني از اهميت علم سازه و كاربرد آن در مرمت صحبت مي كردند
اعتقاد شاگرد بر اين است كه استاد پس از سال ها شخصي ر ا يافته بودند كه مي توانستند از طريق وي نظريه هاي مرمتي خود را
در زمينه مرمت سازه اي بناهاي سنتي با علم سازه تركيب كرده و با قانونمند كردن اين نظريه ها آن را براي استفاده در اختيار
جهانيان قرار دهند
 
.
شكل
 
3- دكتر ميرقادري (چپ) و دكتر حجازي (راست) در حال بررسي و بازديد از اولين پروژه مرمتي – سازه اي تاريخ
1366 (
 
عكس از مهرداد حجازي) /1/ معماري ايران، عاليقاپو، اصفهان، چهارشنبه 26
10
-4-2-3
 
دستاورد تحصيلات شاگرد در انگلستان
شاگرد كه در ايران جز دكتر شيرازي و دكتر ميرقادري كسي را نيافته بود كه به ضرورت تلفيق عل م مرمت و علم سازه
Carlos Alberto
 
) در قلمرو سازه هاي سنتي آگاهي داشته باشد، موفق شد پس از جستجو و تلاش بسيار با پروفسور بربيا
يك دانشمند تراز اول در مكانيك محاسباتي و رئيس انستيتو تكنولوژي وسكس انگلستان و يكي از حاميان جهاني ،
 
(Brebbia
شناخته شده از هنر سنتي، آشنايي يابد و در تاريخ جمعه
 
10 نوامبر 1995 در محل انستيتو سميناري يك روزه تحت عنوان
Introduction to Historical Huildings of Iran
براي اساتيد، محققان و دانشجويان آن ارائه نمايد
 
[ 11 ]. پروفسور بربيا، كه سفر چند روزه خود به امريكا را نيمه تمام رها كرده
بودند تا بتوانند در سمينار شركت نمايند، پيشنهاد كردند كه مطالب ارائه شده در سمينار در قالب متن يك كتاب تنظيم شود تا
انستيتوي ايشان آن را منتشر كند
 
. اين پيشنهاد باعث شد كه شاگرد در يك زمان فشرده يك ساله كليه مطالعات ده ساله خود در
مورد سازه هاي سنتي ايران را بازبيني و منظم كند و در كتابي تحت عنوان
Historical Buildings of Iran: their Architecture and Structure
در سال
 
1997 به چاپ برساند [ 12 ]. هرچند از دكتر شيرازي خواسته شد كه مقدمه اي بر اين كتاب بنويسند، ولي به دليل چاپ
سريع كتاب و گرفتاري هاي ايشان در ايران، اين مقدمه توسط پروفسور بربيا نوشته شد
 
. اين اولين كتابي بود كه معماري و بناهاي
تاريخي ايران را از ديدگاه سازه اي مورد بررسي قرار مي داد و پلي بود بين علم سازه، معماري، شهرسازي و مرمت
 
. اين كتاب
مرجع اصلي و اساس مكتبي است كه مكتب حجازي
 
– وافي خوانده مي شود . يكي از كتاب هاي ديگري كه به پيشنهاد پروفسور
بربيا توسط انستيتوي ايشان در سال
 
1998 چاپ شد كتاب پروفسور كروچي در مورد مرمت سازه هاي سنتي يعني
The Conservation and Structural Restoration of Architectural Heritage
بود كه كتابي مرجع در حوزه مرمت سازه هاي سنتي است
 
[ 4]. پروفسور بربيا براي نخستين بار در جهان از سال 1989 كنفرانس
بين المللي دوسالانه اي را تحت عنوان
Structural Studies, Repairs and Maintenance of Heritage Architecture (STREMAH)
در شهرهاي داراي ارزش فرهنگي مختلف در اروپا برگزار كردند و هدف ايشان گرد هم آوردن مختصصان مختلف در اين زمينه
از نقاط مختلف جهان و نزديك كردن نظرات آنان جهت ايجاد دستورالعمل هايي در زمينه مطالعه، مرمت و حفاظت مير اث
فرهنگي بود
 
. نتيجه برگزاري ده دوره از اين كنفرانس تا سال 2007 منجر به ايجاد يك ارتباط نز ديك بين متخصصان در كشورهاي
مختلف جهان شده است
 
. پروفسور بربيا كه شخصا علاقه خاصي به معماري سنتي دارند، با حمايت هاي خود در اين زمينه
خدمات ارزشمندي به معماري سنتي جهان نموده اند، هرچند به دليل دوري تخصص اصلي ايشان از اين زمينه، بسياري از
متخصصان معماري و مرمت جهان از اين واقعيت بي خبرند
 
.
-4-2-4
 
دانشكده پرديس اصفهان كانون مكتب حجازي - وافي
در ترم تحصيلي پاييز
 
1377 دكتر محمد حسين وافي، مدير وقت گروه مرمت دانشكده پرديس اص فهان و شاگرد و دانش
آموخته مكتب شيرازي ، پيشنهاد طراحي و ارائه درسي تحت عنوان
 
"كاربرد كامپيوتر در آناليز و كنترل طراحي سازه هاي سنتي "
براي دانشجويان كارشناسي ارشد مرمت بناها و محوطه هاي تاريخي را نمودند كه براي اولين بار در ايران ارائه مي گرديد
 
(شكل
11
هاي
 
4 و 5). ارائه اين درس تا سال 1384 ادامه داشت و در اين درس مباني اساسي علم سازه و علم كامپيوتر و كاربرد آن در علم
مرمت تدريس مي شد
 
. اين اولين بار بود كه يكنفر متخصص سازه امكان اين را مي يافت كه نظرات خود را براي دانشجويان
مرمت بيان كند و اين توانايي را به آنان بدهد تا در كارهاي مرمتي خود بتوانند همچون يك مهندس سازه به تحليل رفتار سازه اي
بنا نيز بپردازند
 
.
شكل
 
4- دكتر حجازي (نفر دوم از چپ ) و دانشجويان اولين دوره درس كاربرد كامپيوتر در آناليز و كنترل طراحي سازه هاي
سنتي
 
(اولين دانش آموختگان مكتب حجازي - وافي)، ارگ بم، 27 فروردين 1378 (عكس از مهرداد حجازي)
شكل
 
5- تئوريسين هاي مكتب حجازي – وافي : دكتر وافي (چپ) و دكتر حجازي (راست ) در مقابل كلاس مربوط به درس
كاربرد كامپيوتر در آناليز و كنترل طراحي سازه هاي سنتي، خانه مارتاپيترز، دانشكده پرديس
 
(دانشگاه هنر اصفهان فعلي )، يكشنبه
11
 
شهريور 1386 (عكس از مهرداد حجازي)
12
در دومين كنگره تاريخ معماري و شهرسازي ايران در ارگ بم در فروردين
 
1378 دانشجويان اين درس يك كارگاه
آموزشي را ترتيب دادند كه مورد توجه صدها شركت كننده در كنگره و به ويژه دكتر شيرازي قرار گرفت
 
(شكل هاي 6 و 7). با
فراغت از تحصيل دانشجوياني كه اين درس را گذرانده بودند و با درگير شدن آنان در كارهاي مرمتي در سطح كشور، آوازه اين
درس در بين كليه متخصصان مرمت و معماري كشور گسترش يافت به طوري كه دانشگاه ها و موسسات ديگر نيز مشتاق
برگزاري كلاس هاي مشابهي بودند
 
. "هسته سازه هاي سنتي "، كه اولين مركز در نوع خود در ايران و جهان بود و سه سال بعد در
دانشگاه اصفهان توسط شاگرد تاسيس شد، در آن هنگام به مركز اصلي در كشور براي ارجاع پروژه هاي مرمتي
 
– سازه اي كه در
آنها نياز به آناليزهاي سازه اي احساس مي شد تبديل شده بود
 
.
شكل
 
6- دكتر شيرازي (نفر دوم از چپ )، دكتر حجازي (چپ) و دو تن از دانشجويان در كارگاه آموزشي كاربرد كامپيوتر در
آناليز و كنترل طراحي سازه هاي سنتي، دومين كنگره ملي تاريخ معماري و شهرسازي ايران، ارگ بم،
 
27 فرو ردين 1378 (عكس
از مهرداد حجازي
 
)
13
شكل
 
7- دكتر تهراني (چپ)، دكتر شيرازي (وسط) و دكتر حجازي (راست)، دومين كنگره ملي تاريخ معماري و شهرسازي ايران،
ارگ بم،
 
27 فروردين 1378 (عكس از مهرداد حجازي)
در اين زمان مكتبي جديد شكل گرفته بود كه به نام بنيانگذاران آن مكتب حجازي
 
– وافي ناميده مي شود . خصوصيت
مشخص اين مكتب اس تفاده از علم سازه در علم مرمت به منظور تحليل دقيق تر و آگاهي بيشتر از رفتار سازه اي بناي مورد مرمت
بود
 
. بدون شك اهتمام دانشجويان دوره هاي مختلف اين درس در مدت هفت سالي كه ارائه گرديد و عملكرد متمايز و مناسب
آنان در پروژه هاي مرمتي مختلفي كه در نقاط مختلف ك شور در آنها مشغول به كار شدند در موفقيت اين مكتب نقشي تعيين
كننده داشت
 
.
با آنكه دكتر شيرازي همواره مرجع اصلي مرمت كشور محسوب مي شدند و در پيچيده ترين مسائل مناسب ترين راه
حل را ارائه مي نمودند، ايشان جهت حمايت از اين مكتب جديد همواره سعي مي كردند به نوعي قسمتي از پروژه هاي مهم را به
بنيانگذاران اين مكتب معرفي نمايند
 
. اعتقاد شاگرد بر اين است كه ايشان انتظار داشتند كه مكتب جديد محاسن و معايب خود را
خودش شناسايي كند و با بازگشت مجدد به مكتب شيرازي، مكتبي جديد را پايه گذاري كند كه داراي محاسن دو مكتب پيشين
باشد
 
. بدون شك جسارت دكتر وافي در وارد كردن مبحث سازه به قلمرو مرمت سازه هاي سنتي، و ايجاد مكتب حجازي – وافي،
باعث ايجاد يك رنسانس در تاريخ مرمت ايران و جهان شد كه نام ايشان را در كنار نام دكتر شيرازي به عنوان يكي از بنيانگذاران
مكتب نوين مرمت ايران و جهان قرار مي دهد
 
.
1379
 
يك سمينار يك روزه تحت عنوان "روش هاي نوين در آناليز و /10/ به دعوت دكتر شيرازي در روز پنجشنبه 15
كنترل طراحي سازه هاي سنتي
 
" توسط اساتيد گروه نقشه برداري و عمران دانشگاه اصفهان در محل ساختمان مسعوديه تهران
14
براي دانشجويان دكتر شيرازي برگزار شد
 
. استقبال چنان بود كه در محل سمينار محلي براي نشستن و يا ايستادن نبود . دكتر
شيرازي كه در دفتر خويش نشسته بودند از روزنه بين دفتر و كلاس چگونگي برگزاري سمينار را مشاهده مي كردند و با اينكه
سخنرانان نگران خستگي شركت كنندگان به دليل كمي جا و طولاني شدن مباحث شده بودند دكتر شيرازي با خوشرويي اجازه
قطع سخنراني را براي استراحت نمي دادند تا شركت كنندگان بتوانند از مباحث ارائه شده بيشتر استفاده كنند
 
. در يك وقفه يك
ساعته در هنگام ظهر، استاد از ميهمانان همانند هميشه با نان و ماست به عنوان ناهار پذيرايي كردند
 
. سپس سمينار تا عصر ادامه
يافت
 
. هرچند در سال هاي بعد استاد مرتبا براي ارائه سمينارهاي مشابهي از شاگرد خود دعوت مي كردند، ولي متاسفانه بيش از
يكبار ديگر فرصت آن دست نداد كه در آن محل سمينار مشابهي ارائه گردد
 
. در سال بعد استاد پذيرفتند كه سميناري را در گروه
نقشه برداري دانشگاه اصفهان با عنوان
 
"سير تحول تاريخي اصفهان" ارائه نمايند كه با استقبال بي نظير دانشجويان روبرو شد.
-4-2-5
 
تهيه پيش نويس رشته كارشناسي ارشد مهندسي سازه هاي سنتي
آلمان از شاگرد بر اي ارائه چند
 
(Dresden) در تابستان سال 1382 دعوتي از طرف دانشكده معماري دانشگاه درسدن
سخنراني در مورد معماري و سازه هاي سنتي ايران به عمل آمد
 
. در اين زمان كوتاه شاگرد موفق شد با همكاران آلماني كه در حال
انجام فعاليت هاي مشابهي در زمينه سازه هاي سنتي بودند در مورد تاسيس يك رشته كارشناسي ارشد مهندسي سازه هاي سنتي
مباحثي را داشته باشد و از ايده هاي آنان در اين مورد آگاه شود
 
.
1382
 
اولين جلسه كميته راه /8/ با بازگشت به ايران پيش نويس اوليه اين رشته توسط شاگرد تهيه شد و در تاريخ 17
اندازي رشته كارشناسي ارشد مهندسي سازه هاي سنتي با حضور شاگرد، دكتر اسدالله كريمي مدير گروه نقشه برداري دانش گاه
اصفهان، دكتر محمد حسين وافي مدير گروه مرمت دانشكده پرديس اصفهان و مهندس احمد منتظر استاد معماري دانشكده
پرديس در محل هسته سازه هاي سنتي دانشگاه اصفهان تشكيل گرديد
 
. در اين جلسه پيش نويس مورد بررسي قرار گرفت.
اين پيش نويس و نظرات ارائه شده در كميته مذكور جهت بررسي براي دكتر شيرازي ارسال گرديد و در تاريخ
1382/9/3
 
به ميزباني ايشان دومين جلسه كميته با حضور دكتر شيرازي، شاگرد ، زنده ياد مهندس محمد مهريار و مهندس علي
اكبر سعيدي به همراه نظرات كتبي دكتر ميرقادري در محل ساختمان مسعوديه تهران تشكيل گرديد
 
. با بررسي در آن جلسه
مشخص شد كه تعيين دروس و سيلابس درسي نيازمند صرف وقت بيشتري است و قرار شد منابع علمي مورد نياز توسط دانشگاه
اصفهان تهيه گردد
 
. پس از اين جلسه جلسات ديگري نيز تشكيل گرديد.
-4-2-6
 
تخريب ارگ بم و پروژه برج 32 ارگ بم نقطه عطفي در تاريخ مرمت ايران و جهان
1382
 
مشخص شد كه سازه هاي خشتي، كه بخش مهمي از ساختمان هاي كشور را تشكيل /10/ با وقوع زلزلة مورخ 5
مي دهند، در برابر زلزله بسيار آسيب پذير مي باشند و خرابي آنها علاوه بر وارد آوردن خسارات مادي، باعث از بين رفتن جان
انسان ها نيز خواهد شد
 
. به علاوه تخريب بناهاي تاريخي خشتي نيز به عنوان خسارات غير قابل جبران به ميراث بشري محسوب
مي گردد
 
. با توجه به اهميت جهاني ارگ بم كه پس از وقوع زلزله در فهرست ميراث جهاني در خطر قرار گرفت ، لازم بود كه
بخش هايي از آن مرمت و در برابر زلزله مقاوم سازي گردد
 
. در اين زمان بود كه جامعه مرمتگر ايران متوجه اين واقعيت شد كه در
اكثر زمينه هاي مرمتي ارگ، به ويژه در مرمت هاي استحكامي، علم مرمت سنتي متداول در كشور تنها با كمك علم سازه است كه
مي تواند موفق عمل كند
 
. واقعيت ديگر آن بود كه هيچيك از متخصصان سازه در داخل كشور نمي توانستند كمك ش ايسته اي به
15
مرمت و بازسازي سازه هاي خشتي ارگ نمايند
 
. تنها متخصصاني از داخل و خارج كشور مي توانستند در مرمت هاي سازه اي
كمك كنند كه داراي آشنايي و تسلط كافي به هر دو حوزه بودند
 
. از خارج از كشور تنها تعداد انگشت شماري از متخصصان با
ترديد بسيار اعلام آمادگي براي همكاري و آن هم براي امكان سنجي نمودند و از داخل كشور متاسفانه هيچ گروهي اعلام آمادگي
نكرد
 
. در اين زمان پدر مرمت ايران كه به عمق مسئله پي برده بودند فرصتي تاريخي فراهم كردند تا مكتب حجازي – وافي بتواند
با كمك استاد تجربه بزرگي را بيازمايد و مسيري جديد د ر علم مرمت در ايران ايجاد كند
 
. در يكي از روزهاي تابستان 1383 كه
شاگرد در محل موسسه ايكوموس ايران در ساختمان وثوق با استاد جلسه اي داشت، در هنگام ناهار استاد شاگرد را با مدير پروژه
نجات بخشي ميراث فرهنگي بم، دكتر اسكندر مختاري، آشنا نمودند و از دكتر مختاري خواستند كه انجام يكي از پروژه هاي
مرمتي ارگ بم را به وي بسپارند
 
. اين پروژه مطالعه و آسيب شناسي ديوار شمالي و ارائة طرح مرمت برج 32 ارگ بم بود كه دكتر
شيرازي در تعريف و پيشبرد آن نقشي محوري داشتند، هرچند هيچگاه موافقت نكردند كه نام ايشان به عنوان مجري و يا همكار
14
 
]. با شروع اين پروژه، تعداد زيادي از متخصصان مرمت جهان با موضوع مرمت سازه هاي ، طرح در جايي ثبت گردد [ 13
خشتي درگير شدند و يك آرشيو چند ده هزار صفحه اي گردآوري و مطالعه گرديد
 
. هر چند طرح مرمت برج 32 و اجراي آن در
زمان حيات دكتر شيرازي تكميل نشد و لي ادامه اين پروژه تا انتها در راستاي نظرات ايشان بود
 
. انجام اين پروژه به عنوان يكي از
افتخارات متخصصان ايراني در زمينه مرمت سازه هاي سنتي و سندي معتبر براي دو مكتب حجازي
 
– وافي و شيرازي – حجازي

 
وافي محسوب مي ش ود. حمايت هاي دكتر مختاري از اين پروژه، به و يژه پيوستن ايشان به گروه مجريان پروژه پس از جاودانه
شدن دكتر شيرازي، نقشي مهم در موفقيت آن داشت
 
.
با آغاز به كار تعداد انگشت شماري پروژه مرمت سازه اي در ارگ بم، مشخص گرديد كه در حال حاضر در بين
متخصصان درجه اول مرمت جهان دو نوع روش دنبال مي شود
 
. يكي روش كيفي كه در حال حاضر پروفسور كروچي و همكاران
وي در اروپا نماينده اين روش هستند
 
. فعالان اين روش عموما متخصصان معماري و مرمت هستند كه به استناد روش هاي سنتي
و نيز تجربيات كسب شده با محور قرار دادن مرمت و معماري، و بعضا با استفاده از علم سازه ولي در مقياسي كوچك، و با تاكيد
بيشتر بر هندسه و وضعيت كيفي بنا به مرمت مي پردازند
 
. اين روش همان مكتب شيرازي در ايران است كه در طول چند دهه
گذشته اكثر بناهاي تاريخي و مهم ايران به اين روش مرمت شده اند
 
. روش ديگر، روش كمي است كه نماينده آن در حال حاضر
از دانشگاه
 
(Pere Roca) كشور پرتغال و پروفسور روكا (Minho) از دانشگاه مينهو (Paulo Lourenco) پروفسور لورنكو
اسپانيا مي باشند
 
. فعالان اين روش عموما نسل جديدي از متخصصان سازه هستند كه با استفاده (Catolonia) صنعتي كاتالونياي
از روش هاي كمي و مباني رياضي و نرم افزارهاي آناليز سازه اي كام پيوتري با تاكيد بر كنترل نيروها و تنش ها به مرمت مي
پردازند
 
. اين متخصصان در انجام امر مرمت عموما به توصيه متخصصان مرمت نيازمندند و با آنان مشورت دارند . اين روش همان
مكتب حجازي
 
– وافي در ايران است كه در طول يك دهه گذشته با سرعت زيادي در مرمت برخي از بناهاي س نتي در ايران
شركت داده شده است
 
. در حال حاضر مشخص شده است كه در مورد بناهايي كه مرمت آنها داراي پيچيدگي هاي خاص خود
مي باشد، هيچيك از اين دو روش به تنهايي نمي تواند به صورت ايده آل عمل نمايد و لازم است كه تركيبي مناسب از اين دو به
امر مرمت بپردازد
 
. اين موضو عي بود كه دكتر شيرازي سال ها پيش (احتمالا حدود سه دهه قبل، يعني دو دهه قبل از همكاران
اروپايي خود
 
) متوجه آن شده بودند و با وقوع زلزله بم اين فرصت را يافته بودند كه به ايجاد مكتبي جديد در علم مرمت بپردازند،
كه خوشبختانه اين امر قبل از جاودانه شدن ايشان عملي شد
 
.
16
-4-2-7
 
گذر از مكتب حجازي - وافي
شاگرد در شهريورماه
 
1384 به مدت يكسال براي گذراندن دوره فرصت مطالعاتي خود عازم بخش سازه هاي سنتي
دانشكده معماري دانشگاه درسدن آلمان شد
 
. اين زمان تا پايان سال 1385 را مي توان دوره گذر از مكتب حجازي – وافي به
مكتب شيرازي
 
– حجازي – وافي ناميد زيرا شاگرد در كشور آلمان اين مجال را يافت كه با دانشمندان و نظريه پردازان دو شاخه
مرمت دنيا، يعني شاخه كيفي و شاخه كمي، به تبادل نظر بپردازد و خود را براي به نتيجه رساندن مكتب جديد آماده كند
 
.
-4-3
 
مكتب شيرازي – حجازي – وافي
-4-3-1
 
دانشگاه اصفهان كانون مكتب جديد
با بازگشت شاگرد به ايران در شهريورماه
 
1385 و آماده بودن شرايط براي راه اندازي دوره هاي تحصيلات تكميلي بين
رشته اي در دانشگاه اصفهان، بنا به درخواست و تشويق مسئولان مخ تلف اين دانشگاه شاگرد در يك مدت زمان فشرده شش ماهه
جلسات متعدد ي در شهرهاي اصفهان، تهران و بم با همكاري نزديك دكتر شيرازي براي نهايي نمودن برنامه و سيلابس رشته
كارشناسي ارشد مهندسي سازه هاي سنتي برگزار نمود
 
. نفرات اصلي اين جلسات دكتر شيرازي (متخصص مرمت، معماري و
شهرسازي
 
)، شاگرد (متخصص سازه هاي سنتي )، دكتر تهراني (متخصص عمران و مرمت ) و مهندس سعيدي (متخصص سازه در
معماري
 
) بودند، و از نظرات ارائه شده توسط زنده ياد مهندس مهريار (متخصص معماري ) نيز در اين جلسات استفاده مي شد .
8).
 
علاوه بر اين، متخصصاني از دانشگاه اصفهان، دانشگاه هنر اصفهان، دانشگاه شهيد بهشتي ، د انشگاه علم و - (شكل هاي 10
صنعت ايران و سازمان ميراث فرهنگي كشور در تخصص هاي مختلف سازه، مرمت، معماري، شهرسازي ، باستان شناسي ، زلزله،
مكانيك خاك، نقشه برداري، مكانيك، شيمي، فيزيك، تاريخ، جغرافيا، ادبيات، الهيات وفلسفه در تحقق اين امر مشاركت نمودند
 
.
شكل
 
8 – سه نفر از ت ئوريسين هاي مكتب شيرازي – حجازي – وافي در جلسه مربوط به طراحي سيلابس رشته كارشناسي ارشد
مهندسي سازه هاي سنتي
 
: دكتر شيرازي (وسط)، مهندس سعيدي (راست)، دكتر حجازي (چپ، در حال اشاره به متن آماده شده
1386 (
 
عكس از مهرداد حجازي) /2/ براي رشته)، لابي هتل ارگ جديد، بم، يكشنبه 14
17
شكل
 
9 – دو نفر از تئوريسين هاي مكتب شيرازي – حجازي – وافي در حال بازديد از برج 32 ارگ بم و بحث در مورد
1385/12/
 
سيلابس رشته كارشناسي ارشد مهندسي سازه هاي سنتي : دكتر تهراني (چپ )، دكتر حجازي (راست )، دوشنبه 22
(
 
عكس از مهرداد حجازي)
شكل
 
10 - زنده ياد مهندس مهريار، از تئوريسين هاي مكتب شيرازي – حجازي – وافي، ارگ بم، فروردين 1383
18
-4-3-2
 
آخرين ملاقات استاد و شاگرد
1386
 
در محل ايكوموس ايران در تهران صورت گرفت . /3/ آخرين ملاقات استاد و شاگرد در بعد از ظهر روز شنبه 12
هدف از اين ملاقات نهايي نمودن متن سيلا بس رشته كارشناسي ارشد مهندسي سازه هاي سنتي و اخذ تاييد نهايي از استاد بود
 
.
در اين جلسه دكتر تهراني نيز حضور داشتند
 
. به دليل اينكه كلاس استاد با تعدادي از شاگردانشان به درازا كشيده شده بود شاگرد
به همراه دكتر تهراني چند دقيقه اي منتظر ماندند و از ش يريني هايي كه مشخص نبود به چه مناسبتي بر روي ميز بود ميل كردند
 
.
وقتي استاد آمدند شوقي مضاعف در چهره ايشان نمايان بود و معلوم بود كه علاقه مندند هرچه زودتر جلسه را به نتيجه برسانند و
به سمت منزل حركت كنند
 
. از شوق ايشان و جعبه شيريني كه پرسيده شد مشخص گرديد كه آن روز سالگرد ازدواج ايشان بود .
شاگرد نيز كه مطابق معمول يك جعبه گز از اصفهان سوغات آورده بود آن را به مناسبت اين روز به ايشان هديه كرد
 
.
حدود ساعت پنج بعد از ظهر جلسه به اتمام رسيد و آخرين توصيه هاي استاد در مورد سيلابس درسي شنيده شد و
قرار شد دكتر تهر اني سيلابس آخرين درس باقيمانده را بر اساس نظر استاد تهيه و براي شاگرد ارسال نمايند
 
. در اين هنگام استاد
پيشنهاد كردند شاگرد را با ماشيني كه در خدمت ايشان بود به ايستگاه مترو بهارستان برسانند
 
. در ماشين استاد شوخي مي كردند و
مي گفتند كه در كلاسشان نه نفر شركت داشتند، پنج استاد و چهار شاگرد
 
! مي گفتند : "اين شاگردان فكر مي كنند كه من مي توانم
تمام سوالاتشان را پاسخ دهم، ولي هدف من پاسخ دادن به سوالاتشان نيست
 
. هدف من اين است كه سوالات جديدي را در
ذهنشان ايجاد كنم تا شايد بتوانند در آينده در پي يافتن پاسخ آن سوالات به حوزه هاي جديدي در علم وارد شوند ،
 
". شاگرد در
حالي كه اين سخنان را مي شنيد نمي دانست كه آيا استاد با وي نيز چنين كرده اند يا نه؟ او حتي نمي دانست كه آيا اين برق
شوقي كه همانند گذشته ولي اين بار قوي تر در چشمان ايشان بود آيا به دليل به انجام رسانيدن وظيفه اي بود كه در تاسيس يك
مكتب جديد بر دوش خود از سال ها قبل احساس مي كردند يا به دليل سالگرد ازدواجشان؟ شاگرد حتي نمي دانست كه سه ماه
بعد لحظه لحظه آخرين ملاقات را به ياد خواهد آورد و اشكريزان اين خاطرات را در سوگ از دست دادن استاد خواهد نوشت
 
.
-4-3-3
 
تاسيس مكتب شيرازي – حجازي - وافي
سرانجام با تصويب برنامه و سرفصل دروس رشته كارشناسي ارشد مهندسي سازه هاي سنتي در دانشگاه اصفهان در
تيرماه
 
1386 و ارسال آن براي تصويب به وزارت علوم، تحقيقات و فناوري جهت اجرا در مهرماه 1387 دوره اي جديد در علم
مرمت سازه هاي سنتي در ايران و جهان آغاز شد
 
. با راه اندازي اين رشته آخرين نظريه هاي پروفسور شيرازي در حوزه مرمت
سازه هاي سنتي در قالبي مدون و مصوب قرار گرفت و مكتب شيرازي
 
– حجازي – وافي، كه به نام بنيانگذاران آن نامگذاري
شده است، آغاز شد و مشتاقان اين علم قادر بودند آن را به صور ت آكادميك در دانشگاه بياموزند
 
. در واقع دكتر ش يرازي كه خود
تئوريسين اولين رشته دانشگاهي مرمت در ايران بود، خود نيز يك از تئوريسين هاي محوري اولين رشته دانشگاهي مهندسي سازه
هاي سنتي در ايران و جهان شد و نظريات ارائه شده وي در اين دوره مترقي تر و جلوتر از نظر يات دانشمندان ديگر جهان در اين
قلمرو قرار گرفت
 
. اين رشته نتيجه مشاركت متخصصان در رشته هاي مرمت و سازه بود.
طراحي و تصويب اين رشته در حالي صورت گرفت كه تا آن زمان تنها دو رشته كارشناسي ارشد ديگر در جهان كه
داراي مشابهت هايي با اين رشته، ولي از نظر محتوا متف اوت و بيشتر متمايل به علم سازه، بودند در حال راه اندازي قرار داشتند
 
.
19
يكي در دانشگاه مينهو در كشور پرتغال كه توسط پروفسور لورنكو در مهرماه
 
1386 راه اندازي مي شد و ديگري در دانشگاه
طراحي شده بود ولي به دليل كمبود امكانات مالي اجراي آن به وقت
 
(Wolfram Jaeger) درسدن كه توسط پروفسور يگر
نامعلومي موكول گشته بود
 
. اين دو دوره هر دو از نوع كمي و داراي همان خصوصيات مكتب حجازي – وافي بودند.
موضوع آموزش رشته كارشناسي ارشد مهندسي سازه هاي سنتي دربرگيرنده سازه هاي ساخته شده پيش از انقلاب
صنعتي در ايران، يعني اوايل قرن چ هاردهم شمسي و پيش از ورود تكنولوژي ساخت سازه هاي فولادي و بتني جديد در ايران،
مي باشد
 
. مصالح ساختماني اين سازه ها عموما مصالح بنايي شامل آجر، انواع سنگ، چينه و خشت ، و نيز مصالح چوبي، و يا
تركيبي از آنها است
 
. با توجه به اينكه سير تحول تاريخي سازه هاي سنتي به زمان ساخت آنها محدود نمي شود امروز ه لازم است
در مراحل بازسازي ، مقاوم سازي ، استحكام بخشي و مرمت آنها علاوه بر استفاده از مصالح سنتي از مصالح نوين نيز بهره جست و
به همين جهت اين رشته كارشناسي ارشد شامل مصالح نوين به منظور استفاده در مداخله در سازه هاي سنتي نيز مي باشد
 
.
هدف رشته كارشناسي ارشد مهندسي سازه هاي سنتي تربيت متخصصاني است كه داراي توانايي لازم جهت شناخت ،
تحليل، كنترل كمي و كيفي مقاومت سازه ، و نظارت بر اجراي پروژه هاي تخصصي حفاظتي، مرمتي و استحكام بخشي در زمينه
سازه هاي سنتي و گونه هاي متحول شده آن در دوران معاصر و داراي توان تحقيقاتي كافي جهت حل مسائلي كه در اين زمينه با
آن روبرو مي شوند باشند
 
. اين پروژه هاي تخصصي مي توانند شامل انواع سازه هاي سنتي باشند.
اين رشته نتيجه تجربيات چندين ساله تعدادي از دانشمندان ايراني مي باشد كه با محوريت دكتر شيرازي و شاگرد
تدوين شده است و اعتقاد بر اين است كه مي تواند تحولي عظيم در علم مرمت سازه هاي سنتي ايجاد كند
 
. دانش آموختگان اين
رشته شاگردان مكتب شيرازي
 
– حجازي – وافي خواهند بود كه راه استاد را در حفاظت ميراث فرهنگي بشري ادامه خواهند داد
و ياد او را زنده نگاه خواهند داشت
 
.
-5
 
نتيجه گيري
پروفسور شيرازي يكي از بزرگترين تئوريسين هاي علم مرمت سازه هاي سنتي در جهان و محور مكتب هاي مرمت در
تاريخ معاصر ايران مي باشند
 
. خدمات بي نظير ايشان به مرمت، معماري و شهرسازي تاريخي و سنتي ايران در مرمت و حفاظت
هزاران بناي با ارزش فرهنگي شخصيت ايشان را جزئي از تاريخ معماري ايران قرار مي دهد
 
. حفظ و بقاي بسياري از بناهاي
تاريخي ايران بدون وجود دكتر شيرازي امكان پذير نبوده است
 
.
يكي از مهم ترين دستاوردهاي نظريات و تفكرات ايشان ايجاد دو مكتب مشخص در علم مرمت معاصر ايران مي باشد
 
.
يكي مكتب شيرازي است كه با تركيب روش هاي مرمت سنتي و علم مرمت نوين از دهه
 
1340 شروع شد و تاكنون ادامه دارد و
در فاصله سال هاي
 
1377 تا 1385 مكتب حجازي – وافي را كه علم سازه را در علم مرمت وارد كرد حمايت كرده است . و
ديگري مكتب شيرازي
 
– حجازي – وافي است كه با تركيب عل م مرمت و علم سازه از سال 1386 با مدون و مصوب شدن رشته
كارشناسي ارشد مهندسي سازه هاي سنتي دوره اي جديد در مرمت سازه هاي سنتي را آغاز مي كند
 
.
نام دكتر شيرازي به عنوان افتخاري براي ميراث فرهنگي ايران و جهان در كنار نام بزرگترين دانشمندان، معماران و
مرمتگران در تاريخ باقي خواهد ماند
 
.
20
-6
 
مراجع
. -1
 
براند، ه.، شيرازي، باقر (مترجم)، معماري اسلامي ايران، انتشارات روزنه، تهران، 1383
-2
 
لورتس، ب .، شيرازي، باقر (مترجم)، بررسي هنر ايران، دوره اسلامي ، جلدهاي اول و سوم، شركت علمي و فرهنگي، تهران،
.1383
-3
 
فيلدن، ب .، شير ازي، باقر (مترجم)، بين دو زلزل ه: ميراث فرهنگي در مناطق زلزله خيز ، موسسه فرهنگي ايكوموس ايران و
.
 
پايگاه پژوهشي ارگ بم، تهران، 1383
4. Croci, G.,
 
The Conservation and Structural Restoration of Architectural Heritage,
Computational Mechanics Publications (WIT Press), Southampton, 1998.
-5
 
كروچي، جي.، شيرازي، باقر، و حجازي، مهرداد (مترجمان)، حفاظت و مرمت سازه اي ميراث معماران ، ه زير چاپ.
-6
 
گزارش علمي : حجازي، مهرداد، و ميرقادري، رسول ، بررسي ايستائي عمارت ستوندار عالي قاپ ، و شماره 108 ، چاپ دانشگاه
.
 
صنعتي اصفهان، پائيز 1367
-7
 
حجازي، مهرداد، و ميرقادري، رسول ، عمارت ستوندار عاليقاپ ، و مجموعة مقالات سومين كنگره بين المللي مهندسي راه و
.
 
ساختمان ايران، شيراز، ارديبهشت 1369
-8
 
حجازي، مهرداد، و ميرقادري، رسول ، آناليز و كنترل طراحي سازة ستوندار چوبي عمارت تاريخي عاليقاپو ، م جلة بين المللي
.1382
 
،77- علوم مهندسي دانشگاه علم و صنعت ايران، جلد 14 ، شماره 2، صفحة 91
9. Hejazi, M.,
 
Maintenance Comments on a Persian Historical Wooden Building, Proceedings of
the Ninth International Conference on Structural Studies, Repairs and Maintenance of Heritage
Architecture (STREMAH 2005), Malta, 22-24 June, 2005, WIT Press, Southampton, 2005.
10. Hejazi, M.,
 
Maintenance Comments on a Persian Historical Wooden Building, Journal of
Structural Engineering, ASCE, Vol. 132, No. 11, 1 November 2006.
11. Hejazi, M.,
 
Introduction to Historical Buildings of Iran, seminar held at the Wessex Institute
of Technology, Ashurst, England, 10 November 1995.
12. Hejazi, M.,
 
Historical Buildings of Iran: their Architecture and Structure, Computational
Mechanics Publications (WIT Press), Southampton, 1997.
13. Hejazi, M., and Mokhtari, E.,
 
Conservation and restoration of the Tower No. 32 of the Arg-e-
Bam
, International Technical Meeting on the Rehabilitation of the Cultural Heritage of Bam and
its Cultural Landscape, San Michele, Rome, 10-11 May 2005.
-14
 
حجازي، مهرداد، فخاري تهراني، فرهاد، آيت الله زاده شيرازي، باقر، خاتوني مقدم، نغمه، مطالعات سازه اي اوليه برج 32
. 11
 
ارديبهشت 1386 - ارگ ب ، م سومين كنگره ملي مهندسي عمران، دانشگاه تبريز، 13

مراحل تولید کاشی

لعاب              

لعاب قشرنازك شيشه اي ياشيشه مانندي است كه (درفرايندلعابكاري) برسطوح بعضي اجسام سراميكي پوشش داده مي شود.ماده تشكيل دهنده لعاب راكه پودربسيارنرمي است بوسيله اي روي جسم موردنظر لعاب كاري مي كنند وسپس مي پزند. لعاب،تمام سطح جسم سراميكي راكاملا به صورت يك پوشش نازك مي پوشاند.لعاب هميشه دردماي كمتري نسبت به بدنه هاي سراميكي،به حالت خميري ومذاب درمي آيد،يعني نقطه خميري پايين تري دارد.

لعابكاري جسم سراميكي موجب تراكم،سختي،صيقلي ورنگي بودن آن مي شودوآن رادرمقابل بعضي ازعوامل شيميايي مستحكم وپايدارمي سازد.

لعاب،اجسام سراميكي متخلخل راكاملا متراكم وازنفوذ مايعات وگازها به داخل بافت آنها جلوگيري مي كندودرنتيجه ازتاثير خوردگي وعوامل نامساعد ديگر برآنها مي كاهد.

لعابهاي سراميكي درواقع يكي ازانواع شيشه ها هستندبدين جهت براي آشنايي با آنها لازم است اول به بررسي خود شيشه بپردازيم.

بيشتر موادي كه قشر جامدزمين راتشكيل مي دهند متبلور هستند وشكل بلورهاي انها نيز متفاوت است.علت تفاوت آنها به نحوه قرارگرفتن مولكولهاي آنها بستگي پيدامي كند.وقتي ماده متبلوري راحرارت مي دهيم مولكولها ارتباط ثابت خودرا ازدست مي دهند وحالتي بخودمي گيرند كه ذوب ناميده مي شود. موادي كه به حالت مذاب هستند ديگر بلوري درآنها مشاهده نمي شودولي پس از سردشدن اين بلورها مجددا به وجودمي آيند.موادي مانندكوارتزفاقدخاصيت اخيرهستند يعني پس ازسردشدن ديگر نظم مولكول هاي آنها به حال اول برنمي گرددوبه همان حالت بدون بلور باقي مي مانديعني حالت شيشه به خود مي گيرد.كوارتز در1710درجه سانتي گراد ذوب مي شود وبه شيشه تبديل مي گردد.شيشه اي كه بدين طريق بدست مي آيد بسيارمقاوم وسخت مي باشد.اگر ظروف شيشه اي معمولي رابدين طريق بسازند به علت ديرگدازبودن كوارتزبسيار گران تمام مي شودوبدين جهت ماده اي به كوارتزاضافه مي كنند تانقطه ذوب آنرا پايين بياورد.چنين موادي مي توانند سود ويا مرمر باشند.سود ومرر وكوارتز به وفور درطبعت يافت مي شوند وازآنها مي توان باقيمت ارزان شيشه ساخت.

لعاب نيزهمان كوارتزاست كه ماده اي به آن اضافه مي كنند تانقطه ذوب آن خيلي پايين بيايدومثلابه 1000درجه برسد.موادي كه نقطه ذوب كوارتز راپايين مي آورند اصطلاحا فلاكس ناميده مي شوند.اكسيديرب،كربنات دوسود،كربنات دوپتاس،كربنات ليتيم وبوراكس مي توانند چنين خاصيتي راداشته باشند.البته مخلوطي ازكوارتز وفلاكس پس ازذوب شدن بسيارسيال است وغلظت نداردوازجداره ظرف سرازيروجاري مي شود.براي رفع اين نقص ماده اي به آن دو اضافه مي كنند كه بتواند درموقع ذوب شدن به لعاب غلظت بدهد،چنين ماده اي مي توانداكسيدآلومينيوم باشد.اكسيدآلومينيوم راآلومينا مي نامند.

لعابي كه بدين طريق تهيه مي شود بيرنگ است وبراي رنگين نمودن آن بايد ازيك اكسيد رنگ كننده كمك بگيريم.

تعريف لعاب:

لعاب درنتيجه ذوب كردن مخلوطي ازسيليكات ها دردماي مختلف به وجودمي آيد. اتمهاي بعضي ازاين موادمذاب كه گرانروي آنها نسبتا زيادبوده،يعني اصطكاك داخلي آنهاشديداست،درحين انجمادنمي تواند مجددا نظم كامل بگيرند،بطوريكه امكان تشكيل جوانه بلور نمي يابند ودراين صورت همان حالت شيشه اي (بي شكل) خودراحفظ مي كنند.تفاوت بين بلورها وشيشه ها،درچگونگي تشكيل شبكه فضايي آنهاست.يونهاي موادبلوري،تشكيل شبكه فضايي منظم بلوري مي دهد،درصورتيكه درشيشه (لعاب) اين يونها نظم كافي حاصل نمي كندودرنتيجه شبكه اي نامنظم تشكيل مي دهد.

اكسيدها:

موادي كه درساختن لعاب بكارمي روندپس ازديدن حرارت تبديل به اكسيدمي شوند.اكسيديعني تركيب يك فلز با اكسيژن. مثلا وقتي آهن زنگ مي زنددرواقع آهن بااكسيژن تركيب شده است.درلعابسازي آشنايي بااكسيدها بسيارلازم است بدين جهت مابه شرح آنهايي كه درلعابسازي دخالت دارندمي پردازيم:

سيليسSIO2:

 سيليس يا كوارتزيكي ازاكسيدهاي اصلي موجود درلعاب است.مقدارسيليس درلعاب به درجه حرارت لعاب بستگي پيداميكند يعني در درجات پايين مقدارسيليس كم و دردرجات بالا مقدار آن بيشتر مي شود.60% قشرجامد زمين راسيليس تشكيل مي دهد. سيليس ماده اي سخت و بادوام است وكمتر تحت تاثير تغييرات شيميايي قرارمي گيرد وهمين خاصيت آن را براي لعاب سازي مناسب نموده است.لعاب هاي درجات بالا كه سيليس بيشتري دارند نسبت به لعاب هايي كه سيليس كمتري دارند مقاوم ترندوجود مقدارزياد سيليس درتركيبات لعابي هيچ عيبي نداردوفقط نقطه ذوب لعاب رابالا مي برد.

آلوميناAL2O3:

 اگرچه مقدار اين اكسيد درلعاب بسيارناچيز است ولي وجود ان اهميت بسزايي دارد زيرا هم به لعاب غلظت مي بخشد وهم ازمتبلورشدن ان جلوگيري مي كند.

آلومينا ماده ديرگذاري است كه در2040درجه سانتي گرادذوب مي شودبههمين جهت مقدارزيادآن درلعاب ازذوب شدن آن جلوگيري مي كند.هرلعابي كه آلومينانداشته باشددرموقع سردشدن كدرمي شود.آلومينا همچنين دوام وسختي لعاب رازيادمي كند.

اكسيدسديمNA2O:

اكسيدسديم فلاكسي قوي بشمارمي رودودرلعاب هاي ديرگداز وزودگدازسهم مهمي دارد.لعاب هايي كه اكسيدسديم دارندمي توانندتحت تاثيراكسيدهاي رنگ كننده رنگ هاي جالبي رابه وجود بياورند.مثلا رنگ فيروزه اي از اضافه نمودن اكسيدمس به لعاب سديم داربوجودمي آيد.ضريب انبساط سديم زياداست وباعث مي شودكه لعاب ترك بخورد.عيب ديگر لعاب سديم دراين است كه نرم وقابل خراشيدن بوده ودراسيدحل شده ودرمجاورت هوانيز تجزيه مي شود.بسياري ازشاهكارهاي سفالي ايران بعلت عوامل اخيرازبين رفته اند.منابع سديم اغلب درآن محلولندوتنها فلدسپات هايي كه سوددارنددرآب غيرمحلول مي باشند.

اكسيد پتاسيمK2O:

وجوداكسيدپتاسيم درلعاب هماننداكسيدسديم بوده ولي ضريب انبساط آن كمترازضريب انبساط سديم است.اكسيدمنگنز درلعاب پتاسيم داربنفش متمايل به آبي ودرلعاب سديم داربنفش متمايل به قرمز به وجودمي آورد.

اكسيدسربPbO:

اكسيد سرب يكي ازفلاكس هاي قوي بشمار مي رود ودربيشتر نقاط دنيا ازآن استفاده مي شود.نقطه ذوب اين اكسيدپائين است ودرحدود886 درجه سانتيگراد مي باشد. اكسيدهاي رنگ كننده درلعابهايي كه اكسيدسرب دارندرنگ هاي شفاف ومتنوعي رابوجودمي آورند.ضريب انبساط سرب كم است وبابيشترسفال ها سازگار مي باشد.

ولي اكسيدسرب صرف نظرازمزاياي فوق عيوبي نيزدارد.مثلابايد درمحيط اكسيداسيون حرارت ببيند(كوره اي كه درداخل آن جريان هواوجودداردمانند كوره هاي سنتي) واگر با دود يا شعله تماس حاصل كندسياه مي شود(محيط ريداكسيون يا احياء). لعاب هاي سربي همچنين دردرجه حرارت هاي بالاتراز1200درجه فرارميشوندوبه همين جهت در درجات بالا آنرابكارنمي برندوبه جاي آن ازموادديگري استفاده مي كنند.

يكي ازعيوب ديگر ان سمي بودن آن است زيرا سرب به معده وروده ها واردشده وجذب خون مي شود.اگردست بريدگي داشته باشد ازآنجا واردبدن مي شود.معالجه سميت هاي ناشي ازسرب كاري مشكل است .درقرن گذشته درانگلستان راجه به اين موضوع قوانيني وضع شدومسئله استعمال اكسيدهاي سرب درلعابسازي طرف توجه قرارگرفت. سميت ازسرب يك مسئله جدي است وآنرانبايد دست كم گرفت. ازريختن كوچكترين ذره آن به داخل غذا يا آلوده شدن سيگار به آن بايدجلوگيري كرد. ازپاشيدن آن به وسيله پمپ برروي ظرف نيز بايد خوداري كرد.سرب بتدريج دربدن جمع مي شودوعوارض خطرناكي رابوجودمي آورد.ولي لعاب سربي اگر فريت شود كاربا آن ندارد.

ظروفي كه بالعاب سربي لعاب داده شده اندتحت تاثيراسيدهاي ضعيفي كه درگوجه فرنگي،سركه وآب ميوه جات وجوداردمقداري از سرب آن به صورت محلول درمي آيدالبته مقدارآن ناچيز است ولي اگرروزانه بطورمرتب ازآنها استفاده شود مقدارسرب دربدن افزايش مي يابدومسموميت ايجاد مي كندوبراي اينكه سميت لعاب رابه حداقل برسانيم بايد نسبت مولكولي سيليس به سرب راسه به يك بگيريم وهمچنين درلعاب سربي بايد اكسيدهاي گروه RO وR2O وجودداشته وآلومينانيزتا حدممكن درآن زيادباشدوحرارت رانيزبايدبه بالاتراز1050رساند.لعاب هاي سربي اگردركوره هاي برقي پخته شده باشندبيشترازلعاب هايي كه دركوره هاي نفتي پخته شده انددراسيدها محلولند.هرقدرضخامت لعاب بيشترباشد خاصيت محلول بودن آن بيشتر مي شود.وجوداكسيدمس درلعاب اين خاصيت را افزايش مي دهدوازآنها نبايدبراي ظروف غذاخوري استفاده كرد.درآمريكا نيزراجع به لعاب هاي سربي قوانيني وضع شده است.

1- تركيبات سربي نظيرسرب سفيد،سرنج وسرب زرد(ليتاژ) سمي هستندوبايدبااحتياط با آنها روبروشد.

2- بجاي استفاده ازاكسيدسرب درلعاب بايد ازسيليكات سرب كه سميت ندارداستفاده كرد.

3-   خوردن وآشاميدن درظروف لعابي سربي كه نقطه ذوب آن پائين است خطرناك است.

4- لعاب هاي سربي كه آلومينا وسيليس بحد كافي دارندوهمچنين حاوي اكسيدهاي مختلف مي باشندخالي ازخطرند.

اكسيد كلسيمCaO:

بيشترلعاب ها اكسيد كلسيم دارند.نقطه ذوب اكسيدكلسيم 2572درجه مي باشدودرلعاب هاي درجه حرارت هاي بالا خاصيت فلاكسي دارد.وجود كلسيم درلعاب باعث ازدياد دوام آن مي شود.اكسيدكلسيم روي رنگ ها تاثيرمهمي ندارد.كلسيم اگردرلعاب سربي به كار رود استحكام آنرا زيادميكند ولي ازيادمقداردرصدآن درلعاب باعث ماتي وزيري مي شود.

اكسيدباريمBaO:

عمل اكسيد باريم وكلسيم درلعاب شبيه به هم اند.باريم دردرجه حرارت هاي بالا خاصيت فلاكسي داردولي چندان فعال نيست.اگراكسيدباريم درلعاب مصرف شودباعث ماتي وصافي سطح آن مي شود.درلعاب هايي كه مقداربرن زيادباشدوجوداكسيدباريم ايجادماتي نمي كند.وجوداكسيدباريم درلعاب ها بادرجه حرارت بالا وشرايط ريداكسيدن(دودزدگي) ايجادرنگ فولادي يابرگ بيدي مي كند.